موز

thumbnail for this post


موز

موز میوه ای است کشیده و خوراکی - از نظر گیاهان یک توت - تولید شده توسط انواع مختلفی از گیاهان بزرگ گلدار علفی در جنس موسی در بعضی از کشورها ، موزهایی را که برای پخت و پز استفاده می شود ، می توان "چنار" نامید ، و آنها را از موز دسر متمایز می کند. میوه از نظر اندازه ، رنگ و استحکام متغیر است ، اما معمولاً کشیده و منحنی است ، گوشت نرم آن غنی از نشاسته است که با پوسته پوشانده شده و ممکن است هنگام رسیدن آن سبز ، زرد ، قرمز ، بنفش یا قهوه ای باشد. میوه ها به صورت خوشه های آویزان از بالای گیاه رشد می کنند. تقریباً همه موزهای مدرن بدون دانه خوراکی (parthenocarp) از دو گونه وحشی - Musa acuminata و Musa balbisiana سرچشمه می گیرند. نام های علمی بیشتر موزهای پرورشی عبارتند از: من> Musa acuminata M. balbisiana ، بسته به ساختار ژنومی آنها. نام علمی قدیمی این ترکیبی ، Musa sapientum ، دیگر استفاده نمی شود.

گونه های موسی بومی مناطق گرمسیری هندوستان و استرالیا هستند ، و احتمالاً برای اولین بار در پاپوآ گینه نو اهلی شده است. آنها در 135 کشور عمدتاً به دلیل میوه خود و به میزان کمتری برای تهیه فیبر ، شراب موز و آبجو موز و به عنوان گیاهان زینتی پرورش داده می شوند. بزرگترین تولیدکنندگان موز در جهان در سال 2017 هند و چین بودند که در مجموع حدود 38٪ از کل تولید را به خود اختصاص دادند.

در سراسر جهان ، تمایز شدیدی بین "موز" و "گیاه چمن" وجود ندارد. به ویژه در قاره آمریکا و اروپا ، "موز" معمولاً به موزهای نرم ، شیرین و دسرآمیز اشاره دارد ، به ویژه انواع گروه کاوندیش ، که عمده ترین صادرات از کشورهای موز دهنده است. در مقابل ، ارقام موسی با میوه های سفت تر و نشاسته دار "گیاهان" نامیده می شوند. در مناطق دیگر ، مانند جنوب شرقی آسیا ، انواع مختلفی از موز کشت و خورده می شود ، بنابراین تمایز دودویی مفید نیست و به زبان های محلی گفته نمی شود.

اصطلاح "موز" نیز به عنوان نام رایج گیاهان تولید کننده میوه است. این می تواند به سایر اعضای جنس Musa گسترش یابد ، مانند موز قرمز ( Musa coccinea ) ، موز صورتی () ، و موزهای فی. همچنین می تواند به اعضای جنس Ensete مانند موز برفی ( Ensete glaucum ) و موز کاذب مهم اقتصادی ( Ensete ventricosum ) اشاره کند. ) هر دو جنس در خانواده موز ، Musaceae هستند.

محتویات

توضیحات

یک بنه موز ، عرض 25 سانتی متر (10 اینچ)

گلهای ماده دارای گلبرگهایی در نوک تخمدان هستند

"درخت موز" که میوه و گل آذین را نشان می دهد

کاشت تک ردیف موز.

گل آذین موز ، تا حدی باز شد

موز وحشی با گل و ساقه در جهت معکوس رشد می کند

رشته های DNA موز استخراج شده که با چشم غیر مسلح دیده می شوند

گیاه موز بزرگترین گیاه است گیاه گلدار علفی. تمام قسمتهای روی زمین گیاه موز از ساختاری که معمولاً "بنه" نامیده می شود ، رشد می کنند. گیاهان به طور معمول بلند و نسبتاً محکم هستند و اغلب آنها را با درختان اشتباه می گیرند ، اما آنچه به نظر می رسد یک تنه است در واقع یک "ساقه کاذب" یا یک شبه سل است. موز در طیف گسترده ای از خاک رشد می کند ، تا زمانی که خاک حداقل 60 سانتی متر (2.0 فوت) عمق داشته باشد ، زهکشی خوبی داشته و فشرده نباشد. برگهای گیاهان موز از یک "ساقه" (دمبرگ) و یک تیغه (لامینا) تشکیل شده است. قاعده دمبرگ پهن شده و غلاف ایجاد می شود. غلافهای بسته بندی شده ، شبه پایه را تشکیل می دهند که همه مواردی است که از گیاه پشتیبانی می کند. لبه های غلاف هنگام تولید اولین بار به هم می رسند و آن را لوله ای می کنند. همانطور که رشد جدیدی در مرکز شبه رخ می دهد ، لبه ها از هم جدا می شوند. ارتفاع گیاهان موزی کشت شده بسته به نوع و شرایط رشد متفاوت است. قد اکثر آنها حدود 5 متر (16 فوت) است و دامنه آنها از گیاهان "کوتوله کاوندیش" در حدود 3 متر (10 فوت) تا "گروس میشل" در 7 متر (23 فوت) یا بیشتر است. برگها به صورت مارپیچی چیده شده و ممکن است 2.7 متر (8.9 فوت) طول و 60 سانتی متر (2.0 فوت) رشد کنند. آنها به راحتی توسط باد پاره می شوند ، و در نتیجه چهره آشنا ایجاد می شود.

هنگامی که یک گیاه موز بالغ می شود ، بنه از تولید برگ های جدید جلوگیری می کند و شروع به شکل گیری سنبله یا گل آذین می کند. ساقه ای رشد می کند که در داخل شبه شکوفه رشد می کند ، گل آذین نارس را حمل می کند تا اینکه سرانجام در قسمت بالایی ظاهر شود. هر شبه سل به طور معمول یک گل آذین منفرد تولید می کند که به آن "قلب موز" نیز گفته می شود. (بعضی اوقات بیشتر تولید می شود ؛ یک گیاه استثنایی در فیلیپین 5 محصول تولید می کند.) پس از باردهی ، شبه بنیان می میرد ، اما شاخه های آن به طور معمول از پایه ایجاد می شود ، به طوری که گیاه به طور کلی چند ساله است. در سیستم کشت زراعی ، فقط یکی از شاخه ها برای حفظ فاصله مجاز به توسعه است. گل آذین حاوی دسته های بسیاری است (که گاهی اوقات به اشتباه گلبرگ نامیده می شود) در بین ردیف های گل. گلهای ماده (که می توانند به میوه تبدیل شوند) در ردیفهای بالاتر از ساقه (نزدیکتر به برگها) از ردیف گلهای نر ظاهر می شوند. تخمدان تحتانی است ، به این معنی که گلبرگهای ریز و سایر قسمتهای گل در نوک تخمدان ظاهر می شوند.

میوه های موز از قلب موز ، در یک خوشه آویز بزرگ ، تشکیل شده از طبقات (به نام) "دست") ، تا 20 میوه تا یک ردیف. این خوشه آویزان به عنوان یک دسته شناخته می شود که شامل 3 تا 20 طبقه یا از نظر تجاری به عنوان "ساقه موز" است و وزن آن می تواند 30-50 کیلوگرم باشد (66-110 پوند). میوه های انفرادی موز (معمولاً به عنوان موز یا "انگشت" شناخته می شوند) به طور متوسط ​​125 گرم (4 ⁄ اونس) ، که تقریباً 75٪ آن آب و 25٪ ماده خشک (جدول مواد مغذی ، پایین سمت راست) است.

میوه به عنوان "توت چرمی" توصیف شده است. یک لایه خارجی محافظ (یک لایه پوست یا پوست) با رشته های نازک و طولانی (بسته های آبکش) وجود دارد که به طور طولی بین پوست و قسمت داخلی خوراکی قرار دارند. قسمت داخلی نوع دسر زرد معمولی را می توان با تغییر شکل دستی میوه باز نشده ، به طول سه قسمت تقسیم کرد که مربوط به قسمتهای داخلی سه کارپل است. در ارقام كشت شده ، دانه ها تقريباً تا حد عدم كاهش مي يابند. بقایای آنها لکه های سیاه کوچکی در فضای داخلی میوه است.

دوز تشعشع معادل موز

همانند سایر موجودات روی زمین ، موزهای حاوی پتاسیم رادیواکتیو را در سطح بسیار پایین منتشر می کنند. به طور طبیعی از پتاسیم -40 (40K یا K-40) ، که یکی از چندین ایزوتوپ پتاسیم است. دوز معادل تابش موز در سال 1995 به عنوان یک ابزار ساده آموزش برای آگاهی دادن به مردم در مورد مقدار کمی از تابش K-40 که در هر انسانی و در غذاهای معمولی وجود دارد ، توسعه داده شد. K-40 موجود در یک موز حدود 15 بکرل یا 0.1 میکروسیتر (واحد قرار گرفتن در معرض رادیواکتیویته) ساطع می کند ، مقداری که با مصرف یک موز به دوز تابش کل بدن اضافه نمی شود. این به این دلیل است که تابش تابش ناشی از مصرف یک موز موز تنها 1٪ از متوسط ​​مواجهه روزانه با اشعه ، 50 برابر کمتر از یک اشعه ایکس دندانپزشکی معمولی و 400 برابر کمتر از پرواز تجاری در سراسر ایالات متحده است.

ریشه شناسی

تصور می شود که کلمه موز ریشه در آفریقای غربی دارد ، احتمالاً از واژه ولوف banaana است و از طریق اسپانیایی یا پرتغالی به انگلیسی منتقل شده است.

طبقه بندی

جنس موسی توسط کارل لینئوس در سال 1753 ایجاد شده است. این نام ممکن است از آنتونیوس موسی ، پزشک امپراطور آگوستوس گرفته شود ، یا ممکن است لینه واژه عربی موز را تغییر داده باشد ، mauz نام بیولوژیکی قدیمی Musa sapientum = "موزای خردمندان" به دلیل همخوانی در لاتین با موزهای کلاسیک بوجود آمد.

موسی در خانواده است مواساسه سیستم APG III ، Musaceae را به راسته Zingiberales ، بخشی از كلاد پیچیده گیاهان گلدار یك لپه اختصاص می دهد. حدود 70 گونه موسی از ژانویه 2013 توسط فهرست جهانی بررسی خانواده های گیاهی انتخاب شده است. چندین محصول میوه خوراکی تولید می کنند ، در حالی که دیگران به عنوان گیاهان زینتی کشت می شوند.

طبقه بندی موزهای کشت شده از مدت ها قبل برای طبقه بندی ها مسئله ای مشکل ساز بوده است. در ابتدا Linnaeus موز را فقط به دلیل استفاده از آن به عنوان غذا در دو گونه قرار داد: Musa sapientum برای موز دسر و Musa paradisiaca برای گیاهان گیاه. نام گونه های بیشتری اضافه شد ، اما این روش برای تعداد ارقام در مرکز اصلی تنوع جنس ، جنوب شرقی آسیا ناکافی بود. به بسیاری از این ارقام اسامی داده شد که بعداً مشخص شد که آنها مترادف هستند.

در مجموعه مقالاتی که از سال 1947 به بعد منتشر شد ، ارنست چیسمن نشان داد که Musa sapientum و Musa paradisiaca Linnaeus ارقام و فرزندان دو گونه وحشی تولید کننده بذر بودند ، <من> Musa acuminata و Musa balbisiana که هر دو برای اولین بار توسط لوئیجی آلوسیوس کلا توصیف شد. چیزمن لغو گونه های Linnaeus را به نفع طبقه بندی مجدد موز طبق سه گروه متمایز از ارقام توصیه کرد - کسانی که در درجه اول ویژگی های گیاهان Musa balbisiana را نشان می دهند ، آنهایی که در درجه اول خصوصیات گیاه شناسی Musa acuminata را نشان می دهند ، و کسانی که دارای ویژگی های هر دو هستند. محققان نورمن سیموندز و کن شفرد یک سیستم نامگذاری مبتنی بر ژنوم را در سال 1955 پیشنهاد کردند. این سیستم تقریباً همه مشکلات و ناهماهنگی های طبقه بندی قبلی موز را بر اساس اختصاص نام علمی به انواع مختلف از بین برد. با وجود این ، برخی از مقامات هنوز نام اصلی را به رسمیت می شناسند و منجر به سردرگمی می شوند.

نام علمی پذیرفته شده برای بیشتر گروه های موز کشت شده Musa acuminata Colla و Musa است balbisiana کلا برای گونه های اجدادی ، و موسی paradisiaca L. برای هیبرید م. acuminata i م. balbisiana .

مترادف M. i paradisiaca شامل

به طور کلی ، طبقه بندی مدرن ارقام موز از Simmonds پیروی می کند و سیستم چوپان. ارقام بر اساس تعداد کروموزوم های موجود و از کدام گونه ها در گروه ها قرار می گیرند. بنابراین موز Latundan در گروه AAB قرار می گیرد ، نشان می دهد که یک تریپلوئید است که از هر دو M مشتق شده است. acuminata (A) و م balbisiana (B). برای لیستی از ارقام طبقه بندی شده در این سیستم ، "

" "ارقام موز" را ببینید. از Musa acuminata .

موز و گیاهان

در مناطقی مانند آمریکای شمالی و اروپا ، میوه های Musa برای فروش می توانند بر اساس استفاده در نظر گرفته شده به عنوان غذا ، به "موز" و "گیاه چمن" تقسیم شوند. بنابراین تولید کننده و توزیع کننده موز Chiquita مواد تبلیغاتی را برای بازار آمریکا تولید می کند که می گوید "یک گیاه موز موز نیست". اختلافات بیان شده این است که گیاهان دارای نشاسته و کمتر شیرین هستند. آنها به جای خام پخته شده خورده می شوند. آنها پوست ضخیم تری دارند که ممکن است سبز ، زرد یا سیاه باشد. و می توان از آنها در هر مرحله از بلوغ استفاده کرد. Linnaeus هنگام نام بردن از دو "گونه" از <موسی> همان تمایز را بین گیاهان و موز قائل شد. اعضای "زیر گروه گیاه چنار" ارقام موز ، مهمترین آنها به عنوان غذا در آفریقای غربی و آمریکای لاتین ، با داشتن میوه میوه نوک تیز مطابق با توصیف Chiquita هستند. آنها توسط Ploetz و همکاران توصیف شده اند. به عنوان گیاهان "واقعی" ، متمایز از سایر موزهای پخت و پز. موزهای پخت آفریقای شرقی به گروه متفاوتی ، موزهای کوهستانی آفریقای شرقی تعلق دارند ، بنابراین در این تعریف واجد شرایط گیاهان "واقعی" نیستند.

یک روش جایگزین موز را به موز دسر و موز پخت تقسیم می کند ، با گیاه چنار یکی از زیر گروه های پخت موز است. ارقام تریپلوئید صرفاً از M مشتق شده اند. acuminata نمونه هایی از "موز دسر" هستند ، در حالی که ارقام تریپلوئید حاصل از ترکیبی بین M هستند. acuminata و م balbinosa (به ویژه زیرگروه گیاهان گروه AAB) "گیاهان" هستند. کشاورزان کوچک در کلمبیا رقم بسیار وسیع تری نسبت به مزارع تجاری بزرگ پرورش می دهند. مطالعه روی این ارقام نشان داد که می توان آنها را براساس ویژگی های آنها حداقل در سه گروه قرار داد: موز دسر ، موز طبخ غیر گیاه ، و گیاه چنار ، اگرچه بین دسر و موز پخت همپوشانی وجود دارد.

به گفته والمایور و همکاران ، در جنوب شرقی آسیا - مرکز تنوع موز ، چه وحشی و چه زراعی - تمایز بین "موز" و "گیاهان" کارایی ندارد. بسیاری از موزها هم به صورت خام و هم به صورت پخته استفاده می شوند. موزهای نشاسته ای نشاسته ای وجود دارد که کوچکتر از آنهایی هستند که به صورت خام مصرف می شوند. طیف رنگ ، اندازه و شکل بسیار بیشتر از آنهایی است که در آفریقا ، اروپا یا آمریکا رشد کرده یا فروخته می شود. زبان های جنوب شرقی آسیا تمایزی بین "موز" و "گیاهان" که به انگلیسی (و اسپانیایی) ساخته شده است ، قائل نمی شوند. بنابراین هر دو رقم کاوندیش ، موز دسر زرد کلاسیک و ارقام صبا که عمدتا برای پخت و پز استفاده می شوند ، در مالزی و اندونزی pisang ، در تایلند kluai و چوی نامیده می شوند. در ویتنام موزهای Fei ، که در جزایر اقیانوس آرام پرورش یافته و خورده می شوند ، از گونه های وحشی کاملاً متفاوتی نسبت به موزهای سنتی و گیاهان زراعی مشتق شده اند. بیشتر موزهای Fei پخته می شوند ، اما موزهای Karat که کوتاه و چمباتمه با پوستهای قرمز روشن هستند ، بسیار متفاوت از موزهای دسر زرد معمول ، به صورت خام خورده می شوند.

به طور خلاصه ، در تجارت در اروپا و قاره آمریکا (اگرچه در کشت در مقیاس کوچک نیست) ، می توان بین "موز" که به صورت خام خورده می شود ، و "گیاه چمن" که پخته شده است ، تفاوت قائل شد. در مناطق دیگر جهان ، به ویژه هند ، جنوب شرقی آسیا و جزایر اقیانوس آرام ، انواع مختلفی از موز وجود دارد و تمایز دو برابر مفید نیست و به زبان های محلی ساخته نمی شود. گیاهان یکی از انواع پخت موز هستند که همیشه از موزهای دسر متمایز نیستند.

کشت تاریخی

کشت اولیه

قدیمی ترین اهلی موز ( Musa spp.) در ابتدا از افراد پارتنوكارپيك (بدون دانه) طبيعي از Musa acuminata bankii در گينه نو بودند. اینها قبل از ورود اتریش زبانان توسط پاپوآس ها کشت می شد. تعداد زیادی گیاه فیتول موز از سایت باستان شناسی Kuk Swamp کشف شده و قدمت آن در حدود 10000 تا 6500 BP است. از گینه نو ، موزهای کشت شده از طریق مجاورت (نه مهاجرت) به سمت غرب به جزیره جنوب شرقی آسیا گسترش می یابد. آنها با زیرگونه های دیگر (احتمالاً مستقل اهلی) Musa acuminata و همچنین Musa balbisiana در فیلیپین ، شمال گینه نو و احتمالاً هالمهاهرا ترکیب شدند. این حوادث هیبریداسیون ارقام تریپلوئید موز را که امروزه به طور معمول رشد می کند تولید کرد. از جزیره جنوب شرقی آسیا ، آنها بخشی از محصولات اصلی مردم اتریش شدند و در طول سفرهای دریایی و تجارت دریایی باستان به اقیانوسیه ، آفریقای شرقی ، آسیای جنوبی و هندوچین گسترش یافتند.

این مقدمه های باستانی منجر به زیر گروه موز که اکنون به عنوان گیاهان "واقعی" شناخته می شود ، شامل موزهای کوهستانی آفریقای شرقی و گیاهان گیاهان اقیانوس آرام (زیر گروه های Iholena و Maoli-Popo'ulu) است. موزهای کوه های آفریقای شرقی از جمعیت موزهایی که احتمالاً از منطقه بین جاوه ، بورنئو و گینه نو به ماداگاسکار وارد شده اند ، سرچشمه گرفته است. در حالی که گیاهان گیاهان اقیانوس آرام از شرق گینه نو یا مجمع الجزایر بیسمارک به جزایر اقیانوس آرام وارد شدند. . شواهد زبانی وجود دارد که نشان می دهد موز در آن زمان در ماداگاسکار شناخته شده بوده است. اولین شواهد قبلی نشان می دهد که تاریخ کشت این گیاه زودتر از اواخر قرن 6 میلادی است. با این وجود ، احتمالاً موزها حداقل در ماداگاسکار آورده شده اند ، اگر نه در سواحل شرق آفریقا در مرحله استعمار مالاگاسایی در این جزیره از جنوب شرق آسیا 400 سال مسیح.

موج دوم معرفی بعداً موز را به سایر مناطق گرمسیری آسیا ، به ویژه هندوچین و شبه قاره هند گسترش داد. با این حال ، شواهدی وجود دارد که نشان می داد موز در تمدن دره سند از گیاهان گل گیاه کشف شده از سایت باستان شناسی کوت دیجی در پاکستان شناخته شده است (اگرچه در سایر مکان های معاصر آسیای جنوبی وجود ندارد). این ممکن است نشانه احتمالی پخش زود هنگام موز توسط بازرگانان اتریشی از طریق دریا از اوایل سال 2000 قبل از میلاد باشد. اما این همچنان قلمداد می شود ، زیرا آنها ممکن است از گونه های وحشی محلی "موسی" استفاده شوند که برای فیبر یا به عنوان گیاهان زینتی استفاده می شوند ، نه غذا.

آسیای جنوب شرقی همچنان منطقه تنوع اولیه منطقه است موز. مناطقی از تنوع ثانویه در آفریقا یافت می شود که نشانگر سابقه طولانی مدت کشت موز در این مناطق است.

همچنین ممکن است موز در آستانه اسلام در مکان های جداگانه ای در سایر نقاط خاورمیانه وجود داشته باشد. گسترش اسلام با انتشار گسترده ای به دنبال داشت. در قرن نهم در متون اسلامی (مانند اشعار و روایات) اشارات فراوانی وجود دارد. در قرن دهم موز در متن فلسطین و مصر ظاهر می شود. از آنجا به شمال آفریقا و ایبریای مسلمان پخش شد. در طول قرون وسطی ، موزهای گرانادا از بهترین ها در جهان عرب محسوب می شدند. در سال 650 ، فاتحان اسلامی موز را به فلسطین آوردند. امروزه ، مصرف موز در کشورهای اسلامی در ماه رمضان ، ماه روزه داری در روز ، به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.

موز مطمئناً در پادشاهی مسیحی قبرس تا اواخر قرون وسطا رشد می شد. گابریل کاپودیلیستا ، مسافر و نویسنده ایتالیایی که در سال 1458 نوشت ، مطلوباً درباره محصولات گسترده مزرعه ای در اپیسکپی ، در نزدیکی لیماسول امروزی ، از جمله مزارع موز منطقه ، نوشت:

ملوانان پرتغالی که در قرن شانزدهم میوه ها را از آفریقای غربی آورده اند.

بسیاری از گونه های موز وحشی و همچنین ارقام با تنوع فوق العاده ای در هند ، چین و جنوب شرقی آسیا وجود دارد.

موزهای فازی وجود دارد که پوست آنها صورتی حبابی است. موز راه راه سبز و سفید با تفاله به رنگ شربت نارنجی. موزهایی که وقتی پخته می شوند طعم توت فرنگی دارند. گیاه Double Mahoi می تواند همزمان دو دسته تولید کند. نام چینی موز معطر Go San Heong به معنی "شما می توانید آن را از کوه بعدی بویید." انگشتان روی یک گیاه موز به صورت ذوب شده رشد می کنند. دیگری دسته ای از هزار انگشت تولید می کند که طول هر یک اینچ است.

کشت گیاهان در کارائیب ، آمریکای مرکزی و جنوبی

در قرن 15 و 16 ، استعمارگران پرتغالی مزارع موز را شروع کردند در جزایر آتلانتیک ، برزیل و غرب آفریقا. آمریکای شمالی اندکی پس از جنگ داخلی مصرف موز را در مقیاس کوچک و با قیمت بسیار بالا آغاز کردند ، گرچه فقط در دهه 1880 بود که مواد غذایی به طور گسترده ای گسترش یافت. از اواخر دوران ویکتوریا ، موز در اروپا شناخته شده نبود ، اگرچه در دسترس بود. ژول ورن در در سراسر جهان در هشتاد روز (1872) موز را به خوانندگان خود معرفی می کند.

اولین مزارع مدرن از جامائیکا و منطقه مربوط به کارائیب غربی از جمله بیشتر آمریکای مرکزی. این شامل ترکیبی از شبکه های حمل و نقل مدرن کشتی های بخار و راه آهن با توسعه تبرید بود که بین برداشت و رسیدن به زمان بیشتری اجازه می داد. کشتی های آمریکای شمالی مانند لورنزو داو بیکر و اندرو پرستون ، بنیانگذاران شرکت میوه بوستون ، این روند را از دهه 1870 آغاز کردند ، اما سازندگان راه آهن مانند مینور سی کیت نیز در آن شرکت کردند ، و در نهایت به شرکت های بزرگ چند ملیتی مانند Chiquita Brands International منجر شد. و دول این شرکت ها انحصارطلبانه ، یکپارچه عمودی بودند (به این معنی که رشد ، پردازش ، حمل و نقل و بازاریابی را کنترل می کنند) و معمولاً از دستکاری های سیاسی برای ایجاد اقتصادهای مخفی استفاده می کردند (اقتصادهایی که از نظر داخلی خودکفا بودند ، از مالیات معاف بودند و صادرات محور بودند که کمک بسیار کمی به اقتصاد میزبان). مانورهای سیاسی آنها ، که اصطلاح جمهوری موز را برای کشورهایی مانند هندوراس و گواتمالا به وجود آورد ، شامل همکاری با نخبگان محلی و رقابت آنها برای تأثیرگذاری بر سیاست یا بازی در منافع بین المللی ایالات متحده ، به ویژه در طول جنگ سرد ، برای حفظ سیاست آب و هوای مطلوبی برای منافع آنها.

کشت دهقانان برای صادرات در کارائیب

اکثر قریب به اتفاق موزهای جهان امروز برای مصارف خانوادگی یا برای فروش در بازارهای محلی کشت می شوند. هند در این نوع تولید رهبر جهانی است ، اما بسیاری دیگر از کشورهای آسیایی و آفریقایی که شرایط آب و هوایی و خاکی امکان کشت آنها را فراهم می کند ، میزبان تعداد زیادی از پرورش دهندگان موز است که حداقل مقداری از محصولات خود را می فروشند.

بخش دهقان با این حال تولیدکنندگان موز برای بازار جهانی کارائیب تولید می کنند. جزایر بادگیر برای رشد ، عمدتا موز کاوندیش ، برای یک بازار بین المللی ، به طور کلی در اروپا و همچنین در آمریکای شمالی ، قابل توجه است. در کارائیب و به ویژه در دومینیکا که این نوع کشت گسترده است ، منابع در محدوده 1-2 هکتار است. در بسیاری از موارد ، کشاورز از طریق سایر محصولات ، از طریق کار در خارج از مزرعه و از سهمی از درآمد اقوام ساکن خارج از کشور ، درآمد اضافی کسب می کند.

محصولات موز در معرض تخریب وزش باد شدید قرار دارند ، از جمله به عنوان طوفان های استوایی یا سیکلون ها.

کشت مدرن

همه موزهایی که امروزه به طور گسترده کشت می شوند از دو موز وحشی ناشی می شوند Musa acuminata و Musa balbisiana در حالی که موزهای وحشی اصلی حاوی بذرهای درشت بودند ، ارقام دیپلوئید یا پلی پلوئید (برخی ترکیبی هستند) با دانه های ریز برای مصرف میوه خام انسان ترجیح داده می شوند. اینها به صورت غیرجنسی از شاخه ها منتشر می شوند. این گیاه مجاز به تولید همزمان دو شاخه است. یک نوع بزرگتر برای باردهی فوری و یک "مکنده" یا "پیرو" کوچکتر برای تولید میوه در 6-8 ماه.

موز به عنوان یک محصول غیر فصلی در تمام طول سال در دسترس است.

کاوندیش

در تجارت جهانی در سال 2009 ، تا حد زیادی مهمترین ارقام متعلق به گروه سه تایی AAA Musa acuminata بودند که معمولاً از آنها به عنوان موزهای گروه کاوندیش یاد می شود. آنها بیشتر صادرات موز را به خود اختصاص دادند ، علی رغم اینکه فقط در سال 1836 وجود داشته است. ارقام Dwarf Cavendish و Grand Nain (Chiquita Banana) پس از رقم تولید انبوه قبلی ، Gros Michel (همچنین از ارقام گروه AAA) در دهه 1950 محبوبیت پیدا کردند. ، به دلیل بیماری پاناما ، ناشی از قارچ Fusarium oxysporum که به ریشه های گیاه موز حمله می کند ، از نظر تجاری غیرقابل اجرا شد. ارقام کاوندیش در برابر بیماری پاناما مقاوم هستند ، اما در سال 2013 این نگرانی وجود داشت که قارچ سیاه سیگاتوکا به نوبه خود موزهای کاوندیش را غیرقابل اجرا کند.

گرس میشل حتی اگر برای کشت در مقیاس بزرگ دیگر زنده نباشد ، منقرض نشده است و هنوز در مناطقی رشد می کند که بیماری پاناما یافت نمی شود. به همین ترتیب ، Dwarf Cavendish و Grand Nain در معرض خطر انقراض قرار ندارند ، اما اگر بیماری تأمین بازار جهانی را غیرممکن کند ، ممکن است قفسه های سوپرمارکت را ترک کنند. مشخص نیست که آیا رقم موجود می تواند جایگزین موز کاوندیش شود ، بنابراین برنامه های مختلف ترکیبی و مهندسی ژنتیک سعی در ایجاد موز مقاوم در برابر بیماری و بازار انبوه دارند. یکی از این گونه ها که بوجود آمده است کاوندیش تایوانی است که به آن فرموسانا نیز گفته می شود. این اتاق ها هوا را تنگ و پر از گاز اتیلن می کنند تا باعث رسیدن شوند. در واقع مصرف کنندگان رنگ زرد واضح با موزهای سوپرمارکت ارتباط برقرار می کنند ، در نتیجه فرآیند رسیدن مصنوعی ایجاد می شود. طعم و بافت نیز تحت تأثیر دمای رسیدن قرار می گیرد. موزها در حین حمل بین 5/13 تا 15 درجه سانتیگراد (3/56 تا 59.0 درجه فارنهایت) در یخچال نگهداری می شوند. در دماهای پایین ، رسیدن به طور دائمی متوقف می شود و موزها با شکستن دیواره های سلول خاکستری می شوند. پوست موز رسیده به سرعت در محیط 4 درجه سانتیگراد (39 درجه فارنهایت) یخچال خانگی سیاه می شود ، اگرچه میوه داخل آن بی تأثیر است.

سفارش موز توسط خرده فروش "بدون گاز" ( یعنی با اتیلن درمان نمی شود) ، و ممکن است در سوپرمارکت کاملا سبز ظاهر شود. احکام Guineos (موزهای سبز) که گاز گرفته نشده باشند ، هرگز قبل از پوسیدگی کاملاً رسیده می شوند. این موزها به جای غذای تازه ، می توانند برای پخت و پز استفاده شوند ، همانطور که در غذاهای جامائیکا دیده می شود.

مطالعه ای در سال 2008 گزارش داد که موز رسیده هنگام قرار گرفتن در معرض نور ماوراlet بنفش ، فلور می شود. این خاصیت به تخریب کلروفیل منجر به تجمع یک محصول فلورسنت در پوست میوه نسبت داده می شود. محصول تجزیه کلروفیل توسط یک گروه استر پروپیونات تثبیت می شود. برگهای گیاه موز نیز به همین ترتیب فلورس می شوند. موزهای سبز (زیر رسیده) فلورس نمی کنند. در این مقاله پیشنهاد شده است که می توان از این فلورسانس "برای نظارت نوری در داخل بدن رسیدن و رسیدن بیش از حد موز و سایر میوه ها" استفاده کرد.

ذخیره سازی و حمل و نقل

موز باید باشد در مسافت های طولانی از مناطق استوایی به بازارهای جهانی منتقل می شود. برای بدست آوردن حداکثر ماندگاری ، برداشت محصول قبل از رسیدن میوه است. میوه به رسیدگی دقیق ، حمل سریع به بنادر ، خنک سازی و حمل و نقل در یخچال نیاز دارد. هدف جلوگیری از تولید موز ماده طبیعی رسیدن خود ، اتیلن است. این فناوری امکان ذخیره سازی و حمل و نقل را برای مدت 3 تا 4 هفته در دمای 13 درجه سانتیگراد (55 درجه فارنهایت) فراهم می کند. هنگام ورود ، موز در حدود 17 درجه سانتیگراد (63 درجه فارنهایت) نگه داشته می شود و با غلظت کم اتیلن تحت درمان قرار می گیرد. پس از چند روز ، میوه شروع به رسیدن می کند و برای فروش نهایی توزیع می شود. موز رسیده را می توانید چند روز در خانه نگه دارید. اگر موز خیلی سبز باشد ، می تواند یک شبه در یک کیسه کاغذی قهوه ای رنگ با یک سیب یا گوجه فرنگی قرار گیرد تا روند رسیدن سریعتر شود.

دی اکسید کربن (که موز تولید می کند) و جاذب های اتیلن باعث افزایش عمر میوه حتی در دمای بالا این اثر را می توان با بسته بندی موز در یک کیسه پلی اتیلن و شامل جاذب اتیلن ، به عنوان مثال ، پرمنگنات پتاسیم ، بر روی یک حامل بی اثر مورد استفاده قرار داد. سپس کیسه با یک باند یا رشته بسته می شود. این درمان بیش از دو برابر طول عمر تا 3-4 هفته بدون نیاز به یخچال نشان داده شده است.

پایداری

استفاده بیش از حد از کودهایی که اغلب در مزارع رها شده رها می شوند کمک زیادی به اوتروفیکاسیون در نهرهای محلی و دریاچه ها و پس از شکوفایی جلبک از اکسیژن ماهیان ، به آبزیان آسیب می رساند. این نظریه مطرح شده است که تخریب 60٪ صخره های مرجانی در امتداد سواحل کاستاریکا تا حدی ناشی از رسوبات مزارع موز است. مسئله دیگر جنگل زدایی مرتبط با گسترش تولید موز است. از آنجا که تک فرهنگها به سرعت مواد مغذی خاک را تخلیه می کنند ، مزارع گسترش یافته به مناطق با خاک غنی و جنگلها را قطع می کنند ، که این امر نیز بر فرسایش و تخریب خاک تأثیر می گذارد و دفعات جاری شدن سیل را افزایش می دهد. صندوق جهانی حیات وحش (WWF) اظهار داشت که تولید موز بیش از سایر بخش های کشاورزی زباله تولید می کند ، بیشتر از گیاهان دور ریخته شده موز ، کیسه هایی که برای پوشاندن موز استفاده می شود ، رشته های اتصال آنها و ظروف برای حمل و نقل.

تولید و صادرات

در سال 2017 ، تولید جهانی موز و گیاهان گیاهی 153 میلیون تن بوده است که هند و چین با مجموع 27 درصد تولید جهانی هدایت می شوند. دیگر تولیدکنندگان اصلی فیلیپین ، کلمبیا ، اندونزی ، اکوادور و برزیل بودند.

همانطور که برای سال 2013 گزارش شده ، کل صادرات جهان 20 میلیون تن موز و 859000 تن گیاه چمن زار است. اکوادور و فیلیپین به ترتیب با 5.4 و 3.3 میلیون تن در صادرات پیشرو بودند و جمهوری دومنیکن با 210350 تن صادر کننده پیشگام گیاهان گیاهی بود.

کشورهای در حال توسعه

موز و گیاهان یک محصول اصلی برای میلیون ها نفر در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. در بسیاری از کشورهای گرمسیری ، موز سبز (نارس) که برای پخت و پز استفاده می شود ، ارقام اصلی را نشان می دهد. بیشتر تولیدکنندگان کشاورزان مقیاس کوچک یا برای مصارف خانگی یا بازارهای محلی هستند. از آنجا که موز و گیاهان گیاهان در تمام طول سال میوه تولید می کنند ، در طی فصل گرسنگی (هنگامی که مواد غذایی حاصل از یک برداشت سالانه / نیمه سال مصرف شده است و مورد بعدی هنوز در دسترس نیست) منبع غذایی با ارزشی را فراهم می کنند. ) موز و گیاه دانه برای امنیت غذایی جهانی مهم هستند.

آفات ، بیماری ها و بلایای طبیعی

گرچه خطر نابودی کامل وجود ندارد ، رایج ترین رقم موز خوراکی کاوندیش (بسیار محبوب در اروپا و قاره آمریکا) می تواند در 10-20 سال آینده برای کشت در مقیاس بزرگ غیرقابل انکار شود. سلف آن "گروس میشل" که در دهه 1820 کشف شد ، دچار این سرنوشت شد. کاوندیش تقریباً مانند همه موزها فاقد تنوع ژنتیکی است ، که باعث می شود آن در برابر بیماری ها آسیب پذیر باشد ، هم کشت تجاری و هم کشاورزی معیشت در مقیاس کوچک را تهدید می کند. برخی از مفسران اظهار داشتند که انواع مختلفی که می توانند جایگزین آنچه در جهان "موز معمولی" می دانند بسیار متفاوت هستند به طوری که اکثر مردم آنها را همان میوه نمی دانند ، و کاهش موز را به دلیل کشت تک ژنتیکی ناشی از تجارت کوتاه مدت مقصر می دانند. انگیزه ها.

بیماری پاناما

بیماری پاناما توسط قارچ خاک فوزاریوم (نژاد 1) ایجاد می شود ، که از طریق ریشه وارد گیاهان می شود و با آب به داخل تنه و برگ می رود و تولید می کند ژل ها و لثه هایی که جریان آب و مواد مغذی را قطع می کنند ، باعث پژمردگی گیاه می شوند و بقیه گیاهان را در معرض میزان کشنده نور خورشید قرار می دهند. قبل از سال 1960 ، تقریباً تمام تولیدات موز تجاری با محوریت "Gros Michel" انجام شد ، که بسیار حساس بود. کاوندیش به عنوان جایگزین گروس میشل انتخاب شد زیرا در بین ارقام مقاوم ، میوه با بالاترین کیفیت را تولید می کند. با این حال ، مراقبت های بیشتری برای حمل و نقل Cavendish لازم است و کیفیت آن در مقایسه با Gros Michel مورد بحث است.

طبق منابع فعلی ، یک نوع کشنده از بیماری پاناما آلوده به کاوندیش است. همه گیاهان از نظر ژنتیکی یکسان هستند ، که از تکامل مقاومت در برابر بیماری جلوگیری می کند. محققان در حال بررسی صدها نوع وحشی برای مقاومت در برابر آن هستند.

نژاد گرمسیری 4 (TR4) ، سویه ای دوباره تقویت شده از بیماری پاناما ، اولین بار در سال 1993 کشف شد. این شکل وحشیانه فوزاریوم باعث تخریب کاوندیش در چندین کشور جنوب شرقی آسیا شد. و به استرالیا و هند گسترش یافت. از آنجا که قارچهای خاکی را می توان به راحتی با چکمه ، لباس یا ابزار حمل کرد ، علی رغم سالها تلاش پیشگیرانه ، پژمردگی به قاره آمریکا سرایت می کند. کاوندیش بسیار حساس به TR4 است و با گذشت زمان ، کاوندیش برای تولید تجاری توسط این بیماری در معرض خطر است. تنها دفاع شناخته شده در برابر TR4 مقاومت ژنتیکی است. این یا توسط RGA2 ، ژنی جدا شده از یک موز دیپلوئید مقاوم در برابر TR4 ، یا توسط Ced9 مشتق از نماتود اعطا می شود. کارشناسان نیاز به غنی سازی تنوع زیستی موز را با تولید انواع متنوع جدید موز ، نه فقط تمرکز بر کاوندیش ، بیان می کنند.

سیاه سیگاتوکا

سیاه سیگاتوکا یک بیماری لکه ای برگ قارچی است که برای اولین بار مشاهده شد در فیجی در سال 1963 یا 1964. سیاه سیگاتوکا (همچنین به عنوان رگه برگ سیاه شناخته می شود) از برگ موز آلوده که به عنوان ماده بسته بندی استفاده می شد ، به مزارع موز در سراسر مناطق استوایی گسترش یافته است. همه ارقام اصلی موز و گیاهان (از جمله ارقام Cavendish) را تحت تأثیر قرار می دهد ، با سیاه شدن قسمت های برگ مانع فتوسنتز می شود و در نهایت کل برگ را از بین می برد. گرسنگی برای تولید انرژی ، تولید میوه 50٪ یا بیشتر کاهش می یابد و موزهایی که رشد می کنند زودرس رسیده و آنها را برای صادرات نامناسب می کنند. این قارچ مقاومت فزاینده ای در برابر درمان نشان داده است ، هزینه کنونی برای درمان 1 هکتار (2.5 جریب) بیش از 1000 دلار در سال است. علاوه بر هزینه ، این س ofال وجود دارد که چه مدت پاشش فشرده می تواند از نظر محیط زیست توجیه شود.

موز bunchy virus virus

ویروس موزی bunchy top (BBTV) یک ویروس گیاهی از تیره است بابوویروس ، خانواده Nanonviridae Musa spp. (از جمله موز ، آباکا ، موز زراعی و موز زینتی) و Ensete spp. در خانواده Musaceae . علائم بیماری موی bunchy top (BBTD) شامل رگه هایی به رنگ سبز تیره با طول متغیر در رگبرگهای برگ ، میانه و دمبرگ ها است. برگها با پیشرفت بیماری کوتاه می شوند و از رشد می افتند و در راس گیاه "دسته ای" می شوند. گیاهان آلوده ممکن است هیچ میوه ای نداشته باشند و یا دسته ای از شبه سل خارج نشوند. این ویروس توسط شته موز Pentalonia nigronervosa منتقل می شود و در جنوب آسیا ، آسیا ، فیلیپین ، تایوان ، اقیانوسیه و مناطقی از آفریقا گسترده است. هیچ درمانی برای BBTD وجود ندارد ، اما با از بین بردن گیاهان بیمار و استفاده از مواد کاشت بدون ویروس می توان آن را به طور موثری کنترل کرد. هیچ ارقام مقاومی یافت نشده است ، اما تفاوت های حساسیت گونه ای گزارش شده است. زیرگروه مهم تجاری Cavendish به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است.

پژمردگی باکتریایی موز

پژمردگی باکتریایی موز (BBW) یک بیماری باکتریایی است که توسط p < pv ایجاد می شود. musacearum پس از شناسایی اصلی در نزدیکی موز ، Ensete ventricosum ، در اتیوپی در دهه 1960 ، BBW در اوگاندا در سال 2001 اتفاق افتاد و تمام ارقام موز را تحت تأثیر قرار داد. از آن زمان BBW در آفریقای مرکزی و شرقی از جمله مناطق رشد موز رواندا ، جمهوری دموکراتیک کنگو ، تانزانیا ، کنیا ، بوروندی و اوگاندا تشخیص داده شده است.

حفاظت

با توجه به دامنه محدود تنوع ژنتیکی موجود در موز و تهدیدهای زیادی که از طریق تنش های زیستی (آفات و بیماری ها) و غیر زنده (مانند خشکسالی) وجود دارد ، حفظ طیف کامل منابع ژنتیکی موز ادامه دارد. ژرم پلاسم موز در بسیاری از بانکهای ژن ملی و منطقه ای حفظ می شود و در بزرگترین مجموعه موز جهان ، مرکز بین المللی موسی Germplasm Transit (ITC) ، تحت مدیریت Bioversity International و در KU Leuven بلژیک برگزار می شود. ارقام موسی معمولاً بدون دانه هستند و گزینه های حفاظت طولانی مدت آنها به دلیل رویشی بودن سیستم تولید مثل گیاه محدود می شود. در نتیجه ، آنها با سه روش اصلی حفظ می شوند: in vivo (کاشته شده در مجموعه های مزرعه ای) ، در شرایط آزمایشگاهی (به عنوان گیاهچه در لوله های آزمایش در یک محیط کنترل شده) و با انجماد (مریستم در نیتروژن مایع در دمای 196 درجه سانتیگراد حفظ می شود). ژن های گونه های موز وحشی به عنوان DNA و همچنین گرده های منجمد و دانه های موز از گونه های وحشی نیز حفظ می شوند ، اگرچه کمتر معمول است ، زیرا بازسازی آنها دشوار است. علاوه بر این ، موز و بستگان وحشی محصول آنها در محل (در زیستگاه های طبیعی وحشی که تکامل یافته و ادامه می دهند) حفظ می شوند. تنوع همچنین در مزارع کشاورزان که کشت مداوم ، سازگاری و اصلاح ارقام اغلب توسط کشاورزان مقیاس کوچک در حال رشد ارقام سنتی محلی انجام می شود ، حفظ شده است.

تغذیه

موز خام (نه از جمله پوست) 75٪ آب ، 23٪ کربوهیدرات ، 1٪ پروتئین و حاوی چربی ناچیز است. یک وعده 100 گرم مرجع 89 کالری ، 31 درصد مقدار توصیه شده روزانه (DV) ویتامین B6 در ایالات متحده و مقادیر متوسط ​​ویتامین C ، منگنز و فیبر غذایی را تأمین می کند و از نظر ریزمغذی های دیگر محتوای قابل توجهی ندارد (جدول را ببینید).

پتاسیم

اگرچه تصور می شود که موز حاوی محتوای پتاسیم استثنایی است ، اما محتوای واقعی پتاسیم آن در هر وعده غذایی معمولی زیاد نیست ، زیرا فقط 8٪ مقدار توصیه شده روزانه پتاسیم در ایالات متحده است ( سطح پایینی از DV را در نظر بگیرید ، جدول تغذیه را ببینید) ، و رتبه بندی محتوای پتاسیم آنها در میان میوه ها ، سبزیجات ، حبوبات و بسیاری از غذاهای دیگر نسبتاً متوسط ​​است. سبزیجات با محتوای پتاسیم بالاتر از موز دسر خام (358 میلی گرم در 100 گرم) شامل اسفناج خام (558 میلی گرم در 100 گرم) ، سیب زمینی پخته شده بدون پوست (391 میلی گرم در 100 گرم) ، سویا پخته شده (539 میلی گرم در 100 گرم) ، کبابی قارچ پورتابلا (437 میلی گرم در 100 گرم) ، و سس گوجه فرنگی فرآوری شده (413-439 میلی گرم در 100 گرم). دانه های گیاهان خام حاوی 499 میلی گرم پتاسیم در هر 100 گرم است. موز دسر کم آب یا پودر موز حاوی 1491 میلی گرم پتاسیم در هر 100 گرم است.

آلرژن

افرادی که به آلرژی به لاتکس حساسیت دارند ممکن است نسبت به موز واکنش نشان دهند.

فرهنگ

غذا و آشپزی

موز نشاسته اصلی بسیاری از جمعیت گرمسیری است. بسته به رقم و رسیدن ، گوشت می تواند طعم آن از نشاسته ای به شیرین ، و بافت از سفت به لجن باشد. پوست و قسمت داخلی آن را می توان به صورت خام یا پخته مصرف کرد. جز primary اصلی رایحه موز تازه ، ایزوآمیل استات است (همچنین به عنوان روغن موز شناخته می شود) ، که همراه با چندین ترکیب دیگر مانند استات بوتیل و استات ایزوبوتیل ، نقش مهمی در طعم موز دارد.

در طی فرآیند رسیدن ، موز گاز اتیلن تولید می کند ، که به عنوان یک هورمون گیاهی عمل می کند و به طور غیرمستقیم بر طعم آن تأثیر می گذارد. از جمله ، اتیلن باعث تحریک تشکیل آمیلاز ، آنزیمی می شود که نشاسته را به قند تجزیه می کند و بر طعم موز تأثیر می گذارد. موزهای سبز و کم رسیده حاوی مقادیر بیشتری نشاسته هستند و در نتیجه دارای طعم "نشاسته ای" هستند. از طرف دیگر ، موزهای زرد به دلیل غلظت بیشتر قند ، شیرین تر می شوند. بعلاوه ، اتیلن از تولید پکتیناز ، آنزیمی که پکتین را بین سلولهای موز تجزیه می کند ، علامت می دهد و باعث می شود موز با رسیدن نرم شود ، نرم شود. یک بامبو خرد شده یا در برنج چسبناک که در یک برگ موز پیچیده شده است بخارپز شود. موز را می توان به عنوان میوه نگهدارنده درست کرد. پنکیک موز در بین مسافران آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی محبوب است. این اصطلاح دنباله پن کیک موز را برای مناطقی از آسیا که پذیرای این مسافران هستند استخراج کرده است. چیپس موز میان وعده ای است که از موز یا چنار کم آب یا سرخ شده برش خورده تولید می شود ، دارای رنگ قهوه ای تیره و طعم شدید موز است. موز خشک نیز برای تهیه آرد موز آسیاب می شود. استخراج آب دشوار است ، زیرا وقتی یک موز فشرده می شود ، به سادگی به تفاله تبدیل می شود. موز به ویژه در آشپزی فیلیپینی ، بخشی از غذاهای سنتی و دسرهایی مانند maruya ، turón و halo-halo یا saba con یلو در بیشتر این ظروف از رقم موز صبا موز یا Cardaba استفاده می شود. موز همچنین معمولاً در آشپزی در ایالت کرالای هند-جنوبی مورد استفاده قرار می گیرد ، جایی که آنها را بخارپز می کنند ( puzhungiyathu ) ، آنها را به صورت کاری تبدیل می کنند ، به صورت چیپس سرخ می کنند ، ( upperi ) یا سرخ شده در خمیر ( پازامپوری ). Pisang goreng ، موز سرخ شده با خمیر شبیه فلیپینی maruya یا Kerala pazhampori ، یک شیرینی محبوب در مالزی ، سنگاپور و اندونزی است. یک غذای مشابه در انگلستان و ایالات متحده آمریکا به عنوان سرخ کن موز شناخته شده است.

گیاهان از گیاهان در انواع خورشت ها و ادویه جات استفاده می کنند یا تقریباً مانند سیب زمینی مانند پژام پاچادی پخته ، پخته یا له می شوند ظرفی که در کرالا تهیه می شود.

قلب موز به عنوان سبزیجات در غذاهای جنوب آسیا و آسیای جنوب شرقی استفاده می شود ، به صورت خام یا بخارپز شده با دیپ یا در سوپ ، کاری و غذاهای سرخ شده طبخ می شود. عطر و طعم آن شبیه به کنگر فرنگی است. همانند کنگر فرنگی ، هر دو قسمت گوشتی پوست و قلب آن خوراکی است.

برگ موز بزرگ ، انعطاف پذیر و ضد آب است. آنها اغلب به عنوان ظرف غذای یکبار مصرف سازگار با محیط زیست یا به عنوان "بشقاب" در جنوب آسیا و چندین کشور جنوب شرقی آسیا استفاده می شوند. در غذاهای اندونزیایی ، برگ موز در روش های پخت و پز مانند pepes و botok استفاده می شود. بسته های برگ موز حاوی مواد غذایی و ادویه جات ترشی جات در بخار آب یا در آب جوشانده پخته می شوند ، یا روی ذغال کباب می شوند. برگ موز هنگامی که برای بخارپز کردن یا کباب کردن استفاده می شود ، از مواد غذایی در برابر سوختن محافظت می کند و یک عطر و طعم شیرین را به آن اضافه می کند. در هند جنوبی رسم است که غذای سنتی را روی برگ موز سرو کنید. در تامیل نادو (هند) ، از برگهای خشک موز برای بسته بندی مواد غذایی و تهیه فنجان برای نگهداری مواد غذایی مایع استفاده می شود.

هسته نرم تنه گیاه موز در آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی نیز استفاده می شود غذا. به عنوان مثال می توان به غذای برمه ای mohinga و غذای فیلیپینی inubaran اشاره کرد. این گیاه حداقل از قرن سیزدهم میلادی در آسیا برای منسوجات استفاده می شده است. از گیاهان موز از انواع میوه دار و الیافی استفاده شده است. در سیستم ژاپنی Kijōka-bashōfu ، برگها و شاخه ها به طور دوره ای از گیاه بریده می شوند تا از لطافت آن اطمینان حاصل کنند. شاخه های برداشت شده ابتدا در یونجه جوشانده می شوند تا الیافی برای ساخت نخ تهیه شود. این شاخه های موز الیافی با درجات مختلف نرمی تولید می کنند و نخ ها و منسوجات با کیفیت های متفاوت را برای استفاده های خاص تولید می کنند. به عنوان مثال ، بیرونی ترین الیاف شاخه ها درشت ترین هستند و برای سفره ها مناسب هستند ، در حالی که نرم ترین الیاف داخلی برای کیمونو و کامیشیمو مطلوب است. این فرایند ساخت پارچه سنتی ژاپنی به مراحل زیادی احتیاج دارد که همه آنها با دست انجام می شود.

در هند ، دستگاه جدا کننده الیاف موز ساخته شده است که زباله های کشاورزی حاصل از برداشت موز محلی را می گیرد و رشته های فیبر را استخراج می کند

از الیاف موز در تولید کاغذ موز استفاده می شود. کاغذ موز از دو قسمت مختلف ساخته شده است: پوست گیاه موز که عمدتا برای اهداف هنری استفاده می شود یا الیاف ساقه و میوه های غیر قابل استفاده. این مقاله یا به صورت دستی ساخته شده است یا توسط فرآیند صنعتی ساخته شده است.

نقش های فرهنگی

حالا من زیاد به مردی فکر نمی کنم که پوست موز را در پیاده رو می اندازد ، و فکر نمی کنم زیاد پوست موز که یک مرد را در پیاده رو می اندازد ، نه ... پای من به موز برخورد کرد پوست من را بلند کرد و من به هوا رفتم و من پایین آمدم و به پایین بیایم ، همانطور که خودم را انتخاب می کردم تا پسر بچه ای بیایم آن طرف خیابان اجرا شود ... او می گوید: "آقا ، لطفاً برادر کوچک من تو را ندیده که این کار را انجام دهی. "

در هند ، موز در بسیاری از جشنواره ها و مناسبت های هندوها نقش برجسته ای دارد. در عروسی های هند جنوبی ، به ویژه عروسی های تامیل ، درختان موز را به صورت جفت بسته می کنند و به عنوان یک قوس به عنوان یک برکت برای یک زن و شوهر برای یک عمر مفید و مفید قوس تشکیل می دهند.

در تایلند اعتقاد بر این است که یک خاص در نوع گیاه موز ممکن است یک روح زندگی کند ، نانگ تانی ، نوعی شبح مربوط به درختان و گیاهان مشابه که خود را به عنوان یک زن جوان نشان می دهد. غالباً مردم یک طول پارچه ساتن رنگی را به اطراف شبه گیاهان موز می بندند.

در فرهنگ عامه مالایی ، شبحی معروف به پونتیاناک با گیاهان موز مرتبط است ( pokok pisang ) ، و گفته می شود که روح آن در طول روز در آنها ساکن است.

یک سابقه نژادپرستانه طولانی وجود دارد که مردم آفریقایی تبار را بیشتر شبیه انسان به میمون می داند ، و به دلیل فرض در فرهنگ عامه میمون ها مانند موز ، موز در اعمال نمادین سخنان نفرت آمیز مورد استفاده قرار گرفته است.

به ویژه در اروپا ، مدت هاست که موزها به طور معمول توسط تماشاگران نژادپرست به سمت فوتبالیست های سیاه پوست پرتاب می شوند. در آوریل 2014 ، در جریان مسابقه ای در ورزشگاه ویارئال ، ال مادریگال ، دنی آلوس مورد هدف هوادار ویارئال ، دیوید کامپایا لئو قرار گرفت که به او موز انداخت. آلوس موز را برداشت ، پوست آن را پوست گرفت و لقمه ای خورد و این میم در شبکه های اجتماعی برای حمایت از او ویروسی شد. تمسخرهای نژادپرستانه یک مشکل مداوم در فوتبال است. موز پس از انتخاب نهاد دانشجویی برای اولین بار به عنوان رئیس جمهور دانشجویی زن سیاه پوست ، در اطراف دانشگاه دانشگاه آمریكا از حلقه های حلق آویز شد. گفته می شود "موز" همچنین شرمساری برای برخی از مردم آسیا است. به "زرد در خارج ، سفید در داخل". در درجه اول توسط آسیای شرقی یا جنوب شرقی برای سایر آسیای شرقی / جنوب شرقی یا آسیای آمریکایی آمریکایی که تصور می شود با فرهنگ اصلی آمریکایی جذب شده است استفاده می شود.

استاندارد Unicode شامل شخصیت emoji .mw-parser-output .monospaced {font است -family: monospace، monospace} U + 1F34C m .mw-parser-output span.smallcaps {font-variant: small-caps} .mw-parser-output span.smallcaps-small {font-size: 85٪} BANANA ( HTML & amp؛ # 127820؛).

سایر کاربردها




A thumbnail image

مهره کولا

آجیل کولا آجیل کولا میوه درخت کولا ، یک تیره ( کولا ) درختانی است که بومی جنگل …

A thumbnail image

مونگونگو

مونگونگو Ricinodendron rautanenii Schinz درخت mongongo ، مغز mongongo یا درخت …

A thumbnail image

هسته کاج

آجیل کاج آجیل ها که به آنها piñón (اسپانیایی:) ، pinoli (ایتالیایی:) یا pignoli …