دکل (گیاه شناسی)
دکل (گیاه شناسی)
دکل میوه درختان جنگل و درختچه ها مانند بذرها و سایر مغزها است. این اصطلاح از انگلیسی قدیمی mæst گرفته شده است ، به معنی آجیل درختان جنگل که روی زمین جمع شده اند ، به ویژه آنهایی که از نظر تاریخی برای پرواربندی خوک های خانگی و به عنوان منابع غذایی حیوانات وحشی استفاده می شدند. در مناطق گرمسیری آسای جنوب شرقی آسیا ، کل جنگل ها ، از جمله صدها گونه درخت و درختچه ، شناخته شده است که در دوره های نامنظم 2-12 ساله دکل می کنند.
به طور کلی ، دکل به عنوان گیاه رویشی خوراکی یا قطعات تولید مثلی تولید شده توسط گونه های چوبی گیاهان ، یعنی درختان و درختچه ها ، که حیات وحش و برخی از حیوانات اهلی به عنوان منبع غذایی مصرف می کنند. دکل در مقادیر زیادی در طی بازه های طولانی ایجاد می شود اما به طور منظم وقایع فنولوژیک تکرار شونده ای را می شناسند که به عنوان بذر دانه یا ریخته گری دکل شناخته می شوند. چنین وقایعی پدیده هایی در سطح جمعیت است که فرض می شود توسط عوامل مختلفی بسته به گونه های گیاهی درگیر ، از جمله در دسترس بودن مواد مغذی ، صرفه جویی در مقیاس ، الگوهای آب و هوایی و به عنوان شکلی از اشباع درنده ، تحت تأثیر عوامل مختلفی هدایت می شود. به نوبه خود ، این نبض های قالب سازی به بسیاری از عملکردها و پویایی های سطح اکوسیستم کمک می کنند.
محتویات
- 1 انواع دکل
- 2 بذر دانه
- 2.1 اقتصاد مقیاس
- 2.2 منابع و آب و هوا
- 3 پیامدها
- 3.1 بذر دانه تحت تأثیر تغییرات اقلیمی
- 4 همچنین مراجعه کنید
- 5 منابع
- 6 پیوندهای خارجی
- 2.1 مقیاس اقتصادی
- 2.2 منابع و آب و هوا
- 3.1 بذر كاشت تحت تغییر آب و هوا
انواع دکل
دکل را می توان به دو نوع اساسی تقسیم کرد: دکل سخت و دکل نرم. گونه های درختی مانند بلوط ، گیاه خارک و راش یک دکل سخت تولید می کنند - بلوط ، آجیل خارکودا و راش. به صورت سنتی تبدیل شده است که خوک های سست شده به جنگل تبدیل می شوند تا روی این نوع دکل چاق شوند در روشی معروف به pannage. سایر گونه های درختی و درختچه ای دکل نرم مانند تمشک ، زغال اخته و گیاه سبز ایجاد می کنند.
بذر ماست
بذر ماست (یا تولید مثل دکل) به عنوان تولید سالانه بسیار متغیر تعریف می شود میوه توسط جمعیتی از درختان و / یا بوته ها. این پالس های متناوب تولید مواد غذایی عملکردهای سطح اکوسیستم و پویایی جنگل را هدایت می کنند. تفاوت بین یک سال بذر دانه و یک بذر بدون دکل می تواند هزاران بذور بلوط ، آجیل خارکودا ، آجیل راش ، و غیره باشد. / p>
فرضیه های تکامل بذر دانه را می توان به طور کلی به سه دسته تقسیم کرد: اقتصاد مقیاس ، تطبیق منابع و نشانه های تقریبی (یعنی آب و هوا).
اقتصاد مقیاس
فرضیه اشباع شکارچی بیان می کند که جمعیت شکارچیان ممکن است سال به سال توسط پالس های ناسازگار غذایی که توسط طعمه های آنها در دسترس است کنترل شوند. برای شکارچیان جوامع گیاهی که طعمه آنها میوه ها و دانه های تولید شده توسط گیاهان است ، پیشنهاد شده است که رویدادهای بذر دوره ای دکل ممکن است نمونه ای از این استراتژی باشد. تولید مقادیر زیاد میوه و دانه در سالهای باروری دکل ممکن است شکارچیان بذر را بیش از حد اشباع کند تا حدی که قسمت کمی از بذر می تواند از مصرف آن فرار کند ، در حالی که عدم تولید بذر باعث کاهش جمعیت شکارچیان در سالهای مداخله می شود. در جوامع گیاهی با فراوانی محلی گیاهخواران ، رهاسازی زیاد دانه می تواند به طور م effectivelyثر از شکار دانه فراتر رفته و احتمال استقرار موفقیت آمیز بذر را در فصول آینده بهبود بخشد. و بنابراین اگر همه افراد در یک جمعیت از نظر تولیدمثلی همزمان شوند ، بارور می شود. این فرضیه خصوصاً برای گونه های گرده افشانی شده توسط باد ، که بسیاری از گونه های بذر دکل ، مربوط هستند ، مرتبط است. هر دو فرضیه بر این فرض استوار هستند که تلاش باروری بزرگ و متغیر از کارآمد بودن تولید مثل کوچک و سازگار کارآمدتر است ، که در نهایت به تناسب بالاتری برای افراد مستعد منجر می شود.
منابع و هوا
فرضیه تطبیق منابع بیان می کند که تولید مثل با در دسترس بودن منابع لازم برای تولید مثل متفاوت است ، که اغلب یک اقدام گران قیمت از نظر انرژی و تغذیه است. منابع اصلی محدود کننده شامل آب ، کربن به صورت کربوهیدرات های غیر ساختاری و عناصر غذایی مانند نیتروژن و فسفر است. نشان داده شده است که این منابع پس از بذرپاشی دکل در چندین گونه تخلیه می شوند.
هوا به عنوان محرک تقریبی بذر دانه دسته بندی می شود ، به این معنی که در ترکیب با منابع و صرفه جویی در مقیاس ، پارامترهای مختلف آب و هوایی می توانند بر روی احتمال بذر دانه در هر فصلی خاص تأثیر داشته باشند. اثرات آب و هوای محلی بر بذر دکل بسته به گونه و موقعیت جغرافیایی بسیار متغیر است. برای برخی از گونه های بلوط ، بذر دانه تحت تأثیر نشانه های منطقه ای مربوط به آب و هوا در فنولوژی نشان داده شد. این نشانه ها شامل درجه حرارت بهار ، خشکسالی تابستان و یخبندان بهاری بود. این متغیرهای آب و هوایی با زمانهای بحرانی بلوغ و باروری میوه همراه هستند.
عواقب
بذر ماست نه تنها برای حیات وحش بلکه برای حیوانات اهلی و حیوانات خانگی و مستعد جمعیت نیز منبع غذایی فراوانی را فراهم می کند. انفجارهایی مانند موش ، موش و کوره ، که جمعیت آنها می تواند به طور قابل توجهی در طول یک سال دکل افزایش یابد ، زیرا در سال های گذشته بدون دکل کاهش یافته بود. به نوبه خود ، این احتمال را افزایش می دهد كه بعداً پرندگان مورد هدف آفت قرار بگیرند ، یا موشها به مزارع مجاور در "سیل موش" حمله كنند.
ثابت شده است كه بذر دانه هر دو را دارد اثرات مثبت و منفی بر اکوسیستم ها. مثالی از آن موش سفید پا است. هنگامی که یک رویداد بذر دکل رخ می دهد ، جمعیت موش های پای سفید نیز افزایش می یابد ، که نشان داده شده است به نوبه خود باعث افزایش موارد بیماری لایم می شود ، زیرا این موش ها میزبان کنه ها هستند ، ناقل اصلی بیماری. یک اثر مثبت افزایش جمعیت موش پای سفید این است که آنها پروانه های کولی را که یک آفت اصلی جنگل در شرق ایالات متحده است شکار می کنند.
تعامل بین اختلال در اثر آتش سوزی و بذر دکل کلید سفید است. بازسازی صنوبر و پویایی ایستاده متعاقب آن در جنگل های چوبی مختلط. پیترز و همکاران (2005) به طور قابل توجهی تراکم صنوبر سفید را در غرفه هایی که از آتش سوزی های همزمان با سال های دکل ناشی از آتش سوزی های همزمان با سالها محصولات مخروطی کم است ، پیدا کرد. پیترز و همکاران ضمن اشاره به اینکه مطالعات قبلی فرصت سه تا پنج ساله برای به دست آوردن بازسازی صنوبر سفید را پس از آتش سوزی قبل از آتش سوزی بذر ارزیابی کرده بود ، ارزیابی کردند. (2005) برای اثبات ادعای خود مبنی بر اهمیت تأثیر متقابل آتش سوزی در سال گذشته به دلیل وخیم شدن سریع بستر بذر ، حتی در عرض یک سال پس از آتش سوزی ، سه شواهد ارائه کرد. وخیم شدن بذر سریع احتمالاً در مقایسه با گونه هایی که وابستگی کمتری به میکروسایت های بازآفرینی ایجاد شده برای مدت کوتاهی دارند و باعث ایجاد اختلال می شوند ، اثر دکل سال را برای صنوبر سفید افزایش می دهد. محدودیت بذر ، و همچنین از بین رفتن بذر ، بر ساختار سن در صنوبر سفید تأثیر می گذارد. تأثیرات ماست سال روی تراکم صنوبر سفید طولانی است. 40 سال پس از آتش سوزی ، آتش سوزی های دکل هنوز 2.5 برابر بیشتر از آتش سوزی های غیر دودی تولید صنوبر داشتند.
تعامل بذر دانه ، آب و هوا و رشد درختان اثرات قابل توجهی را در گاهشماری حلقه های درخت ایجاد می کند ، و در بسیاری از گونه های درختی رشد كاهش یافته در سالهای دكل مشاهده شده است.
بذر كاشت تحت تغییرات آب و هوایی
بسیاری از گونه های بذر دکل گونه های بنیادی محسوب می شوند. پیش بینی چگونگی تغییر شدت و فراوانی بذر دکل در اثر تغییرات آب و هوایی به محققان کمک می کند تا تغییر در دسترس بودن منابع غذایی به حیات وحش و پویایی جنگل ها را تعیین کنند. گزارش شده است که شدت بذر دانه در طول قرن گذشته در سطح جهان افزایش یافته است ، اگرچه عوامل اصلی این تغییرات طولانی مدت در بذر دکل به طور کامل مشخص نشده اند. به عنوان مثال ، در اروپا ، شدت بذر دانه به نظر می رسد به حالت نوسان آتلانتیك شمالی مرتبط است ، و در مناطق استوایی جنوب آسیا ، به نظر می رسد وقایع دكل به نوسان جنوب و ال نینو مرتبط باشد.