1 (یا 3) در میلیون: تجربه من به عنوان اهدا کننده تخم مرغ تکرار شده

thumbnail for this post


در 21 سالگی انگیزه من برای اهدا ساده بود: من می خواستم به یک زن و شوهر کمک کنم تا به آرزوی پدر و مادر شدن خود برسند. اکنون ، در سن 30 سالگی ، سه بار برای اهدا انتخاب شده ام.

سال 2011 بود که من برای اولین بار آگهی فیس بوک یک آژانس اهداکننده تخم مرغ را دیدم که می گفت "هدیه نهایی" را با خود حمل می کنم. ناباروری چیزی نبود که به آن فکر کنم و خانواده ای از خودم آخرین چیزی که در ذهنم بود.

هنگام خواندن اهدای تخم مرغ بود که برای اولین بار با چقدر خارق العاده بدنم آشنا شدم. من فهمیدم که من به احتمال زیاد با حدود 1 میلیون تخمک به دنیا آمدم و تا زمان بلوغ حدود 300000 نفر باقی مانده بودند.

در طول سالهای باروری من ، حدود 400 تخمک از طریق تخمک گذاری آزاد کردم و شاید یکی یا دو نفر به دنبال تشکیل خانواده خودم بروم ، آیا باید تصمیم بگیرم که آن قدم را بردارم. فهمیدم که هنوز تخم مرغ فراوانی برای من باقی مانده است.

من معیارهای اهدای مالی را برآورده کردم و می دانستم که در آینده قابل پیش بینی از تخم مرغ هایم برای هر چیز معناداری استفاده نمی کنم. شاید شخص دیگری بتواند از آنها بهره مند شود.

سیب و نان

در یک جلسه اطلاعات اولیه در آژانس اهدا ، "متصدی من" اهدای تخم مرغ را به مجموعه میوه مقایسه کرد: هر ماه مقدار مشخصی تخم مرغ از دست می دادم ، به همان روشی که سیب ها از روی درخت می افتند. چرا به جای اینکه اجازه دهید میوه های کاملاً خوبی از بین برود ، سبدی را نمی گیرید و آنها را جمع نمی کنید؟

من ایده درخت سیب را دوست داشتم ، اما خیلی زود پیدا شدم که به بسیاری از سوالات افرادی که تصمیم گرفتم تصمیم خود را با آنها در میان بگذارم پاسخ می دهم: چگونه می دانم که افراد دیگر آنجا هستند و از لذت بردن از " سیب های من ، "تربیت" فرزند من "که" به من داده بود "

من تصمیم گرفتم که به یک تشبیه جدید نیاز دارم.

هنگامی که ما در مورد بارداری صحبت می کنیم ، اغلب به داشتن "نان در فر" اشاره می کنیم. برای پخت نان ، ما به تعدادی مواد اولیه نیاز داریم: آرد ، آب ، مخمر ، شیر ، تخم مرغ.

ما همچنین می دانیم که فقط بیرون آمدن مواد در یک کاسه مخلوط کافی نیست - آنها همچنین باید با هم پخته شوند. بعضی از افراد همه مواد تشکیل دهنده را دارند اما اجاق گاز آنها کار نمی کند ، در حالی که دیگران اجاق گاز دارند اما فاقد یک یا دو ماده لازم برای موفقیت هستند.

در اینجاست که اهدا کننده تخم مرغ وارد بدن می شود. به هر دلیلی ، گیرنده فاقد تخم مرغ برای نان خود است ، بنابراین من به عنوان یک اهدا کننده ، مال خود را به آنها پیشنهاد داده ام.

من امروز قصد پخت ندارم ، و حتی اگر این کار را بکنم ، بقیه مراحل بسیار متفاوت خواهد بود - با مواد تشکیل دهنده مخلوط (اسپرم هایی که تخمک های من هرگز با آنها تماس نمی گیرند در غیر این صورت) به آشپزخانه محل اختلاط و اجاق هایی که در آن پخته می شوند.

چرا کلمات مهم هستند

هنگامی که ما در مورد والدین صحبت می کنیم از عباراتی مانند "مادر بیولوژیک" یا "والدین خوانده" استفاده می کنیم ، اما اینها دیگر عدالت در مورد پیچیدگی ها و پیچیدگی های تصور مدرن را ندارند یا زندگی خانوادگی.

از نظر تاریخی ، اگر مادر بیولوژیک کودک بودید ، به احتمال زیاد از نظر ژنتیکی و فردی که آنها را به دنیا آورده بود - با مادر ژنتیکی ، مادر حاملگی و مادر متولد شده بودید. شما همچنین احتمالاً از حقوق والدین برخوردار هستید ، مگر اینکه کودک توسط شخص دیگری پذیرفته شود.

امروز ما می دانیم که روشهای زیادی برای درگیر شدن در بارداری ، بارداری ، تولد و تربیت کودک وجود دارد - و اصطلاحات مهم است!

در آفریقای جنوبی ، جایی که من زندگی می کنم ، "مادر متولد" به عنوان پدر و مادر بیولوژیکی و قانونی کودک شناخته می شود ، به جز در موارد مادربزرگ. من به عنوان یک اهدا کننده تخم مرغ ادعایی نسبت به نوزادی که از تخمهای اهدا شده متولد شده است ندارم. من پدر و مادر قانونی نیستم من پدر و مادر بیولوژیکی نیستم خوب من چی هستم

من در مورد نقش من در این فرآیند اصطلاح "کمک کننده ژنتیک" را دوست دارم. من تصور نمی كنم كودكی كه از محل اهدا من متولد شده باشد ، فرزندم باشد - زیرا هیچ كودكی نبوده ام كه ​​تا به حال داشته باشم!

با اهدای برخی از "مواد" ، من فقط پدر و مادر شدن را تسهیل می کنم - اما بیشتر از آن به یک مادر مشتاق فرصت می دهم نان خود را در اجاق گاز خودش ، حتی با برخی از مواد قرض گرفته ، بپزد.

کودک چیزی بیش از اسپرم و تخمک است

با این حال ، والدین چیزی بیش از DNA و زیست شناسی چیزی بیش از ژنتیک است. تشابه "نان در فر" ممکن است خیلی خشن باشد ، زیرا اگر یک کمک تخم مرغ دریافت کنید ، چیزی فراتر از یک مکان برای پخت نان است.

1000 روز اول از جمله بیشترین موارد است برای رشد عصبی ، سلامتی و سلامتی کودک مهم است. این دوره حساس از بدو تولد شروع نمی شود ، اما اندکی پس از بارداری آغاز می شود و تا حدود 2 سالگی ادامه دارد.

هنگامی که کودک درون شما رشد می کند ، هر قسمت از رشد آن تحت تأثیر شما قرار می گیرد. شما پروتئین ها ، ویتامین ها ، مواد معدنی و مایعات مورد نیاز برای تولید استخوان ها ، عضلات ، اعصاب و اندام های سالم را تأمین می کنید.

در حالی که اهدا کننده تخم مرغ مواد ژنتیکی مورد نیاز بارداری را می دهد ، کار ما در آنجا متوقف می شود. از همان لحظه ای که کودک خود را حمل می کنید ، اجزای سازنده اساسی تهیه می کنید که آنها را به کودکی تبدیل می کند که روزی می شناسید.

استفاده از اهدا کننده تخمک به شما این امکان را می دهد که کودک خود را رشد داده و پرورش دهید و نقش فعالی در آوردن فرزند خود به دنیا داشته باشید. هر جنبه ای از کودک شما منحصراً تحت تأثیر محیطی است که شما به عنوان مادرش فراهم می کنید ، حتی مدت ها قبل از تولد او.

روند

اهدای تخم مرغ مانند اهدای اسپرم نیست. تخم مرغ بانکی نیست ، به راحتی در دسترس نیست ، تولید آن نه سرگرم کننده است و نه قطعاً برای اهدای لذت بخش است.

ذخیره تخم مرغ گران است. روند اهدا به آزمایش شدید پزشکی و روانشناختی نیاز دارد و ارزان نیست. به همین دلیل تخم مرغ در صورت تقاضا اهدا می شود.

حتی با تأیید درخواست من ، می دانستم که ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد تا من انتخاب شوم. سه ماه بعد ، در فوریه 2012 ، تخمهای من یک خانواده بالقوه پیدا کردند - یک زن و شوهر از خارج از کشور که من را برای کمک به تهیه نان انتخاب کردند.

اهدای دوم من در سال 2014 انجام شد ، اما سومین هنگامی که گیرنده اندکی قبل از بازیابی برنامه ریزی شده تخمدان با آپاندیسیت پایین آمد ، کمک مالی قطع شد. من در حال حاضر برای چهارمین بار اهدا می کنم. در حالی که جزئیات از اهدا به اهدا متفاوت است ، روند کار به همان شکل باقی می ماند.

انتخاب

ابتدا ، من از یک پایگاه داده اهدا کنندگان بالقوه انتخاب شده ام. هنگام مراجعه به روند خودم ، من در مورد زوج گیرنده صحبت می کنم ، زیرا من همیشه توسط یک زن و شوهر انتخاب شده ام که می خواهم خانواده خود را تأسیس کنم.

من می دانم که ممکن است همیشه اینطور نباشد. من گفته ام که خوشحالم که می توانم به زوج های همجنس ، دریافت کنندگان مجرد یا گیرنده ای که از یک فرد جایگزین استفاده می کند کمک مالی کنم.

اگر شخصی مایل است با این مقدار از وقت ، پول و تلاش عاطفی برای ساختن نوزادی که اینقدر خواهان او هستند ، سرمایه گذاری کند ، پس من کی هستم که بین آنها و تخمهایم بایستم؟

تا آنجا که انتخاب پیش می رود ، من ناشناس می مانم. اطلاعات مربوط به نژاد ، قومیت و ویژگی های جسمی من موجود است و رنگ چشم ، رنگ مو و رنگ پوست من ذکر شده است.

در پروفایل من اندازه دست و پا و اینکه آیا کک و مک دارم ذکر شده است. والدین احتمالی می دانند که آیا من عینک می بندم یا بر روی دندان هایم بریس داشته ام. آلرژی های من در شرح حال پزشکی دقیق من ذکر شده است ، و من در مورد خواهر و برادر ، پدر و مادر و مادربزرگ و مادربزرگم همین زمینه جسمی و پزشکی را فاش می کنم.

دستاوردهای علمی و ورزشی من ، بالاترین سطح تحصیلات و شغل فعلی من ، در کنار علائم طالع بینی ، ویژگی های رفتاری ، دیدگاه های مذهبی ، گرایش های سیاسی و سرگرمی های من ، در مشخصات من است. غذا ، کتاب و فیلم مورد علاقه من نیز آنجاست.

برای اندازه گیری خوب ، گالری عکسهایی از من به عنوان یک نوزاد و یک کودک خردسال وجود دارد. این فراوانی اطلاعات یکی از دلایلی است که آفریقای جنوبی برای افرادی که قصد استفاده از اهداکننده تخم مرغ را دارند ، چنین مقصدی جذاب است.

معاینات مقدماتی

بعد از انتخاب ، من به یک متخصص باروری منصوب می شوم که همچنین درمان لقاح آزمایشگاهی (IVF) گیرنده را مدیریت می کند. پرستار مورد من به جلب خون ، اطمینان از رعایت رژیم درمانی و تعیین وقت ملاقات متهم می شود.

پرستار پرونده من همچنین دائرlopالمعارف من درباره همه موارد اهدای تخم مرغ ، پاسخ دادن به س questionsالات من ، توضیح روش ها و کاهش ترس یا نگرانی من در هنگام بروز است.

بعد از سونوگرافی و معاینه لگن ، من یک جلسه ارزیابی و مشاوره بهداشت روانی شدید را برای اطمینان از آمادگی احساسی خود برای آنچه در آینده قرار دارد ، انجام می دهم.

درمان های باروری

در مرحله بعدی ، من یک داروی ضد بارداری خوراکی برای شما تجویز کرده ام که دستورالعمل های خاصی در مورد زمان شروع مصرف دارد. در حالی که کنترل بارداری به عنوان بخشی از درمان باروری در ابتدا نور روز را از من دور می کرد ، به زودی فهمیدم که این کار برای دستکاری چرخه قاعدگی من است تا با گیرنده همگام شود.

حدود یک ماه بعد ، با این هدف ، من با عکس های باروری شروع می کنم - هورمون هایی که فولیکول های تخمدان من را بیش از حد تحریک می کنند ، به طوری که چندین تخمک به جای فقط یک عدد بالغ می شوند. من خودم را روزانه به ناحیه چربی اطراف دکمه شکم تزریق می کنم ، اما سوزن ها کوچک هستند و تزریق نسبتاً بدون درد است.

روند تحریک بیش از حد شیمیایی فولیکول ها بدون خطر و عوارض جانبی نیست. من خوش شانس بودم که عوارضی مانند سندرم تحریک بیش از حد تخمدان را تجربه نکردم ، اما سهم من از حساسیت پستان ، حالت تهوع و نفخ شدید و همچنین چند کبودی در محل های تزریق را داشتم.

من در این مدت از نزدیک تحت نظارت قرار می گیرم و در 2 هفته آینده حداقل چهار معاینه و سونوگرافی انجام می دهم تا پاسخ بدنم را ارزیابی کنم. همچنین برای اطمینان از اینکه چندین تخمک سالم برای بازیابی بعد تولید می کنم تحت نظارت قرار می گیرم.

بازیابی

در این زمان هیجان زده هستم تا تخمها محل زندگی خود را تخلیه کنند - فشار پایین شکم من بسیار زیاد است و شلوارهایم دیگر از نفخ شکم بسته نمی شوند. من کاملاً از بدنم آگاه هستم که فریاد می زند "FERTILIZE ME!" در هر حامل اسپرم در مجاورت من.

حدود روز 12th پس از شروع تزریقات ، ما تاریخ بازیابی را رزرو می کنیم. تزریق نهایی باعث تخمک گذاری می شود ، کاملاً زمان بندی شده تا اطمینان حاصل شود که در حال حاضر تیم تخمک گذاری با آزاد شدن تخمک ها تحت آرامش قرار می گیرد.

این روش کمی فنی تر از انتظار در زیر درخت سیب با یک سبد است - از یک سوزن هدایت شده توسط سونار برای مکش مایع فولیکولار در تخمدان من و تخمها به همراه آنها استفاده می شود.

در حالی که از زمان انتخاب تا اهدا 3 تا 6 ماه طول می کشد ، بازیابی واقعی فقط 30 دقیقه طول می کشد. دو ساعت بعد من در حال راه رفتن به خانه ، نفخ و گرفتگی عضلات هستم اما از تصمیم خود راضی هستم. چند روز بعد نفخ شکم از بین رفته و لکه بینی برطرف شده است.

با این وجود ، یک ماه قبل از اینکه حتی به فکر انجام فعالیت جنسی افتاده باشم - به من هشدار داده شد که بازیابی همه تخمها همیشه امکان پذیر نیست و تا زمان قاعدگی بعدی بسیار بارور و مسخره خواهم ماند .

9 سال بعد

وقتی برای اولین بار ثبت نام کردم ، ناباروری موضوع داغی در بین همسالان من نبود. با ورود به 30 سالگی ، از دوستان و همکارانی که برای باردار شدن تلاش می کنند بیشتر آگاه می شوم.

تشکیل خانواده خودم هنوز برای من کارت ندارد ، اما من اغلب فکر کرده ام که اگر بفهمم برای باردار شدن تلاش می کنم چه احساسی خواهم داشت. امیدوارم که اگر هرگز خودم را در موقعیتی بیابم که روشهای سنتی برداشت ، در جایی شکست بخورم ، کسی مایل باشد به من کمک کند تا رویایم را محقق کنم.

روی میزم در خانه یک پروانه کریستال زیبا از سواروسکی دارم - یک هدیه تشکرآمیز از اولین زوجی که به آنها هدیه کردم. در یونان باستان ، یک پروانه که از پیله خود بیرون آمد نماد تولد روح جدیدی از انسان بود.

در سراسر دنیا ، مردم پروانه ها را با استقامت ، تغییر ، امید و زندگی همراه می کنند. برای من ، آن پروانه بلورین نماد تحول و تصمیمی است که من برای تغییر زندگی کسی گرفتم - تصمیمی که منجر به تغییر زندگی خودم در طول مسیر شد.

  • والدین
  • ناباروری
  • والدین شدن
  • بارداری
  • باردار شدن



A thumbnail image

#NursesUnite پس از 'نمایش' استعداد خانم کلرادو را مسخره می کند

اگر تعجب می کنید که چرا دوستان پرستار شما با افتخار در فیدهای اینستاگرام و …

A thumbnail image

10 ادویه جات برای مراقبت از خود در جشن

مزایا ادویه جات تعطیلات نحوه انجام غذای آماده یکی از بهترین چیزها در مورد …

A thumbnail image

10 استراتژی برتر تغذیه برای تقویت انرژی

در آمریکا یک بحران انرژی وجود دارد - و من در مورد منابع طبیعی صحبت نمی کنم. همه …