4 روش برای بهبود رابطه ناسالم با غذا
کار تابستانی دختر نوجوان من در یک فروشگاه بستنی بود. او از من خواست یک روز تاب بخورم تا بتواند از من ساندا بسازد. باید به آنجا می دویدم و با خوشحالی بی بند و باری درمان خود را پایین می کشیدم. اما التماس کردم. فکر خوردن کوهی از شکر و چربی پوشیده از سس ، احساس گناه و شرمساری به من دست داد. من حتی وارد مغازه نشده بودم و از این بابت پشیمان شده بودم.
این که در یک رابطه ناکارآمد با غذا باشی وحشتناک است. من آن را با قلاب های متاسفانه و مالباختگان گذشته ام مقایسه می کردم ، اما این پروازها خیلی طول نکشید. من و غذا از کودکی در حال شکستن و آرایش هستیم. بدترین قسمت؟ ماجرای ما کاملاً یک طرفه است. یک چیزبرگر نمی داند من وجود دارم. احساسات من نسبت به یک چیزبرگر پیچیده است. اما اگرچه من یک رژیم گیرنده مزمن هستم ، عادات غذایی من طبیعی تلقی می شود. من اختلال بالینی مانند پرخوری یا بی اشتهایی ندارم. من به سادگی می خواهم لاغر و سالم باشم.
و قضاوت از دوستانم ، لیست های پرفروش و فرقه غذاهای کامل ، تنها من نیستم. ما در جهانی زندگی می کنیم که می دانیم خود گرسنگی بد است ، اما به نوعی اعتقاد داریم نوشیدن فقط آب میوه خوب است. میشل می ، نویسنده مقاله ، می گوید: "وسواس ما در ظاهر ، تثبیت رژیم غذایی و فرهنگ غذایی و اطلاعاتی فراوان باعث ایجاد همه گیری روابط ناسالم با غذا شده است." شما می خورید. "غذا به جای اینکه سوخت یک زندگی کامل باشد ، کانون توجه ما قرار گرفته است."
برای تسکین گرفتگی رژیم غذایی خود ، فکر کنید چه چیزی باعث می شود شما را ترک کند ناتوان مقصران زیر را بررسی کنید. احتمال این وجود دارد که شما می توانید حداقل با یکی از آنها - اگر نه همه - ارتباط برقرار کنید.
بیشتر: 16 راه برای کاهش سریع وزن
مشکل شماره 1: شما تحت حاکمیت هستید قوانین
یک مشارکت عاشقانه سالم حول محور سازش است. اگرچه برخی از زنان مانند غذا با توله سگ غیر قابل پیش بینی رفتار می کنند - چیزی که قابل نظم است. آن ، یک عکاس در شهر نیویورک ، لیستی از قوانین غذایی را در یخچال خود نگهداری می کند. او می گوید: "فقط چند". بدون شکر ، غذای سفید یا سرخ شده ، لبنیات ، گلوتن و کربناسیون. من گوشت گاو می خورم. دوستی از اورلاندو هنگام مسافرت چمدانی جداگانه برای میله های پروتئینی خود تهیه می کند تا مطمئن شود که پیشنهادات مشکوک هتل وسوسه نمی شود. در سفر اخیر ، مسئله ای در مورد آوردن غذا به یک کشور وجود داشت. او در مهاجرت ناخوشایند شد ، هیستریک کرد و گریه کرد. سوزان آلبرز ، PsyD ، نویسنده کتاب "50 راه برای تسکین خود بدون غذا" می گوید: مقامات بسیار شوکه شده بودند و اجازه دادند او میله های خود را نگه دارد.
آلبرز خاطرنشان کرد: "ذهن ما دوست دارد که با اصطلاحات سیاه و سفید فکر کند." 'درست در برابر غلط. چربی در مقابل لاغر کامل در مقابل خراب. یا ممکن است اینگونه باشد که وقتی درگیر وسواس هستید. مری پریچارد ، PhD ، استاد گروه روانشناسی دانشگاه ایالتی بویز ، می افزاید: "برخی از افراد احساس می کنند بدون ساختار گم شده اند." "قدم زدن در یک رستوران یا باز کردن یخچال الگوریتم شمارش را شروع می کند."
این افکار محدود به نوع As نیستند. آنها به دلیل بیش از حد اطلاعات (غالباً متناقض) درباره چیزهایی که باید بخوریم و نخوریم ، در بسیاری از ذهن ما دچار یک مشکل ذهنی هستند. و مگر اینکه به دنبال این میل به کمال در رژیم باشید ، می توانید آسیب جدی به عزت نفس خود وارد کنید. آلبرز خاطرنشان می کند: "وقتی شما یک قانون را نقض می کنید ، می تواند مارپیچ شود و" من آدم بدی هستم " "اما غذا خوب یا بد نیست. در این بین 50 سایه وجود دارد. غذا خوردن مبتنی بر قانون ، گرسنگی و ولع مصرف را در نظر نمی گیرد. "
و این باعث می شود وقتی معده شروع به غر زدن می کند و مجبور می شوید از برنامه های غذایی مناسب خود خارج شوید ، می توانید سقوط کنید. به جای اینکه با رژیم بچسبید ، سعی کنید کمی سخت گیری کنید. آلبرز می گوید: "من زنان را به خوردن طیف گسترده ای از غذاها تشویق می کنم." "از نظر تغذیه ای و احساسی از نظر سلامتی سالم تر است." البته گفتن این خیلی راحتتر از انجام است. یک مرحله نیمه: هر روز ، قوانین خود را نقض کنید ، فقط کمی. او اصرار می کند: "از کوچک شروع کن" 'یک تکه نان. هفته ای یکبار پاستا. وقتی می بینید که اتفاق بدی رخ نمی دهد ، انعطاف پذیری به همان اندازه ترسناک نخواهد بود. حتی ممکن است از آن لذت ببرید. "
بیشتر: 14 روش برای کاهش بخش بدون احساس گرسنگی
مشکل شماره 2: به خود اعتماد ندارید - یکی دیگر از مواردی که در یک فرد سالم آورده شده است رابطه اعتماد است - اعتقاد بر این است که شما و همسرتان وقتی با وسوسه روبرو می شوید کار درستی انجام می دهند. در "غذای غذایی" ناکارآمد - همانطور که دوست دارم آن را بنامم - بی اعتمادی می تواند بیداد کند. من می دانم که مثلاً در مورد کیک ضعیف هستم. برای اینکه زیاد غذا نخورم ، کالاهای پخته شده را در آب ریخته ام. یکی از دوستانم به من گفت ، "من از سس داغ استفاده می کنم." دیگری: "صابون مایع".
دوست من راشل از نیوجرسی یک کیسه کامل از ترفندها دارد. او توضیح می دهد: "من از بین زمان گزش از تایمر استفاده می کنم." "وقتی کارم تمام شد ، مانده را فریز می کنم تا آنها را نخورم. دوست پسر من با دستورالعمل هایی که نمی تواند بیش از تقسیمی من را به من بدهد ، حتی اگر التماس کنم ، مسئول تنقلات است.
مقصر ما نیستیم که مقاومت در برابر چیپس و آب نبات بسیار سخت است. این یک زیست شناسی ساده است: خوردن کربوهیدرات (به مقدار زیاد در پیتزا و کاپ کیک ، اما در کلم پیچ زیاد نیست) سطح هورمون سروتونین خوب را افزایش می دهد. و ما ممکن است انجمن های شاد کودکانه را با رفتارهای خاص داشته باشیم. جای تعجب نیست که بعضی از ما وقتی ناراحت ، بی حوصله ، تنها و غیره هستیم ، هوس غذای راحت می کنیم. استرس باعث ایجاد جون برای قند می شود. کوکی ها به راحتی در دسترس هستند. اگر سعی کنید به فکر درمان نباشید ، ذهن شما تثبیت می شود. بنابراین وقتی سرانجام کوکی ها را خریداری می کنید ، بیش از حد وسواس دارید که فقط در یک یا سه مورد متوقف شوید.
اگر حواسمان به نشانه های گرسنگی بیشتر بود ، گزینه های بهتری انتخاب می کردیم. "قبل از غذا خوردن ، مکث کنید و از خود بپرسید ، آیا بدن من به سوخت نیاز دارد؟ دکتر می می گوید چرا من در مورد غذا فکر می کنم اگر بدن من به آن نیاز نداشته باشد؟ اگر می خواهید غذا بخورید ، به هوس های خود گوش فرا دهید: کمی اغراق می تواند باعث شود بعداً در این کار زیاده روی نکنید ، دکتر می می گوید. در مورد مقدار خوردن ، بدن نیز می تواند به آن کمک کند. دکتر می می گوید: "مقدار مناسب مربوط به احساس خوب است ، و بعد از آن به راحتی ناراحت نمی شود.
بیشتر: 31 راز Superfood برای یک زندگی طولانی و سالم
مشکل شماره 3 : خودت را می کوبید - تصور کنید دوست پسری دارید که بعد از یک اشتباه کوچک ، شما را یک شکست بی ارزش خواند. باسنش رو میریزی اما اگر جرات لذت بردن از یک تکه کیک را داشته باشیم ، بسیاری از ما با خودمان همین کار را می کنیم. آلبرز می گوید: "صدای غذا به عنوان دشمن ، شما را شرمنده می کند که در مصرف آن زیاده روی می کنید." "صدای غذا به عنوان دوست یک تشویق است. اگر به هم ریخته باشید ، این امر شما را ترغیب می کند تا به مسیر خود برگردید. "
برای ساکت کردن عوضی درونی خود ، افکار غذایی تاریک را به سمت نور هدایت کنید. وقتی شما بیش از حد انتقاد می کنید - من یک شکست هستم. همه فکر می کنند من چاق هستم - توقف کنید و آنچه را که با خود می گویید گوش دهید. سپس پیام مضر را با یک پیام مهربان جایگزین کنید ، مانند هیچ کس کامل نیست. دوستان و خانواده من مرا دوست دارند. با گذشت زمان ، این امر طبیعی خواهد شد.
صحبت از خانواده و دوستان ، آیا افراد شما شامل رژیم های غذایی هستند که حتی از شما انتقاد بیشتری دارند؟ آنها کمکی نمی کنند. همراهان ایده آل شما برای ناهار خوری: "آلبرز می گوید:" افرادی که آرام غذا می خورند و از غذای خود لذت می برند.
مشکل شماره 4: شما واقعاً می خواهید لاغر باشید - یک رابطه سالم صادقانه است. یکی ناسالم پر از فریب است. من می دانم که در یک آب میوه تازه اخیر به خودم دروغ گفتم. گفتم من این کار را برای آنتی اکسیدان ها انجام می دادم. گاو نر می خواستم لاغر شوم. پریچارد می گوید: "علت اصلی محدودیت غذایی ، نارضایتی بدن است." "نود درصد زنان آنچه را در آینه می بینند دوست ندارند."
لاغر بودن هیچ مشکلی ندارد. اما محروم کردن خود از مواد مغذی مهم (یا خوردن فقط تعداد معدودی از گزینه ها) - چه از طریق پاک کردن ، روزه گرفتن یا قطع گروه های غذایی - و وانمود کردن که همه اینها برای سلامتی شما هستند ، یک بازی خطرناک است. از قضا ، این می تواند نتیجه معکوس دهد و چرخه "گرسنگی ، پرخوری ، از خود متنفر بودن" را ایجاد کند که باعث می شود در عوض وزن شما افزایش یابد.
و همه این صحبت های منفی با خود هیچ دستورالعملی برای کاهش وزن نیست. من می دانم که وقتی به خودم نازتر هستم ، تمایل به خوردن بهتر غذا و حفظ وزنی دارم که برای بدنم - و سلامت عقلم - سالم است. دکتر می می گوید: "در فرهنگ ما ، چیزهای زیادی توسط درک کم عمق آنچه ارزشمند است ، هدایت می شود." "با وسواس در مورد کاهش وزن ، ما به آنچه توانایی آن را داریم دست پیدا نمی کنیم. این چیزهایی است که از اهمیت بیشتری برخوردارند - مانند خوشبختی و رفاه ما. من به آن غذا می خورم.