ADHD بزرگسالان: فکر می کردم از آن بزرگتر شوم اما علائم دوباره ظاهر شد
ریچ در اواسط 40 سالگی خود فهمید که مشکلات توجه دوران کودکی او هرگز از بین نرفته است. (ریچ جنکینز) . من دوست دارم نقاشی کنم ، شعر بنویسم و با دست کار کنم. اما مسئله اینجاست: من بندرت می توانم آرام بنشینم. در کامپیوتر نشستن ، پر کردن مدارک یا پیروی از دستورالعمل های کتبی مشکلی دارم. یک کار میز نه تا پنج هرگز برای من مناسب نخواهد بود. اما این به این دلیل نیست که من تنبل یا غیرمسئول هستم. دلیلش این است که مغز من کمی متفاوت کار می کند. من دچار اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) هستم.
وقتی کلاس دوم بودم ، بیش فعالی تشخیص داده شد که اکنون به طور رسمی ADHD نامیده می شود. بعد از چند سال نمره آزمون ضعیف ، عدم تمرکز در مدرسه و مشکلات رفتاری مکرر ، دو هفته را تحت آزمایشات در بیمارستان کودکان محلی گذراندم. دکتر من سرانجام من را ریتالین قرار داد - و برای جبران عوارض جانبی منفی ریتالین ، مانند بی خوابی و بی قراری ، وی همچنین استلاژین را تجویز کرد ، داروی ضد روان پریشی که اغلب برای درمان اضطراب استفاده می شود. من هر دو قرص را دو بار در روز مصرف کردم.
گزینه های درمانی برای ADHD در هر سنی
شما ممکن است دارو ، گفتگو درمانی یا تغییر سبک زندگی را در نظر بگیرید بیشتر بخوانید بیشتر درباره ADHD بزرگسالان
ممکن است کمی شرم آور باشد که بچه ای در مدرسه باشد که قبل از ناهار مجبور شود برای مصرف قرص به دفتر پرستار مراجعه کند. به نظر می رسید همه کسانی که می دانستند من دارو مصرف می کنم به این فکر می کنند که "بچه دیوانه است" یا نگران بودند اگر من را دیوانه کنند کنترل خود را از دست می دهم. هنگامی که من به سطح بالاتر رسیدم ، دیگر نمی خواستم دیوانه به حساب بیایم ، بنابراین مصرف دارو را متوقف کردم. من هنوز در مدرسه به خوبی موفق می شدم ، و As و Bs می گرفتم ، بنابراین فکر کردم که ADHD من بیش از حد رشد کرده است.
حواس پرتی همچنان یک مشکل طولانی است - من دبیرستان را تمام کردم ، اما به دانشگاه نرفتم. پدر و مادرم از هم جدا شدند و من تصمیم گرفتم به نیروی دریایی بپیوندم. بعد از نیروی دریایی ، من به عنوان کارگر ورق فلز کار کردم و از آن زمان تاکنون این کار را انجام داده ام. اما حدود شش یا هفت سال پیش احساس کردم که علائم طولانی مدت ADHD را تجربه کرده ام. شاید بالاخره از آن بزرگ نشده بودم. وقتی جوان ترم ، مردم انتظار کمتری از من داشتند - من می توانستم هر کاری می کردم را کنار بگذارم و بروم چند آبجو با بچه ها بخورم ، و هیچ کس واقعاً هرگز مرا صدا نمی کرد. اما همانطور که در حال پیشرفت در حرفه خود بودم و باید حرفه ای تر می شدم ، متوجه شدم که هنوز هم با مشکلی روبرو هستم.
بهترین راهی که می توانم توصیف کنم که ADHD چه احساسی دارد ، بدون اینکه خودتان آن را تجربه کنید. ، این است که به زمان مدرسه فکر کنید و یک ورق از مسائل ریاضی را انجام دهید. بعد از مورد سوم ، شما فکر می کنید که قبلاً می دانید که چگونه این کار را انجام دهید و دیگر نمی خواهید این کار را انجام دهید. اما تمرین کاملاً عالی است و شما باید کار خود را به پایان برسانید.
اکثر افراد اراده لازم را دارند تا مشکلات را حل کنند و کار خود را انجام دهند. اما با من ، تقریباً شبیه ذهنم است که اجازه نمی دهد کارم را تمام کنم. احساس کن که نمی خواهی کار را تمام کنی و آن را در 100 ضرب کن. من با خودم فکر می کنم ، "به آن پرنده زرد نگاه کن. به آن مورچه در حال خزیدن نگاه کن. " مغز من هر چیز و هر چیز دیگری را که در اطراف من اتفاق می افتد ، انتخاب می کند - هر چیزی که تمرکز مرا از وظیفه پیش رو دور کند.
صفحه بعدی: به عنوان یک بزرگسال ، نادیده گرفتن آن دشوارتر است
به عنوان یک بزرگسال ، نادیده گرفتن آن دشوارتر است - اکنون که همسر و فرزندی پیدا کردم و مسئولیت زیادی را در کار بر عهده دارم ، مشکل در تمرکز به موضوعی تبدیل شد که دیگر نمی توانم آن را به عقب برسانم و نادیده بگیرم. اکنون مسئله ای است که باید از آن مراقبت کنم ، زیرا این مسئله روشی را که می خواهم زندگی کنم تحت تأثیر قرار داده است.
گزینه های درمان ADHD در هر سنی
شما ممکن است دارو ، گفتاردرمانی را در نظر بگیرید ، یا تغییر سبک زندگی بیشتر بخوانیداطلاعات بیشتر در مورد ADHD بزرگسالان
من یک بار از ابتدا دستگاهی برای شرکت خود ساختم ، و بعد از پایان کار من قرار بود کارهای رایانه ای خسته کننده ای انجام دهم. من عادت داشتم با دستانم کار کنم ، بنابراین بی حرکت و کدهای برنامه ، فقط یک وقت ماندن در آن صندلی را داشتم. من پزشکی را دیدم که تصمیم گرفت هنوز ADHD ندارم. دکتر Concerta را تجویز کرده است که اساساً یک کپسول ریتالین است که با زمان آزاد می شود و من آن را پنج بار در هفته مصرف می کنم.
کنار آمدن با هر نوع یکنواختی دشوار است. تنوع را دوست دارم. من شخصی هستم که وقتی مجبور می شوم یکی از دخترانم را به عنوان کریسمس تهیه کنم ، دستورالعمل ها را دور می اندازد. ممکن است مجبور شوم بعد از اینکه بار اول کار را به اشتباه کنار هم گذاشتم آنها را از سطل زباله بیرون بیاورم ، اما این فقط روش کار من است. من قطعاً یک فرد بسیار خلاق هستم. من با روغن نقاشی می کنم ، شعر می نویسم ، و همه نوع مجسمه را از فولاد باقی مانده از کار می سازم. به نظر می رسد برخی از مواقعی که می توانم مدت طولانی در یک مکان بنشینم این است که من به طور فیزیکی چیزی را خلق می کنم - احتمالاً به همین دلیل است که بسیاری از اوقات فراغت من صرف این نوع سرگرمی ها می شود.
متناسب بودن با ننگ و زندگی در آن
به عنوان یک مرد در این جامعه ، شما احتمالاً قادر به کنترل احساسات خود خواهید بود. من خوش شانس هستم که فقط باید پنج روز در هفته داروی خود را مصرف کنم تا کنترل کنم. من آخر هفته هیچ دارویی مصرف نمی کنم ، زیرا زندگی در خانه من هرگز مشکلی ایجاد نکرده است. فقط در مدرسه یا محل کار بوده است که من با مشکل مواجه شده ام. این قرص ها به من کمک می کنند تا در طول روز تمرکز کنم و کارهایم را انجام دهم ، اما وقتی به خانه رسیدم می توانم آرام شوم و کارها را با سرعت خودم انجام دهم و خودم را درگیر فعالیت های مختلف کنم. اگر جامعه کمی متفاوت ساخته می شد ، من احتمالاً خیلی بهتر می شدم. مثلا هفته کاری 40 ساعته؟ برای من نیست.
فکر نمی کنم فضای زیادی برای افرادی مثل من در این جامعه وجود داشته باشد. اگر در مشاغل خاصی هستید ، در یک جعبه گیر کرده اید. خلاقیت و آرمان گرایی برخی از افراد مبتلا به ADHD به ما اجازه می دهد واقعاً خارج از چارچوب فکر کنیم. فردی با بیش فعالی می تواند به ایده ای برسد که هیچ کس قبلاً آن را نداشته است. اما کسب درآمد کار دشواری خواهد بود ، زیرا اکثر مردم در استخدام شخصی که اجازه می دهد خلاقیت خود را به این شکل وحشی کند خیلی داغ نیستند.
چند نفر از دوستان و همکاران من با س questionsالاتی در مورد ADHD به من مراجعه کرده اند. این مخفی نیست که من دارو مصرف می کنم. اگر من را می شناسید ، احتمالاً می دانید که من ADHD دارم. حتی بعضی از افراد به من گفته اند که همیشه فکر می کنند آیا خودشان به این اختلال مبتلا هستند یا خیر. من چند کتاب به آنها دادم تا بخوانند ، بنابراین آنها می توانند در مورد نیاز به مراجعه به پزشک تصمیم بگیرند.
من حدس می زنم که من هرگز از آن بزرگتر نشدم ، اما واقعاً هرگز نگذاشتم ADHD خیلی آزارم دهد. من نسبت به افراد معمولی شما کمی متفاوت هستم ، اما از این که هستم و از آنچه ساخته ام خوشحالم.