بعد از سندی هوک ، این مادر یک جنبش مردمی را علیه خشونت با اسلحه آغاز کرد که در تمام 50 ایالت گسترش یافته است
طی جلسه اخیر با مشاور دانشگاه پسر کوچکم ، باید در مورد پیشگیری از خشونت با اسلحه صحبت کنیم. او به من گفت: "یک سازمان عالی وجود دارد که شما باید در مورد آن بدانید." "آن را ماموریت تقاضای اقدام می نامند." مجبور شدم بخندم. بسیار هیجان انگیز بود که به او بگویم این جنبش مردمی است که من شروع کردم.
هنوز هم به سختی می توانم باور کنم. وقتی سندی هوک در سال 2012 اتفاق افتاد ، من حرفه ام را در ارتباطات شرکتی رها کردم تا برای پنج بچه ام یک مادر خانه نشین باشم. مانند بسیاری دیگر از آمریکایی ها ، تیراندازی من را ویران کرد. صبح روز بعد عصبانی و آشفته از خواب بیدار شدم. من مجبور بودم کاری کنم. من به دنبال آنلاین یک ارتش تحت هدایت زنان در سطح پایه بودم - مانند مادران علیه رانندگی در حالت مستی ، به جز ایمنی اسلحه - اما چیزی وجود نداشت.
من فکر کردم ، "از خانه خود در ایندیانا چه کاری می توانم انجام دهم؟ " پاسخ: من می توانم یک صفحه فیس بوک راه اندازی کنم. انجام این کار مانند صاعقه در بطری بود. من با افرادی در سراسر کشور ارتباط برقرار کردم که همان ایده من را داشتند - زمان آن است که از حاشیه خارج شوم. یادم می آید که بعد از اینکه این ارتباطات آنلاین قبلاً به مکالمه تلفنی بدون توقف تبدیل شده بود ، دو شب بعد به رختخواب رفتم.
"شما می دانید که این یک معامله بزرگ خواهد بود ، درست است؟" شوهرم پرسید.
من مجبور شدم اعتراف کنم: اینطور بود.
ناگهان ، من 16 ساعت را سپری کردم ، با زنان از سراسر ایالات متحده تماس گرفتم و از آنها برای شروع کمک خواستم فصول محلی؛ داشتن شبکه های اجتماعی؛ سعی می کنم سرم را به دور سیاست اسلحه بپیچم. کار برای هماهنگی داوطلبان ؛ انجام مصاحبه؛ و ایجاد مواد در عرض یک ماه ، Moms Demand Action یک سازمان غیرانتفاعی تمام عیار بود که با کاخ سفید کار می کرد.
مالکوم گلدول نوشت که اگر 10 هزار ساعت را در کاری بگذرانید ، در آن متخصص می شوید. من آن زمان را در کار قبلی خود به نوشتن بیانیه های مطبوعاتی اختصاص داده بودم. من مهارت ساختن پیامی را داشتم که در بین مردم طنین انداز شد. هنوز چیزهای زیادی وجود داشت که من نمی دانستم چگونه انجام دهم. به جای اجازه دادن به این مسئله ، من زنان دیگری را پیدا کردم که این کار را کردند. اگر خیلی محکم چسبیده باشید و بخواهید همه کارها را خودتان انجام دهید ، به سرعت به یک سازمان تبدیل خواهید شد.
با این وجود ، قطعاً لحظاتی وجود داشت که فکر می کردم ، "این خیلی سخت است!" پیشگیری از خشونت با اسلحه موضوعی پیچیده و متفاوت است. شخصی همیشه در انتظار پرش از خطای گفتار یا تلاش برای از دست دادن اعتبار شما است. من همچنین زیر شکم آمریکایی را که نمی دانستم وجود دارد کشف کردم.
اوایل ، برخی از بازماندگان سندی هوک با من تماس گرفتند و به من اجازه دادند داستان هایشان را تعریف کنم و از تصاویر اعضای خانواده آنها استفاده کنم. افتخار بود با این وجود به محض اینکه من تجربیات آنها را بصورت آنلاین به اشتراک گذاشتم ، بلافاصله غرق در ترولینگ شدیم. به یاد می آورم که یک روز پس از ساعت ها حذف نظرات منفی ، روی کف کمد خود دراز کشیدم و عذاب آور شدم: چطور این مانعی بود که می توانم از آن عبور کنم؟
بلافاصله بعد از آن ، یک تماس تلفنی تصادفی از یک زن گرفتم داوطلب برای نظارت و حذف نظرات از صفحات رسانه های اجتماعی ما. (من گفتم بله.) و این آخرین باری نبود که چنین چیزی اتفاق می افتاد. هر بار که با موانعی غیر قابل عبور روبرو می شوم ، یک داوطلب از حاشیه می آید و می گوید: "من می توانم این کار را انجام دهم!" محافظت از مردم در برابر خشونت اسلحه یک ماراتن است ، نه یک سرعت. هیچ لحظه ای وجود ندارد که همه چیز را تغییر دهد و به ما اجازه دهد از آنجا دور شویم. رفاقتی که با افراد شگفت انگیزی که با آنها کار می کنم دارم ، به من قدرت درونی می دهد تا بتوانم روز به روز ادامه دهم. همانطور که دوست دارم شوخی کنم ، وقتی دسته ای از زنان نوع A را با هم جمع می کنید ، فقط جلو می روید.
من به خودم قول دادم که نه تنها ماموریت تقاضای اقدام را از زمین دور کنم - بلکه از من بیشتر است من به این قول عمل کردم من می توانم فردا توسط یک اتوبوس مورد اصابت قرار بگیرم (خدای ناکرده) و می دانم که این سازمان همچنان به رشد و کارآیی خود ادامه خواهد داد. من به طور فوق العاده ای به آن افتخار می کنم.
من همه اینها را زمانی شروع کردم که تقریباً 42 ساله بودم. اکنون ، من 47 سال دارم. 5 سال گذشته در یک چشم به هم زدن گذشته است. واقعیت این است که ، من حتی شخصی را که هنگام شروع اقدام مادران تقاضا کردم نمی شناسم. این تغییر کرده است زندگی من یاد گرفته ام که بسیار قدردان استعداد و وقت دیگران هستم. بهترین قسمت این کار این است که وقتی از بازماندگان خشونت اسلحه که به فعالیت روی آورده اند ، تشکر می کنم ، که هر هفته انجام می دهم. نمی توانم کمک کنم اما هر بار پاره می شوم. این افراد به نجات جان غریبه ها کمک می کنند.
هر روز در آمریکا 96 نفر توسط اسلحه کشته می شوند. برای عزیزانشان اینکه درد خود را به فعالیت تبدیل کنند قهرمانی است. هنوز هم نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این بار را به تنهایی تحمل کنند.