آنا فاریس: بسیار پایین به زمین
Matthias Vriens-McGrath "آیا چیزی که آرزو داشته باشید دارید؟" آنا فاریس با جستجوی منو می پرسد. ما در محل سوشی عادی او در لس آنجلس هستیم ، درست در پایین جاده خانه هالیوود هیلز که او با بازیگر کریس پرات ، همسرش از سال 2009 و پسر 2/1 ساله اش ، جک ، مشترک است. من می گویم: "هر کاری که می خواهی" ، و بنابراین او دستور می دهد که یک ضربان: تورو آبی ، رول خرچنگ پخته شده ، مزه دم زرد ، ماکارونی ماهی تن و ماهی خرچنگ - مورد علاقه جک. "من خیلی سوشی را دوست دارم ، اما فقط نمی توانم خودم را بخورم که آن را به سبک سالم بخورم ، همانطور که می بینید. آیا شما ناراحت هستم اگر من شما را بار می آورم؟ "
در پنج دقیقه اول ملاقات با آنا یک چیز کاملاً واضح است: او بازیگر مشهور شما نیست. اگرچه او دائماً در معرض دید عموم قرار دارد ، اما به لطف برنامه تلویزیونی CBS ، مادرش ، که اکنون در فصل دوم خود است ، او قصد ندارد زندگی مورد علاقه خود را متوقف کند. او می خورد. او می نوشد. و او به مضمون رژیم بزرگ بعدی رژیم غذایی اعم از پاک کننده یا شیوع عاری از گلوتن علاقه ای ندارد.
تماشا: پشت صحنه فیلمبرداری آنا فاریس
نمی توان گفت که او سالم نیست ، زیرا او سالم است و در شلوار جین لاغر خود بسیار مناسب به نظر می رسد. این خانم 38 ساله فقط به روش خود سلامتی را انجام می دهد و ترجیح می دهد پیاده روی را به کلاسها و گوشتی که همسر علاقه مند به شکار خود را به قتل رسانده است (مانند سوسیس ضد خرپا ، صبحانه آنها امروز صبح) بر یک تقلا توفوی وگان.
شاید به این دلیل است که او توسط یک مادر معلم دستیار آموزش ویژه و یک پدر جامعه شناس تربیت شده است که تقریباً 1200 مایل دورتر از لس آنجلس ، در ادموندز ، واشنگتن بزرگ شده است. در سال 2000 ، او با بازی در تقلید مسخره انگیز فیلم ترسناک فیلم ترسناک و بعداً سه تا از چهار دنباله آن ، از نمایش بزرگ خود شکست. در طول راه او آن را در درام (کوه Brokeback) ، کمدی (خانه اسم حیوان خانگی) و حتی میزبانی از نشان دادن میزبانی (جوایز انتخاب مردم) کشته است. من> پس چه خبر؟ کودک دروازه! کریس خیلی زود تخت کودک نوپای جک را کنار هم چید و اکنون آنها به موانع بیشتری احتیاج دارند.
آیا می توانید آنچه می خواهید بخورید یا مجبورید آن را تماشا کنید؟
من به نوعی باید آن را تماشا کنم ، اما اکنون همه چیز به نفع من کار می کند. کار من خیلی بدنی است. فقط وقت نشستن ندارم. مثلاً ، 15 دقیقه استراحت خواهم داشت تا کمی غذا بخورم ، و سپس آنها مثل این می شوند که "بیا ، ما باید برویم!" نکته دیگر این است که کریس رژیم دارد و این به من کمک می کند.
کریس به دلیل تغییر شکل بدن خود برای نقش ها به شهرت رسیده است. آیا بدن شما تا به حال تغییر چشمگیری کرده است؟
بله ، قطعاً با بارداری کمی وزن اضافه کردم. من عاشق طبخ وعده های غذایی بزرگ و چاق کننده هستم. من یک مرغ سوخاری خیلی خوب با کروتون های خانگی که سرخ شده و خوشمزه هستند درست می کنم. قبلاً می توانستم تمام روز را صرف تهیه یک وعده غذایی کنم - نوشیدن شراب ، آشپزی و تماشای تلویزیون. این بهترین راه برای گذراندن یک شنبه بود. در حال حاضر ، من در تمام طول روز جک را تعقیب می کنم. هرچه سن او بالاتر می رود ، اطمینان دارم که کاهش وزن باعث پیچیده تر خواهد شد زیرا ما می خواهیم برای وعده های غذایی بنشینیم. و کریس دیگر اجازه نمی دهد که آن وعده های غذایی را برای او بپزم. فقط ناراحت کننده است
آیا بعد از داشتن جک ، آیا فشاری برای بازگشت دوباره به شکل خود احساس کردید؟ من فکر می کنم اگر واقعاً تجربه "عادی" داشتیم ، فشار زیادی را احساس می کردم. اما از آنجا که او دو ماه زودرس بود و ما خیلی ترسیده بودیم ، به خاطر نمی آورم که زیاد به آن فکر کرده باشم.
این باید سخت باشد.
جک خیلی خوب کار می کند - فکر می کنم به همین دلیل است که اکنون می توانیم کمی در مورد آن صحبت کنیم. او بسیار خوشحال ، روشن و خنده دار است. برای مدتی فکر کردم شاید بتوانم چند سال مادر ماندن در خانه باشم. اما در هالیوود ، اینطور نیست که همیشه یک انتخاب است ، می دانید؟ شما کنترل بسیار کمی بر مسیر زندگی حرفه ای خود احساس می کنید. همانطور که گفته شد ، یکی از نکات جالب در مورد مادر این است که وقتی ما خلبان را کار کردیم ، من کمی سنگین تر از آن چیزی بودم که شاید دوست داشتم ، اما هیچ وقت تحت فشار چاک لور یا CBS نبودم تناسب اندام بودن گاهی اوقات ، نوع استودیوها به نوعی روش ظریفی هستند که به آن نزدیک می شوند. آنها می گویند ، "ما برای شما عضو بدنسازی شدیم" یا "ما می خواهیم هزینه مربی خود را پرداخت کنیم." و شما مثل این هستید ، "خوب ... حدس می زنم این بدان معنی است که آنها می خواهند من وزن کم کنم.
آیا شما می خواهید بچه های بیشتری داشته باشید؟
Matthias Vriens-McGrath ما می خواهیم ، بسیار زیاد ، اما قطعاً این یک عارضه کاملا جدید خواهد بود ، زیرا اکنون ، مثل بارداری پر خطر ، بنابراین نیاز به موارد مختلفی دارد نظارت بر. دکتر من مثل این است: "فکر نمی کنم شما مجبور باشید کل زمان را در رختخواب باشید." و من مثل "من در یک نمایش هستم."
آیا شما در حال استراحت در رختخواب بودید؟
من یک هفته بودم ، اما بعد از آن آب من شکست. من یک بارداری ناخوشایند و شاد داشتم و بنابراین واقعا تعجب آور بود که آب من در نیمه شب شکست. کاش این ساعت بیولوژیکی را نداشتیم. من فکر می کنم که ما باید در مورد آن صحبت کنیم ، و انواع گزینه ها را بررسی کنیم. من خیلی خوش شانس هستم که در کریس شریکی دارم که در همان صنعت است و واقعاً می فهمد که از نظر تعهد زمانی چه چیزی از من می خواهد. اما من مثل این بودم که "اوه ، این سخت است". و عنوان اصلی شما برای این داستان وجود دارد!
کلید حفظ یک زندگی خانوادگی شاد در حالی که پاپاراتزی ها دائما شما را دنبال می کنند چیست؟
ما بسیار کم حرف هستیم. ما خیلی در خانه می مانیم. من نمی دانم که شوهر من لزوماً موافقت می کند یا نه ، اما اکثر آنها پسرهای خوبی هستند ، فقط سعی می کنند زندگی خود را تأمین کنند و بسیاری از آنها عذرخواهی می کنند.
مانند ، ببخشید ، اما فقط بدهید ما شات و ما برویم؟
بله ، اگر با آنها خوب هستید. من فکر می کنم برخی از افراد مشهور برای آنها بسیار پست هستند و از آنها بسیار رنجیده اند. من بیشتر احساس ترس می کنم فقط بیرون رفتن بدون آرایش. اما در عین حال ، من نمی خواهم که آن را مجبور به تغییر سبک زندگی کند. بعضی از افرادی که با آنها کار می کنم آرزو دارند که لباس زیباتر بپوشم. آنها مثل این هستند ، "آیا می توانید لطفاً هرجایی که می روید شلوار عرق نپوشید؟" امروز این خیلی برای من لباس پوشیده است. اما بله ، قسمت ترسناک این آسیب پذیری مانند "آه مرد ، من می خواهم دوباره در" ستاره های بدون آرایش "حضور داشته باشم!"
آیا این یک چیز است؟ بله و من معمولاً جایی در آنجا هستم. بخشی از کار کریس است و من واقعاً نمی فهمم ، شاید به این دلیل که هر دو در ایالت واشنگتن بزرگ شده ایم. قطعاً ما در فکر این هستیم که وقتی ممکن است ، چند سال دیگر دور شویم. شاید کالیفرنیای شمالی ، یا اورگان ، یا واشنگتن. کریس پسر روستایی است. او واقعاً زمین می خواهد و من هم می خواهم. من ایده داشتن اسب را دوست دارم ، حتی اگر من واقعاً نمی دانم چگونه از آنها سوار شوم یا از آنها مراقبت کنم!
صفحه بعدی: آنا در مورد ناز کردن ، برنامه تمرینی و موارد دیگر
Matthias Vriens-McGrath روش های موردعلاقه شما برای خودآموزی چیست؟
من همه سطح هستم. من مطمئن هستم که ریشه های من خوب هستند - گرچه در حال حاضر اینگونه نیستند. من خیلی دوست دارم جایی باشم که کسی به خانه من بیاید و فقط مرا اسپری کند و ریشه های من را بگیرد. اما من فقط حوصله آن را ندارم. من نمی خواهم اوقات فراغت خود را صرف انجام آن کارها کنم. حتی با ماساژ این روزها ، من مثل اوف هستم. من دوست دارم با مقداری شراب و فیلم راحت شوم و وقت خود را با کریس و جک بگذرانم.
علاوه بر شراب ، آیا شما می توانید نوشیدنی بخورید؟ من عاشق جین و مقوی هستم و آبجو دوست دارم. من آبجو های سبک و چیزهای دیوانه وار را می نوشم. اما در L.A مردم واقعاً آبجو نمی نوشند. و همچنین من عاشق شامپاین هستم. آنها رذایل من هستند.
اگر صحبت کنید ، آیا پشیمانی از سلامتی دارید؟ کاش اوایل اوایل هنگام بدلکاری ، به خصوص در کمدی های احمقانه ، مانند فیلم ترسناک بیشتر مراقب بدنم بودم. من شخص خاصی نیستم که هماهنگ باشم ، اما لزوماً بودجه ای را به صورت دو برابر بدل نمی کنیم ، بنابراین آنها می گویند: "چرا اول سعی نمی کنی؟ خیلی خنده دارتر است اگر ببینیم که به صورت شما ضربه می خورد. ' حالا من می خواهم ، "نه ، نه ، نه. این ممکن است بینی من را بشکند. "
آیا شما یک فرد یوگا هستید؟ من می خواهم یوگا انجام دهم ، که برای من خیلی خوب است ، اما وقتی باید ساکت باشم ، دیوانه می شوم. من فشار ذهنی خود را تحت فشار قرار می دهم ، مانند: "آیا قرار است چیزی را احساس کنم؟" ذهن من مشخص نیست. ذهن من روشن نیست. "
از چه حرکات تمرینی نفرت دارید؟
همه آنها وقتی در خانه با کریس تمرین می کنم ، کمی روال زندگی را طی می کنیم. او مرا وادار به انجام لانژ و وسایل می کند و بعد از مدتی لن ها سخت می شوند. این واقعاً ناامیدکننده است وقتی شخصی که دوستش دارید به شما می گوید چگونه فرم خود را بهبود ببخشید!
چه زمانی احساس سکسی می کنید؟
احتمالاً با شوهرم در خانه. او حتی وقتی احساس نفرت آوری می کنم باعث می شود واقعاً زیبا باشم. من با یک شلوارک بوکس و یک تی شرت کثیف با موهای چرب خواهم بود و او هنوز مانند "اوه عزیزم" خواهد بود. چه کسی. "
چه موقع احساس مطلقیتان را بیشتر می کنید؟
دیروز من و کریس جک را به موزه قطار بردیم. پاپاراتزی ها بودند ، اما ما مثل این بودیم: "این یک اتفاق عجیب است که اتفاق می افتد ، اما بگذارید استرس نداشته باشیم و استرس را از دست ندهیم." در یک لحظه ، کریس رو به من کرد و گفت: "من فکر نمی کنم در تمام زندگی خودم هرگز خوشبخت تر بوده باشم." و من هم همین احساس را داشتم.