اختلال دو قطبی در زنان متفاوت است
زنان مبتلا به اختلال دوقطبی گاهی تغییر خلق و خوی خود را با PMS اشتباه می گیرند و تشخیص اشتباه این بیماری برای پزشکان آسان است. (تصاویر کاملاً ناشناخته) تشخیص اختلال دو قطبی یک علم نادرست مشهور است. اختلالات ترکیبی مشخص از علائم - دوره های افسردگی که با دوره هایی از خلق و خوی غیرطبیعی معروف به شیدایی همراه است - حتی برای متخصصان آموزش دیده به راحتی فراموش می شود یا اشتباه خوانده می شود. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ، که اغلب تشخیص اولیه افسردگی تک قطبی (یا عمده) دریافت می کنند ، می توانند سالها قبل از شناسایی و درمان اختلال ، با علائم خود دست و پنجه نرم کنند. طبق برخی تخمین ها ، نیمی از موارد دو قطبی شناسایی نشده است.
زنان مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است به خصوص در تشخیص اشتباه حساس باشند. یک مطالعه اخیر تخمین زده است که احتمال اینکه یک زن مبتلا به اختلال دو قطبی نتواند به درستی تشخیص داده شود ، تقریباً سه برابر احتمالات مرد است. این اختلاف ممکن است تا حدی با این واقعیت توضیح داده شود که به نظر می رسد اختلال دو قطبی در زنان متفاوت از مردان است - به همان روشی که پزشکان گاهی اوقات نمی توانند بیماری قلبی را در زنان پیدا کنند زیرا آنها به طور موثر به دنبال نسخه مردانه آن هستند بیماری ، متخصصان بهداشت روان ممکن است همیشه از علائم متمایز اختلال دوقطبی در زنان آگاه نباشند. اختلال دو قطبی
ویوین وورت ، MD ، می گوید: "زنان بیشتر نمایشی هستند - آنها بیشتر از آنچه" بارگذاری عاطفی "نامیده می شود - بنابراین جای تعجب نیست که ممکن است اختلال دو قطبی در زنان نسبت به مردان کمتر تشخیص داده شود. دکترا ، مدیر مرکز زندگی زنان در بیمارستان اعصاب و روان UCLAs Resnick.
فازهای جنون کمتر - جیل ، 29 ساله از می سی سی پی ، برای اولین بار علائم اختلال دو قطبی را تجربه کرد (خلق افسرده ، بی خوابی ، انرژی اضافی) در دبیرستان. هنگامی که وی 16 ساله بود ، پزشک وی تشخیص داد که افسردگی اساسی دارد و داروی ضد افسردگی سرترالین (که در آن زمان با نام تجاری آن Zoloft شناخته می شد) تجویز کرد. این دارو باعث شد جیل کاملاً دیوانه باشد - که اعتقاد بر این است که داروهای ضد افسردگی در برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی وجود دارد - و یک سال بعد ، سرانجام پزشک دیگری تشخیص داد او دو قطبی است.
"من همیشه بیشتر داشته ام جیل توضیح می دهد که افسردگی شدید نسبت به شیدایی است. "افسردگی من ناتوان کننده است. وقتی من جنون دارم نمی خوابم و گاهی اوقات وقتی می دانم که نباید هزینه می کنم ، پول خرج می کنم ، اما من عمدتاً بسیار سازنده و ناخوشایند هستم. من عادت داشتم به سرعت دوچرخه سواری کنم ، اما داروها سرعت کار را بسیار کند کرده اند ، بنابراین من مانند گذشته مرتباً فراز و نشیب ندارم. "
در مقایسه با یک زن متوسط مبتلا به اختلال دو قطبی ، تجربه جیلز غیر عادی است. از بعضی جهات به عنوان مثال سنی که وی تشخیص داده شده است: بیشتر افراد مبتلا به اختلال دو قطبی اولین دوره شیدایی را در 20 یا 30 سالگی خود دارند و تحقیقات نشان می دهد که زنان به طور متوسط سه تا پنج سال دیرتر از مردان علائم این اختلال را نشان می دهند.
صفحه بعدی: چرا زنان کم تشخیص داده می شوند از جهات دیگر ، داستان جیلز خیلی معمولی است. یکی از دلایلی که ممکن است اختلال دو قطبی در زنان تشخیص داده نشود این است که به نظر می رسد نوع خفیف تری از مانیا که جیل تجربه می کند در زنان بیشتر دیده می شود. اگرچه هر مورد از اختلالات دو قطبی به جای دسته بندی های شسته رفته در یک طیف قرار می گیرد ، دو نوع اصلی این اختلال شناسایی شده است. اولین مورد ، به عنوان اختلال دو قطبی I شناخته می شود ، دارای قسمتهای شیدایی - و حتی روان پریشی است که اغلب منجر به بستری شدن در بیمارستان و در نتیجه تشخیص صحیح می شود. اختلال دو قطبی II دارای شکل متوسط تری از شیدایی است که به عنوان هیپومانیا شناخته می شود و به راحتی می توان آن را به عنوان یک تغییر حالت خلقی اشتباه گرفت. در حالی که شیوع دو قطبی I در زنان و مردان تقریباً یکسان است ، گفته شده است که دو قطبی II بیشتر در موارد اخیر ظاهر می شود.
دوچرخه سواری سریع ، که در آن چهار دوره یا بیشتر از مانیا یا افسردگی رخ می دهد در یک سال ، همچنین تصور می شود که در میان زنان بیشتر دیده می شود ، شاید به این دلیل که بیشتر با دو قطبی II ارتباط دارد. همین امر در مورد به اصطلاح شیدایی مختلط صدق می کند ، که در آن علائم شیدایی و افسردگی به طور همزمان رخ می دهد.
"هیچ کس واقعاً نمی داند که چرا برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی با شیدایی مختلط روبرو هستند ، یا چرا زنان بیشتر تجربه می کنند. این شرایط نسبت به مردان است. دکتر برت می گوید: علائم دو قطبی در زنان ممکن است بر خلق و خوی و خلق و خوی ابتدایی غلبه داشته باشد و این تا حدی ممکن است افزایش شیوع مانیا مخلوط را توضیح دهد. "همچنین ، زنان در طول سالهای باروری خود ، از ماه به ماه ، و از حادثه باروری تا حاملگی ، از جمله بارداری ، پس از زایمان ، یائسگی یا یائسگی ، از نظر هورمونی" دچار چالش می شوند ، و این نیز ممکن است به جنسیت مربوط باشد - تفاوتهای خاص در ارائه اختلال دو قطبی و سایر اختلالات خلقی در زنان. "
جیل ، در واقع ، متوجه شده است که می تواند علائم یک دوره افسردگی پیش رو را با علائم سندرم قبل از قاعدگی اشتباه گیرد. به نظر می رسد هورمون ها در روند اختلال دوقطبی نقش دارند ، از آنجا که زایمان و یائسگی - دو واقعه دیگر که با تغییر سریع در سطح استروژن و پروژسترون مشخص می شوند - همچنین می توانند افسردگی را در زنان دو قطبی تحریک کنند.
دکتر برت می گوید ، غیرمعمول است که زنان دچار خلق و خو شوند و معتقدند که آنها تغییرات خلقی مربوط به سندرم قبل از قاعدگی (PMS) یا اختلال دیسفریک قبل از قاعدگی (PMDD) دارند. "اگر به درستی ارزیابی شود ، برخی از این زنان ممکن است دارای اختلال دو قطبی یا بیماری دیگری باشند." دکتر برت می گوید ، زنانی که خود مبتلا به PMS یا PMDD هستند ، باید از طریق رتبه بندی احتمالی ارزیابی شوند که در آن تقویم روزانه علائم با روزهای قاعدگی کامل می شود. به این ترتیب ، اگر علائم فقط در زمان قبل از قاعدگی ماه یا در سایر مواقع ماه نیز رخ دهد ، می توان تصمیم گرفت.
داروهای دو قطبی ، بارداری و عوارض جانبی
اختلافات بیولوژیکی بین زن و مرد به راحتی دیده می شود که مسئله درمان اختلال دو قطبی است. اگرچه گفتگو درمانی دیرتر نقش برجسته تری را به خود اختصاص داده است ، این اختلال همچنان در درجه اول از طریق دارو درمان می شود - اغلب موارد زیادی. برخی از داروهای تجویز شده برای اختلال دو قطبی با نقایص مادرزادی مرتبط هستند ، اما این یک معضل برای زنان در سنین باروری است. (به عنوان مثال سازمان غذا و دارو هشدار داده است كه كودكانی كه از مادرانی كه در سه ماه اول بارداری از لاموتریژین استفاده می كنند به دنیا می آیند) احتمال بیشتری دارند كه با شكاف لب یا كمت متولد شوند.) زنان مبتلا به اختلال دوقطبی که باردار می شوند ، می توانند خطر کمبود نقص مادرزادی را در مقابل خطر عود بسنجند ، که برای زنانی که در طول بارداری به طور کامل داروهای خود را قطع می کنند ، 70 runs است. علاوه بر این ، زنان دو قطبی به ویژه در برابر افسردگی پس از زایمان و شکل شدیدتر آن ، روان پریشی پس از زایمان آسیب پذیر هستند. یک مطالعه کوچک در سال 2008 که 56 زن را که برای افسردگی پس از زایمان مراجعه کرده بودند بررسی کرد ، نشان داد که بیش از نیمی از آنها دارای نوعی اختلال دوقطبی هستند. در همین حال ، روان پریشی پس از زایمان تصور می شود که یکی از انواع اختلالات دو قطبی باشد.
به گفته دکتر برت ، پروتکل فعلی این است که زنان ، به ویژه زنان مبتلا به اختلال دو قطبی شدید را در یک حالت تثبیت کننده خلق و خو نگه دارد. بارداری. در برخی موارد ، زنانی که علائم خفیف تری دارند ممکن است تصمیم بگیرند که دارو را برای سه ماهه اول بارداری یا حتی در طول بارداری قطع کنند و بلافاصله پس از زایمان دوباره شروع کنند. هر زمان که یک زن را از طریق بارداری تحت درمان دارویی قرار می دهید ، هدف او حفظ ثبات و خوب بودن است ، در حالی که دارویی را که برای جنین در حال رشد بی خطر است انتخاب کنید.
جیل در حال حاضر از لاموتریژین (به عنوان تثبیت کننده خلق و خو) استفاده می کند ، Cymbalta (برای افسردگی) ، و Geodon (برای "صداهای رادیویی پس زمینه مزاحم" که به مناسبت ها تجربه می کند). او همچنین برای اضطراب از کلونازپام (کلونوپین) استفاده می کرد ، اما اکنون این کار را انجام نداده است و به یک درمانگر مراجعه می کند که به او اعتبار می دهد بدون کمک به او در کنترل اضطراب کمک کند.
او به آرامی شروع به از بین بردن خود کرد. با این حال ، او و شوهرش می خواهند بچه دار شوند. جیل می گوید: "من می خواهم داروها را برای بارداری كاملاً كنار بگذارم - و این باعث ترس همه افراد درگیر می شود." "نزدیک به شش سال است که به طور مداوم دارو مصرف می کنم و فکر کردن در مورد آنچه که خارج از سیستم من اتفاق خواهد افتاد ترسناک است."