Codependency: چگونه غفلت عاطفی ما را به افراد خوشایند تبدیل می کند
شما نمی توانید آنچه را که برای شما اتفاق افتاده تغییر دهید ، اما می توانید نحوه رشد خود را تغییر دهید.
همه ما یاد گرفتیم که چگونه به دوستان ، خانواده و عزیزان بزرگتر پیوند بزنیم - اما همه ما راههای ارتباطی یکسان سالم با افراد را به همان اندازه سالم یاد نگرفتیم.
سیستمهای خانوادگی که در آن بزرگ شده ایم نحوه ایجاد پیوند را به ما نشان می دهد.
در حالی که برخی از افراد یاد می گیرند چگونه سالم باشند وابستگی به افراد در زندگی ما ، دیگران وابستگی کد را بر اساس نحوه درمان و مراقبت یا بی توجهی آنها یاد گرفتند. این همان چیزی است که روانشناسان از آن به عنوان تئوری دلبستگی یاد می کنند.
اگر مراقبان غایب بودند ، احساسات شما را کنار گذاشتند یا به شما یاد دادند که برای بدست آوردن عشق و تأیید باید روش خاصی را انجام دهید ، احتمال زیادی وجود دارد که باشید وابسته به كد در روابط شما.
"كودكانی كه به عنوان وابسته به كد بزرگ می شوند ، تمایل دارند در خانواده هایی بزرگ شوند كه در آنها رابطه معاشرت آمیز خوبی داشته اند: بغل كردن ، بوسیدن ، تكان دادن و نگه داشتن از والدین. با این حال ، در سایر مواقع ، والدین از نظر احساسی در دسترس آنها نبودند. "، گابریل اوساتینسکی ، MA ، LPC ، روان درمانگر ، توضیح داد. بار. این امر به طور طبیعی اضطراب زیادی را در مورد ترس از رها شدن هنگامی که این کودک بزرگسال می شود ایجاد می کند. "
بنابراین ، افراد وابسته به مدار یاد می گیرند که نیازهای دیگران را بر نیازهای خود مقدم داشته و نیازها و اصول خود را فدا کنند به منظور حفظ روابط
افرادی که وابسته به کد هستند ، تمایل شدیدی نسبت به اعتبار سنجی و اعتماد به نفس دیگران دارند.
درمانگرانی که با Healthline صحبت کردند موافقت می کنند که بهترین نوع رابطه مورد نظر ، وابستگی متقابل است. جایی است که هر دو شریک زندگی برای پیوند عاطفی و فواید رابطه ارزش قائل هستند اما می توانند احساس جداگانه ای از خود و سعادت شخصی را حفظ کنند.
صرفاً یادگیری چگونگی استقلال بیشتر به سادگی تصمیم گیری برای تغییر انواع روابط شما نیست.
وابستگی به کد را می توان ناشی از آسیب پیوست دانست. این می تواند باعث شود فرد به این س questionال بپردازد که آیا آنها دوست داشتنی و شایسته هستند ، آیا دیگران هستند و می توانند در دسترس و پاسخگو باشند و آیا دنیا برای آنها امن است.
این احساسات حتی بیشتر تحریک می شوند طبق گفته اوستاتینسکی ، اکنون بیش از حد معمول به دلیل همه گیری است.
جودی هو ، PhD ، روانشناس اعصاب بالینی و پزشکی قانونی ، به Healthline می گوید: "استفاده از شریک زندگی خود به عنوان راهی برای داشتن هویت نوعی وابستگی ناسالم است." "اگر شریک زندگی شما در حال رشد است ، شما نیز هستید. اگر شریک زندگی شما شکست خورد ، شما نیز این کار را انجام می دهید. " شما مرتباً آنها را از اقدامات خود تخریبی نجات می دهید و یا همه خرابکاری های آنها را پاک می کنید تا سعی کنید آنها را در رابطه برقرار کنید. "
این ماهیت ایثارگرانه از ویژگی های وابستگی رمزگونه است و می تواند منجر به مسائل قابل توجهی در رابطه شود. هو
"شما آنقدر می ترسید که شریک زندگی خود را از دست دهید که رفتارهای وحشتناک ، حتی توهین آمیز را از او تحمل کنید ، فقط برای اینکه آنها را در زندگی خود نگه دارید."
اینجاست که آسیب پیوست وارد می شود. در اینجا نحوه نمایش شما نشان داده می شود:
تجربه وابستگی کد و سبک های پیوست ناسالم به این معنی نیست که شما یک علت گمشده هستید.
بودن قادر به داشتن روابط سالم و متقابلاً دوستانه هستیم ، ما باید بتوانیم بخشهای مغز خود را که به دنبال ایمنی هستند ، راحت تر قرار دهیم ، نه امنیت خارجی.
"انجام بازتاب خود و دریافت شناختن بهتر خود با ایجاد سرگرمی ها و انجام مستقل کارها برای آن بسیار مفید است. "
هنگامی که خود را بهتر بشناسید ، می توانید rn در کنار خود حضور داشته باشید و به خود اعتماد کرده و نیازهای خود را پرورش دهید و از آنها مراقبت کنید.
بنابراین سبک پیوست امن در نهایت به چه شکل است؟
به گفته اوساتینسکی ، یکی از مشخصه های پیوست ایمن "سیستم پاسخ سیگنال دست نخورده" است. این بدان معناست که شریک الف می تواند نیازی را که آنها دارند نشان دهد و شریک ب به موقع به این نیاز پاسخ خواهد داد ، بدون اینکه احساس کند در عوض چیزی به آنها بدهکار است.
برای برقراری رابطه از نظر امنیت ، یا برای اتصال ایمن ، سیستم پاسخ باید متقابل باشد. از طرف دیگر ، وابستگی به کد ، به صورت یک جهته عمل می کند ، بدون اینکه این شریک زندگی کند ، شریک وابسته به کد نیازهای شریک زندگی خود را برآورده می کند. متقابل.
این به خودی خود می تواند آسیب دلبستگی بیشتری ایجاد کند ، به همین دلیل بسیار مهم است که شرکا برای پرداختن به تاریخ پیوست خود تلاش کنند.
س toالاتی برای کشف آسیب پیوست
- در دوران کودکی ، شخصی که دوستش داشتید (یا کسی که نیاز به حمایت ، محافظت یا مراقبت از او داشتید) آیا شما را حلق آویز کرد؟ چه تأثیری بر نحوه دید خود و دیگران داشتید؟
- چه داستان هایی درباره عشق را درونی کرده اید؟ آیا باید کسب شود؟ آیا پاداش رفتار خوب است؟ آیا شما در هر زمان ، یا فقط بعضی اوقات ، شایسته آن هستید؟ این ایده ها از کجا آمده است و چگونه ممکن است شما را عقب نگه دارد؟
- تجسم خود کودک خود را امتحان کنید. آنها برای احساس امنیت ، مراقبت و دیده شدن به چه چیزهایی نیاز داشتند؟ چگونه ممکن است اکنون بتوانید آن را به خودتان هدیه دهید؟
مثل همیشه ، بهتر است این س withالات را با یک درمانگر مجاز بررسی کنید. هو توضیح می دهد ، شما می توانید این منبع را برای گزینه های درمانی مقرون به صرفه ، از جمله تله درمانی بررسی کنید.
ضایعه پیوست می تواند زخمی عمیق باشد که اگر آن را در طول زندگی با خود حمل کرده باشید ، می تواند به پیشگویی خودکفا تبدیل شود. . چگونه می توانید شروع به بهبودی آن کنید؟
بازگشت به سالهای جوانی و بازنویسی "داستان رها کردن" می تواند به شما در التیام زخم های وابستگی ، از جمله وابستگی به کد کمک کند. هو می گوید: "کودک درونی خود را در حال شفا ، مراقبت و دوست داشتن تصور کنید."
فارغ از آسیب های دلبستگی شما ، ترس اصلی این است که مردم قادر به تمایل شما نخواهند بود. به طور مداوم و منظم نیاز دارد - حتی ممکن است گاهی اوقات احساس کنید که شما خیلی زیاد به آن احتیاج دارید (یا زیاد هستید).
به همین دلیل مهمترین کاری که می توانید در ابتدا انجام دهید واقعاً با خودتان است ، برای یادگیری افکار و احساسات که به شما آسیب می رسانند.
با وجود تجربیات گذشته ، ممکن است روابطی برقرار شود که نیازهای همه در آنها اولویت و متقابل باشد - و این دقیقاً همان چیزی است که شما در کل سزاوار آن هستید و لیاقت آن را دارید.
با نزدیک شدن به آسیب دیدگی خود به جای رویگردانی از آن ، می توانید با افرادی روابط متقابل سالم ، محترمانه و مراقب برقرار کنید.
داستان های مرتبط
- چگونه توقف خوشایند مردم را متوقف کنید (و هنوز خوب باشید)
- 7 نشانه ظریف پاسخ ضربه شما به مردم خوشایند است
- 8 نکته برای غلبه بر وابستگی به قانون
- همیشه سعی در نجات افراد است؟ ممکن است مجتمع ناجی داشته باشید
- ترس از ترک تحصیل چیست و آیا می توان آن را درمان کرد؟