این یک اتفاق افتاده است که معتاد قهوه یک هفته آن را ترک کرد

thumbnail for this post


من یک زن 20 ساله با شغل تمام وقت ، رابطه عاشقانه و زندگی اجتماعی مناسب و معقول هستم - و پیدا کردن انرژی برای رفتن به دفتر و گذراندن اوقات با کیفیت با دوست پسر و دوستانم کار ساده ای نبوده است. یک رژیم ورزشی متعهد و عشق به پرخوری تماشای Netflix را اضافه کنید ، و بیدار ماندن در آن بدون کافئین تقریباً غیرممکن به نظر می رسد.

در حال حاضر ، من هر روز بین 2 تا 3 فنجان قهوه می نوشم و صادقانه می گویم نمی توانم زندگی خود را بدون آن تصور کنم. قهوه در برنامه صبحگاهی من ریشه دوانده است ، و این به من کمک کرد که رکودهای بیشتر در روزهای ظهر را پشت سر بگذارم.

با این وجود ، من در موقعیت هایی بوده ام که بیش از حد فنجان جو را پایین آورده ام و تبدیل به یک ظرف غذا تکان دهنده و اخیراً ، من گمان می کنم رفع قهوه بعد از ظهر خواب رفتن من را برای شب دشوارتر کرده است. این باعث تعجب من شد: چه اتفاقی می افتد اگر من نه فقط قهوه ، بلکه کل کافئین را به مدت پنج روز از بین ببرم؟ من از علائم ترک اعتیاد که مانند سردرد و اضطراب می شنیدم ترسیدم ، اما تصمیم گرفتم که ارزش یک تلاش برای سلامتی کلی من را داشته باشد (بدون ذکر کیف پول).

قوانین: من عقب می مانم از تمام کافئین ها از جمله چای ، شکلات و نوشابه به مدت پنج روز و ببینم چگونه زندگی کردم. (خوشبختانه ، من یک شخص چوکولیک نیستم ، بنابراین از این بابت نگران نبودم ؛ قهوه در زندگی روزمره خیلی بیشتر از شکلات است.) به این ترتیب ، من می توانم از مزایای واقعی سبک زندگی بدون کافئین استفاده کنم.

هنگامی که روز دوشنبه به دفتر کار خود رسیدم ، بدون قهوه صبحگاهی معمول خود را از دست دادم. و مانند اکثر دفاتر ، دمای هوا در من زیر صفر است. تنها چیزی که می خواستم یک لیوان قهوه داغ بود که بتوانم راحت آن را نگه دارم و بنوشم. در عوض ، برای خودم یک فنجان چای بابونه درست کردم که به طور طبیعی فاقد کافئین است. این به من کمک کرد تا لرز خود را متوقف کنم اما هنوز احساس دلسوزی کردم.

"خوردن یک قطعه میوه می تواند شما را با قندهای طبیعی اش سرگرم کند" ، Frances Largeman-Roth ، RDN ، یک متخصص تغذیه و نویسنده کتاب "خوردن غذا در رنگ ، به من گفت بنابراین برای جبران کمبود جو ، سعی کردم یک سیب بخورم و یک لیوان بلند آب و آب پرتقال بنوشم.

با کمال تعجب این میوه جواب داد و در حدود 20 دقیقه احساس بیداری کردم تا تمرکز کنم. در مورد کار من برای بقیه روز ، بیش از حد احساس خستگی نکردم یا سردرد یا سایر عوارض جانبی ترک کافئین را تجربه نکردم. شاید من آنطور که فکر می کردم معتاد نبودم.

در حقیقت ، لارگمن-راث می گوید افرادی که بیش از 400 میلی گرم کافئین در روز می نوشند (معادل پنج فنجان 8 اونس قهوه) به احتمال زیاد علائم ترک مانند سردرد و تحریک پذیری را تجربه می کنند. خوشبختانه ، من معمولاً آنقدر کافئین نمی نوشیدم ، بنابراین فهمیدم که در جاهای خالی هستم.

چرا همه خیلی آهسته راه می روند؟ چرا آن پسر اینقدر بلند حرف می زند؟ چرا نیویورک با این همه آدم عجیب پر شده است؟ این میزان ذهنیت صبح سه شنبه من بود. اعصاب و روان همه و هر کسی اعصابم را می گرفت ، حتی وقتی که به آزار دهنده های کوچکی می رسیدم که می توانستم مسواک بزنم. آنچه که وضعیت را بدتر کرد این واقعیت بود که من نمی توانم با رفع کافئین صبحگاهی روحیه خود را تقویت کنم. آهی بکشید.

از آنجا که لارگمن-راث تحریک پذیری و خستگی را به عنوان علائم رایج ترک کافئین ذکر کرد ، من می دانستم آنچه که من تجربه می کنم طبیعی است. وی خاطرنشان کرد: "نوشیدن مقدار زیادی آب و خواب منظم به شما کمک خواهد کرد ، اما برخی از افراد فقط باید کمی تلاش کنند." من چند لیوان آب بزرگ نوشیدم و امیدوارم بهترین چیزها را داشته باشم.

در اواخر روز ، بشدت بی حال شدم ، اما می دانستم که باید 7:30 بعد از ظهر آن را خشن کنم. کلاس بوکس با دوستان. بنابراین من تنها کاری کردم که یک فرد ممتنع از مصرف کافئین می تواند انجام دهد: یک چرت یک ساعته را در یک غلاف بخوانید.

اگر در این دنیا چیزی وجود دارد که من بیش از قهوه دوست دارم ، آن چرت زدن است. بنابراین ، قبل از مصرف بدون کافئین ، تحقیق کردم و یک استودیوی یوگا در نزدیکی دفتر کار خود با غلاف های چرمی تاسیس کردم. اساساً ، شما می توانید در یک اتاق خصوصی با تخت ، چراغ های چشمک زن و هدفون های کاهش دهنده صدا ، چرت بزنید.

من خودم را خسته کردم و برای نوبت به استودیوی یوگا بردم و بگذارید به شما بگویم ، شگفت انگیز بود. من 40 دقیقه از دنیا رفتم و وقتی از خواب بیدار شدم ، احساس می کردم آدم جدیدی هستم. بعد از آن ، من با انبوهی از انرژی مورد نیاز و بدون نیاز به کافئین به سمت تمرین بوکس خود حرکت کردم.

من روز سه راحت تر از حد معمول بیدار شدم و کار کردم. بیرون برف می بارید و بنابراین مجبور نبودم وارد دفتر شوم. با گذشت یک ساعت از روز کار در خانه ، خیلی می خواستم کافئین صبحگاهی ام را تقویت کنم. هنوز هم هل دادم.

یک ساعت بعد ، بیدار شدم. درست است ، مردم: خوابم برد. در کامپیوتر خودم من مطمئن نیستم که این از کاناپه من کار می کند یا کمبود قهوه از رگ های من می پایدارد ، یا مخلوطی از این دو ، اما باورم نمی شود که همین طور فکر کردم. اما حقیقت را بگویم ، چرت من به من کمک کرد تا باقیمانده روز را با آسودگی و انرژی پشت سر بگذارم.

روز چهار ، که در دفتر من به پنجشنبه باگل معروف است ، روز سختی بود. من نمی توانستم دم کرده سرد را در آشپزخانه بنوشم ، بنابراین غمهایم را در چای بابونه بیشتری غرق کردم. به نوعی ، روز دیگری را پشت سر گذاشتم و مقدار کافی کافئین را ترک نداد ، اما تا وقتی که به خانه رسیدم ، آماده خوابیدن بودم. من خودم را در ساعت 9:30 شب فرو کردم. و راحت تر از مدتها قبل از آن دور شدم.

در روز پنج ، من واقعاً طعم قهوه را میل کردم و فهمیدم که بیش از انرژی تأمین کننده آن ، مراسم فنجان صبح خود را از دست دادم . احساس انرژی کمتری داشتم یا تحریک پذیرتر بودم و یا سردرد قهوه ای ترک کافئین داشتم. بلکه فقط می خواستم چیزهای خوب را بنوشم چون طعم خوبی داشت.

در مورد شکلات ، کمی هوس کردم ، احتمالاً به این دلیل که از آن عطر و طعم غنی که معمولاً از آن می خواهم نبود. قهوه من وقتی صحبت از شکلات می شد بیشتر از طعم کافئین بود.

بعد از اینکه شب را خودم را در رختخواب فرو کردم ، برای روز بعد بیش از حد هیجان زده شدم - وقتی منع قهوه ام تمام شد و می توانم کافئین را به برنامه های روزمره برگردانید.

هفته من با کافئین بیشتر در مورد خودم به من آموخت: من یک صبح روزانه را دوست دارم ، و دوست دارم که یک یا دو فنجان قهوه داشته باشد. اما مهمتر از همه ، کمبود کافئین به من نشان داد که چقدر به انرژی وابسته هستم. به جای اطمینان از اینکه هشت ساعت می خوابم یا آب کافی می نوشم ، از قهوه و چای برای افزایش سطح انرژی خود استفاده می کردم.

این چالش باعث شده تا در فنجان بعد از ظهرم تجدید نظر کنم. حالا ، به جای اینکه به ماشین قهوه محل کار بروم یا 5 ساعت برای دم سرد در ساعت 3 بعد از ظهر شلیک کنم ، دور دفتر را دور می زنم و یک لیوان آب را ریز می کنم. امیدوارم که عادت های جدید باعث شود که خواب شبانه من محکم تر شود ، که تا کنون نیز چنین بوده است.

اما طرفداران قهوه ، هیچ ترسی ندارند: من هنوز از این چیزها دست نکشیدم . در حقیقت ، من هنگام نوشتن یک لیوان گرم آن را می نوشم.




A thumbnail image

این ویدئو اصلاح کننده پینه مرد ویروسی شد. آنچه که یک پزشک متخصص اطفال فکر می کند در اینجا است

اینترنت پر است از تصاویر کاملاً نفرت انگیز - در عین حال عجیب و غریب سرگرم کننده …

A thumbnail image

این یک بزرگسال با اضطراب جدایی است

آیا می دانید وقتی برای رفتن به محل کار آماده می شوید و سگ شما بیرون می رود ، غر …

A thumbnail image

این یک بیماری خود ایمنی 'نامرئی' است

جودی کوین ، 58 ساله ، 13 سال پیش به آرتروز پسوریازیس مبتلا شد. علائم بیماری خود …