چگونه سرطان پستان روش والدین من را تغییر داد
سرطان دریچه رشد مرا باز کرد تا بتوانم بهترین فرزند پسرم باشم.
من همیشه آرزو داشتم که پدر و مادر شوم ، اما بعد از سرطان هرگز تصور نمی کردم پدر یا مادر شوم.
وقتی در سن 27 سالگی به سرطان پستان مبتلا شدم ، آینده من به عنوان یک مادر نامشخص بود.
پس از 3 سال درمان انسداد هورمون و 2 بار از دست دادن بارداری ، پسرم را به این دنیا آوردم.
تا آن زمان ، سرطان قبلاً زندگی من را از طریق یک میلیون تغییر داده بود. چیزی که هرگز تصور نمی کردم این بود که چگونه بر رفتار من به عنوان مادر و رویکرد من در امر تربیت تأثیر می گذارد.
بعد از اینکه شما چیزی مانند سرطان آسیب زا را پشت سر گذاشتید ، در مقایسه همه موارد دیگر رنگ پریده است. شما آن بدترین سناریو را تجربه کرده اید که بسیاری فقط آرزو می کنند.
بنابراین ، وقتی نوبت به والدین رسید ، لنز جدید من که دنیا را با آن دیدم بر اضطراب من به عنوان یک مادر تازه تأسیس تأثیرگذار بود و اینکه چگونه خودم را برای درمان و مراقبت از خودم در اولویت قرار می دهم. من به عنوان یک مادر تازه مادر کمتر نگران هستم
مادری پر از ناشناخته ها و ترس هاست. آیا کودک شما به اندازه کافی خوابیده است؟ آیا آنها بیمار هستند؟ آیا آنها به اندازه کافی غذا می خورند؟ نفس می کشند؟ آیا آنها صدمه دیده اند؟ این لیست ادامه دارد.
ما احساس مسئولیت شخصی خود می کنیم که آماده شویم و از هرگونه خطر یا بدبختی بالقوه جلوگیری کنیم.
بعد از تجربه سرطان خودم ، لنزم تغییر مکان داد. دیگر باور نداشتم که با اقدامات خوب می توان از بدبختی جلوگیری کرد.
من را اشتباه نگیرید - منظور من ناخوشایند نیست. در عوض ، منظورم این است که آزاد باشد.
این طرز تفکر به عنوان والدین آزاد می شد. این مرا از گرایش به نگرانی در مورد پسرم 24/7 آزاد کرد.
عدم توانایی شیردهی هدیه ای برای ذهن و بدن من شد
هنگامی که برای اولین بار تشخیص داده شدم ، از دست دادن توانایی خود در شیردهی ناراحت شدم. این گزینه دیگری بود که سرطان از من گرفته بود.
با این حال ، با نزدیک شدن به روز زایمان ، من آزادی را در عدم انتخاب پیدا کردم. فشار و فشار بر مادران برای شیردهی ، فشارهایی بود که باید کنار بگذارم.
سرطان این انتخاب را از من گرفت ، و در حالی که من هنوز شیردهی را به عنوان پیوند زیبایی بین مادر و کودک می دانم ، سرطان آزادی غیر منتظره ای به من داد.
از آنجایی که من قادر به تغذیه جسمی پسرم نبودم ، این مسئله دریچه ای برای همسرم برای داشتن پیوندی مساوی و جادویی برای تغذیه پسر ما باز کرد.
همچنین این فشار را از من گرفت که همیشه در خانه باشم یا مسئول تغذیه او باشم ، و به عنوان یک مادر تازه وارد احساس آزادی و شفابخشی بسیار مورد نیاز را به من داد. این فضا برای خودمراقبتی جسمی و روانی ضروری بود.
این به من آموخت که خودم را به عنوان یک فرد اولویت بندی کنم
من همیشه آرزو داشتم که مادر شوم و مدتها بود زندگی من فقط با توانایی من در پدر و مادر بودن تعریف شده است.
مجبور شدن به تعویق انداختن پدر و مادر سالها به دلیل درمان سرطان مجبورم کرد راههای دیگری را برای رسیدن به موفقیت در زندگی ام پیدا کنم.
من مشاغلی را ایجاد کردم که متمرکز آن الهام بخشیدن به زنان دیگر برای پیشرفت از طریق مشکلات بود ، کار خود را در زمینه دفاع از سلامت گسترش دادم ، دوستی های جدیدی ایجاد کردم و نوشتن مطالب بیشتر را شروع کردم.
بعد از تولد پسرم ، این تجربیات به من کمک کرد تا به عنوان یک دوست ، صاحب مشاغل ، وکالت و همسر فضا را برای خودم حفظ کنم - همه اینها در حالی که نقش جدید مادر خود را جشن می گیرم و در آغوش می گیرم.
سرطان به من آموخت که توصیه های والدین ناخواسته را کنار بگذارم
درست مثل وقتی که با سرطان زندگی می کنید ، همه در مورد نحوه فرزندپروری فرزند خود نظر دارند.
سرطان برای سفت کردن پوستم و اجازه دادن به آن توصیه ناخواسته از من استفاده شد و اعتماد من به تصمیمات یا توانایی والدینم را از بین نبرد.
من می دانم که من بهترین مادر برای پسرم هستم و هیچ نظری نمی تواند آن را لرزاند.
سرطان ممکن است به شما کمک کند پدر یا مادر بهتری شوید
در حالی که تجربیات من والدین بعد از سرطان فقط برای من خاص هستند ، من فکر می کنم کسی که از طریق سرطان یا بعد از آن سرپرستی کند ، بهتر تغییر خواهد کرد.
بیماری بر نحوه مشاهده جهان تأثیر می گذارد و تجربیات شما نمی توانند در تصمیم گیری شما تغییری ایجاد کنند.
به نظر من ، سرطان دری را برای من باز کرد تا به زنی تبدیل شوم که برای داشتن بهترین مادر برای پسرم لازم بود.
داستانهای مرتبط
- برنامه ریزی برای آینده شما ، تشخیص سرطان پستان بعد
- 9 موردی که ممکن است در مورد سرطان پستان از پزشک خود نشنیده باشید
- 15 منبع برای مادران مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک
- این برنامه سرطان پستان کمک ، امید و جامعه ای از افراد درست مثل شما را ارائه می دهد
- به شخصی که با سرطان می جنگد ، به شما اجازه داده می شود عصبانی و ترسیده باشید