آسیب عاطفی بی خوابی: یک مادر جوان مبارزه خود را با خواب و استرس تقسیم می کند
برای یک فرد مبتلا به بی خوابی مزمن ، تنها چیزی که بدتر از پرتاب کردن و چرخاندن تمام شب است ، تلاش در طول روز است. کمبود خواب مداوم می تواند باعث مشکلات جسمی و عاطفی شود ، روابط را تحت تأثیر قرار دهد و زندگی اجتماعی شما را مختل کند.
بی خوابی سایر مشکلات سلامتی را ایجاد می کند - ربکا وایزمن ، 26 ساله ، در آخرین بارداری خود دچار مشکلات خواب شد او را برای زایمان زودرس در بیمارستان خواباندند. بعد از اینکه او در طی دو سال دومین دوقلوی خود را به دنیا آورد ، کم کم بی خوابی اش بدتر شد.
قرص های خواب آور نسخه ای به او کمک کردند ، اما ویزمن نمی خواست خودش را در خواب عمیق بخورد در حالی که نوزادان به او احتیاج داشتند. . او فقط می توانست از آنها سه هفته در شب استفاده کند وقتی شوهرش که در شیفت های طولانی برای ارتش کار می کند ، روز بعد تعطیل باشد و می تواند دیر بیدار بماند و به بچه ها برود.
میانگین فقط سه ساعت خواب یک شب ، ویزمن همچنین تحت درمان دارویی برای افسردگی پس از زایمان قرار گرفت. او می گوید: "در ابتدا فکر کردم که بی خوابی یا به دلیل وجود کولیک در نوزادان است ، یا اینکه با استرس چهار کودک سازگار شده ام یا از عوارض جانبی افسردگی ام است." "فکر می کردم موقتی است و با گذشت زمان بهتر می شود."
افسردگی او فروکش کرد ، فقط با میگرن های مزمن جایگزین شد و به زودی علائم سندرم پاهای بی قرار خفیف در شب جایگزین شد. سپس قرص هایش تمام شد. وی ادامه می دهد: "من فهمیدم كه وقتی نوزادان بهتر از من خواب می روند ، اوضاع بد است.
خانواده ویزمن تازه به سامتر ، S.C منتقل شده بودند و پزشك خانواده جدید او نمی خواست دارو تجویز كند. وی به یاد می آورد: "او گفت كه قرص ها بیشتر از راه حل ها باعث ایجاد مشكلات می شوند." "اما در همان نفس به من گفت که میگرن من ناشی از کمبود خواب است. نه پاسخی که من به عنوان یک مادر تازه ناامید می خواستم. "
روابط شخصی رنج می برد
بدون دارو ، ویزمن همیشه خسته است و حداقل دو بار در هفته میگرن دارد. او می گوید: "گاهی اوقات نمی توانم تمرکز کنم." و این باعث ایجاد استرس بین من و شوهرم می شود. به نظر می رسد که ما بیشتر اوقات در مورد موضوعات بسیار احمقانه مانند جارو زدن یا لباسشویی بحث می کنیم. و به همان اندازه "ما" وقت نمی گیریم. "
بی خوابی همچنین بر روابط ویزمن با فرزندانش تأثیر گذاشته است. "هنگامی که دختران بزرگتر من نوزاد بودند ، من با آنها لباس می پوشیدم و عکس های زیادی می گرفتم. حتی وقتی شوهرم هشت ماه در خارج از کشور بود ، این مانع من نشد. من کالسکه دوتایی خودم را داشتم و فقط می توانستیم به مرکز خرید یا خرید مواد غذایی برویم. ما حتی برای مسافرت هایی که برای دیدار با مادربزرگ ها و مادربزرگ ها در 8 ساعت مانده ایم سوار ماشین می شویم. "
امروز او هنوز بچه ها را بیرون می برد ، اما مثل گذشته انرژی لازم برای بازی با آنها را ندارد. او احساس می کند که صبرش نیز لاغرتر می شود. او توضیح می دهد: "با دوقلوها شما انواع نظرات و س questionsالات را بارها و بارها می شنوید.
" با دو دختر اولم من لبخند می زدم ، جواب کلی می دادم و ادامه می دادم. حتی متوقف شدن هر چند قدم برای همان س meالات من را اذیت نکرد. اکنون با کالسکه چهار چرخ من بدتر است و خستگی به درد شما نمی خورد. من خیلی نزدیک به دادن جواب ناخوشایند یا بی ادبانه هستم ، و این خیلی برعکس من نیست. "
یک سیستم پشتیبانی خوب مهم است - وایزمن قرار ملاقات های پزشکان خود را برای روزهایی تنظیم می کند که شوهرش می تواند کار خود را بیرون بکشد و منتظر دیدارهای مادرش است ، وقتی که بتواند چند ساعت از بچه ها دور شود. وی همچنین از طریق یک صفحه پیام آنلاین ، ارتباط برقرار کرده و با سایر اعضا در مورد بی خوابی و مشکلات دارویی ارتباط برقرار کرده است.
اخیراً وایزمن پزشک خانواده جدیدی پیدا کرد که نسبت به مسائل خواب او حساسیت بیشتری دارد. او هفته ای چند شب او را دوباره به داروی درمانی می اندازد ، حداقل تا زمانی که بچه هایش بهتر بخوابند و سردردهای او فروکش کند. او می گوید "اما من می دانم که به هر تعداد پزشک برای کمک نیاز خواهم کرد."