انسولین به معکوس کردن مشکلات سلامتی من کمک کرد
وقتی من 19 ساله بودم ، در یک معاینه معمول در مطب پزشکان ، تشخیص داده شد که چاک فازیو دیابت نوع 2 دارد. من همه علائم کلاسیک را داشتم: من همیشه خسته بودم ، واقعاً تشنه بودم و مرتبا ادرار می کردم.
من ترسیده بودم ، زیرا می دانستم هیچ درمانی برای دیابت وجود ندارد. اما من واقعاً متعجب نبودم زیرا در خانواده من اجرا می شود. هنوز هم ، وقتی کسی به من گفت که من واقعاً دچار این بیماری هستم شوکه شدم.
من شروع به استفاده از داروهای خوراکی و تغییر رژیم خود کردم ، اما واقعاً بعضی اوقات آن را دنبال کردم. من در دانشگاه تحصیل می کردم و هیچ یک از دوستانم دیابت نداشتند - بعلاوه احساس بیماری نمی کردم. سپس ، در اواسط 20 سالگی ، احساس متفاوتی در مورد دیابت داشتم. من از عواقب احتمالی عدم مراقبت از خودم بیشتر آگاهی داشتم.
من دچار عوارضی شدم - در اوایل 30 سالگی ، دچار عوارضی مانند کبودی و گزگز در بازوها و پاها شدم.
بنابراین من شروع به نوشتن علائم و صحبت کردن با دکترم در مورد آنها کردم. من شروع به توجه به امتحانات سالانه مورد نیاز خود کردم ، و یک پزشک چشم و پا را دیدم تا مطمئن شود همه چیز خوب است. اما زمانی که من با احتیاط شروع به مصرف داروهای خوراکی کردم ، دیگر آنها قادر به کنترل قند خون من نبودند.
من خیلی مصمم به استفاده از انسولین نبودم - فکر می کردم مصرف این دارو به معنای عدم موفقیت است. من از انسولین خیلی وحشت داشتم. من چند مورد مختلف از داروها را امتحان کردم ، اما آنها هنوز کار نمی کردند.
سپس ، چند سال پیش ، من در بیمارستان بستری شدم. من عفونت داشتم و قند خون من ویرانگر بود که پزشکان سعی کردند آن را درمان کنند. دکترم به محض رسیدن به من گفت که دیگر چاره ای ندارم. داروهای خوراکی کار نمی کردند ، بنابراین مجبور شدم انسولین مصرف کنم. من دو هفته را در بیمارستان گذراندم و در آنجا شروع به استفاده از انسولین کردم.
اکنون هر روز دو نوع مختلف انسولین مصرف می کنم - NovoLog ، یک انسولین سریع اثر که سه بار در روز قبل از غذا استفاده می کنم و Lantus ، یک مورد طولانی مدت که هنگام خواب مصرف می کنم.
هنگامی که در بیمارستان بودم ، آنها در مورد چگونگی استفاده از همه چیز خوب بودند ، و من با ویال و سرنگ به خانه رفتم. با این حال ، وقتی به خانه رسیدم ، از گرفتن عکس به خودم بسیار عصبی بودم. من نگران بودم که بخواهم دوز اشتباهی دریافت کنم یا حباب هوا داشته باشم. من در مورد نگرانی هایم با دکترم صحبت کردم و توانستم قلم های تزریق انسولین تهیه کنم. این قلم های پر شده است. شما فقط دوز مصرفی را می گیرید ، سوزن را به بالا پیچ می کنید و تزریق می کنید. واقعاً آسان است.
من به دلیل کارم به عنوان برنامه ریز رویدادها زیاد سفر می کنم. من در ابتدا نگران بودم که این یک بار باشد ، با ویال ها و سرنگ ها دور و برم. من می ترسیدم که مجبور شوم در مورد چیزی که بیشتر از همه دوست دارم ، بازنگری کنم. هرچند سریع فهمیدم که اینطور نخواهد بود.
حمل قلم های انسولین با من بسیار آسان است. در ابتدا خودم راجع به این موضوع آگاه بودم و در صورت نیاز به شلیک به اتاق خانمها می رفتم. اما استفاده از آنها بسیار آسان است و به هیچ وجه دردناک نیست. اکنون من قلم را در کیف خود دارم و می توانم آن را زیر میز قرار دهم و هر زمان که بخواهم سریع به خودم شلیک کنم.
صفحه بعدی: وزنم بالا رفت و وزنم افزایش یافت
چند مورد وجود داشت که من انتظار نداشتم از شروع انسولین استفاده کنم ، از جمله افزایش وزن. من تقریباً همیشه با وزنم مشکل داشته ام ، بنابراین این مسئله برای من بسیار سخت بوده است. من 30 پوند اضافه کردم. من سعی کرده ام با افزایش رژیم و برنامه ورزشی خود با افزایش وزن مبارزه کنم. به آرامی شروع به خاموش شدن می کند.
من همچنین نگران افت پایین قند خونم هستم. من نگران بودم که این شب هنگام خواب اتفاق می افتد و من در واقع چنین اتفاقی افتادم. با این حال ، بدن شما را از خواب بیدار می کند ، و من می دانستم که برای مقابله با آن باید چه کاری انجام دهم.
من پایین زیادی ندارم. آنها برای من بسیار اندک هستند. اما من نگران این بودم که این اتفاق دوباره در یک مکان یا مکان رخ دهد که نمی توانم در این مورد کاری انجام دهم ، مانند اتومبیل خود در ساعت های پرتلاش. من در این باره با یک پرستار صحبت کردم ، و او به من گفت یک لوله نجات دهنده زندگی را حمل کن. آنها به سرعت جذب می شوند و اکنون من چیزی در کیف خود دارم که به سرعت قند خون را در هنگام مسافرت معکوس می کنم.
همه این مسائل فقط موارد جزئی هستند. اکنون اوضاع برای من خیلی بهتر شده است. انسولین مرا آزاد کرده است زیرا من نگران بیمار شدن یا عوارض نیستم. الان احساس بهتری دارم و انرژی بیشتری دارم. و با تنظیم قند خون ، مسائلی که من در مورد کلیه هایم شروع می کردم از بین رفت.
من فکر می کنم مردم باید هرچه بیشتر در مورد انسولین آموزش ببینند. من از ناشناخته چنین ترس داشتم. اما اگر می دانستم که استفاده از انسولین بسیار آسان است ، از این بابت نمی ترسیدم. این زندگی شماست - این می تواند تفاوت بین مرگ و زندگی باشد. این یک شکست نیست - انجام بهترین کار برای بدن شما.