برای تشخیص پسوریازیس ماهها - و تمام صبر من - طول کشید
هنگامی که سرانجام لیز تشخیص صحیحی یافت ، درمان پسوریازیس وی برطرف شد. (الیزابت سالم) هنگامی که در نوجوانانم دچار آکنه می شوم ، شوخی می کردم که پوست زندگی من را گرفته است. نمی دانستم که چند سال بعد ، واقعاً نزدیک به انجام چنین کاری خواهد بود.
در سال 2002 من برای شروع سال اول تحصیل در دانشگاه از خانه خارج شدم. در هالووین ، با گلودرد پائین آمدم. من نمی خواستم آخر هفته را در اتاق خوابگاه خود بگذرانم ، بنابراین به هر حال بیرون رفتم.
چند روز بعد ، با لکه های خشک در قسمت زیرین بازوها از خواب بیدار شدم. آنها خیلی کوچک بودند - من فکر می کردم پوست خشک یا چیز عجیبی است که در دوش های عمومی برداشتم. روی آن لوسیون گذاشتم و فهمیدم از بین می رود. اما نشد پزشک پرستار در محوطه دانشگاه به من گفت که من احتمالاً به چیزی حساس هستم - مواد شوینده یا شاید آب موجود در ماشین لباسشویی.
به زودی به قسمت بالای بازوها ، سینه و کمرم سرایت کرد. من فکر کردم این جوش است ، اما داروهای جوش دار آن را بسیار بدتر کردند. هر روز صبح بیدار می شدم ، امیدوارم که یک شبه ناپدید شود. اما همیشه بدتر بود. من به دوستانم اعتماد کردم که چقدر باعث ناراحتی من شده است. آنها به من گفتند که به نظر بد نیست ، اما من می دانستم که آنها فقط خوب هستند.
من به اشتباه باکتری گوشت خوار تشخیص داده شدم - وقتی برای شکرگذاری به خانه رفتم ، والدینم وحشت کردند - این چقدر بد به نظر می رسیدم مادرم من را مستقیم به دکتر برد ، و گفت من باکتری گوشت خوار دارم. او توضیح داد که من می توانستم وقتی که در اثر بیماری استرپتوکوک الکل می نوشیدم به آن مبتلا می شدم. او واژه پسوریازیس را در گذرگاه ذکر کرد ، اما من چنان بر روی باکتریهای گوشت خوار متمرکز شده بودم که تشخیص او را برای دوم حدس نزدم. به نظر می رسید که چیزی به صورت من حمله می کند.
داستان من: ضرب و شتم به کلاله پسوریازیس
ویکتوریا بیماری خود را ، افراد بی ادب و حتی کنگره را تحمل کرد بیشتر بخوانید بیشتر درباره پسوریازیس
برگشتم و ترم را با تجویز کرم کورتیزون و آنتی بیوتیک به پایان رساندم. اما دو هفته بعد ، هیچ چیز تغییر نکرده بود. هر کاری کردم ، فقط بدتر شد. من هر شب لوسیون غلیظی را روی بدنم می مالم ، و این تا حدی کمک می کند. صبح 30 دقیقه را جلوی آینه دستشویی می گذراندم و صورتم را با پایه می پوشاندم.
من هرگز آرایش زیادی نمی کردم و حالا باید زنگ هشدار خود را خیلی زود تنظیم می کردم بنابراین می توانستم قبل از رفتن به کلاس خودم را بپوشانم. من دائماً خیال پردازی می کردم که همکلاسی هایم به من خیره شده اند ، بنابراین تمام استرس ناشی از آن - علاوه بر نگرانی های دانشگاهی ام مانند امتحانات نهایی - عوارض خود را می گرفت. و هر چه استرسم بیشتر می شد ، پوستم بدتر می شد.
صفحه بعدی: با یک متخصص پوست قرار ملاقات گذاشتم و خودم را به یک متخصص پوست ارجاع کردم
در تعطیلات کریسمس ، دوباره به دکتر برگشتم. او پیشنهاد داد که من از مقدار زیادی Eucerin و Aquaphor استفاده کنم. او دوباره کلمه پسوریازیس را ذکر کرد اما مسئله را فشار نداد. وقتی به خانه رسیدم کلمه را گوگل کردم اما هیچکدام از عکسهایی که دیدم شبیه آنچه که داشتم نبود.
نمی دانم چرا برای شروع به متخصص پوست نرفتم - شاید به این دلیل که دکتر به نظر نمی رسید. اما سرانجام این شرایط تمام زندگی من را در بر گرفت و من با یک متخصص پوست قرار ملاقات گذاشتم.
این متخصص پوست گفت که قبلاً چیزی شبیه به آن ندیده است و حتی او با ایده باکتری های گوشت خوار معاشقه کرد. با در نظر داشتن عقاید ، فکر می کنم دلیل احتمالی برای عدم تشخیص صحیح این بود که آنقدر لوسیون می گذاشتم که پوست من حالت کلاسیک پوستی پسوریازیس را نداشت. و من حتی با مراجعه به پزشک بسیار آرایش می کردم.
اما سرانجام متخصص پوست تشخیص داد که بیماری پسوریازیس است و برای شما Olux Foam را تجویز کرد ، یک داروی قوی که به معنای واقعی کلمه در لایه بالایی ذوب می شود. پوست تو. پس از چند روز استفاده از آن ، مقیاس ها کم کم از بین می روند. اما من تا ماه مارس به حالت عادی برنگشتم. خوشبختانه ، من از آن زمان تاکنون کاملاً واضح و روشن مانده ام.
من یاد گرفتم که به خودم گوش دهم
تمام آن ماه ها ، پوست من تنها چیزی بود که می توانستم به آن فکر کنم ، با این حال دکترم احساس می کرد که خراب نیست یک معامله بزرگ احساس می کردم واقعاً نمی توانم درمورد این موضوع با کسی صحبت کنم زیرا نمی خواستم شبیه هیپوکندریا باشم. هیچ کس نمی فهمید که این چقدر بد است یا من به سختی می خواستم از بین برود.
پسوریازیس امری غیرمعمول نیست و برای تشخیص صحیح پرونده من هرگز نباید اینقدر طول می کشید. کل تجربه مرا واقعاً پارانویا کرد. و یک نکته مهم که به من آموخت این است که اگر هرگز دوباره مشکلی پیدا کردم ، باید مستقیماً به یک متخصص بروم.