جیلیان مایکلز: 'من به همه یا هیچ چیز اعتقاد ندارم'
جیمز وایت من مقصر هستم: اطراف اتاق رختکن جیلیان مایکلز را زیر و رو کردم. در حالی که او بخشی از نمایش جدید خود ، Sweat Inc را فیلمبرداری کرد ، برای چند دقیقه تنها ماندم و من چیز جاسوسی بیش از حد وسوسه انگیزی را برای چشم پوشی از آن تهیه کردم: انبار میان وعده های او.
به هر حال ، کارآفرین تناسب اندام ، 41 ساله ، یک نیروگاه است و من می خواستم بدانم او چه سوختی را در ماشین خود قرار می دهد. میان وعده های وی شامل کراکرهای برنج قهوه ای ارگانیک است. بادام خشک بو داده ، نمک ؛ و چیپس سبزیجات ریشه ای.
و ، پسر ، آیا جیلیان نیاز دارد تا انرژی خود را حفظ کند. علاوه بر این نمایش ، که این ماه در Spike TV آغاز به کار می کند ، او در حال فیلمبرداری یک E است! مستندات کانال ، فقط جیلیان که زندگی او را در محل کار و خانه با شریک زندگی خود ، هایدی روآدز ، و دو بچه آنها ، لوکنیا ، 5 ساله و ققنوس 3 ساله ، در ژانویه پخش می کند. او همچنین مشغول نوشتن کتاب جدیدی برای مادران آینده ، "مادر داغ ، کودک سالم" است و به تازگی یک خط غذای تازه به نام Slim Soul (در سوپرمارکت های منتخب) راه اندازی کرده است. و این در بالای لباس تناسب اندام Impact است که او برای Kmart ایجاد کرده است. جیلیان هنوز لباس کامل ورزشی دارد زیرا او به تازگی یک تمرین روی دوربین را تمام کرده است - اما علی رغم نام نمایش او ، او عرق نمی کند. جیلیان در حالی که برای گرفتن ناهار در آن سوی مجموعه قدم می زدیم ، می گوید: "من اکنون از بدنم بهتر از 20 سال مراقبت می کنم." من بچه گرفتم من مثل این هستم ، "من باید مدتی دور باشم!"
در اتاق رختکن خود ، او با پا روی زمین نشسته است. غواصی در سالاد و راویولی ، جیلیان افسانه های مربوط به کار کردن را خرد می کند و به طور جدی توصیه هایی عملی در مورد تمایل به بدن و زندگی مورد نیاز ما ارائه می دهد.
من متوجه می شوم که هیچ یک از مرغ های کبابی را نمی خورید. من یک تن گوشت نمی خورم من هفته ای یک بار گوشت گاو با علف می خورم و میگو پرورشی و ماهی قزل آلا اقیانوس پرورشی و گاهی اوقات مقداری کف و ماهی تن می خورم. من به این سیاره نگاه می کنم و واقعاً شروع به دیدن این می کنم که چگونه سیاست غذایی و اقدامات غذایی ما جهان را نابود می کند. حتی گوشت گاو با علف چمن نیز برای کره زمین بسیار مضر است. و ما در حال ماهیگیری در اقیانوس ها هستیم.
آیا شما در خانه آشپزی می کنید؟
ما آشپز وحشتناکی هستیم! خوب ، هایدی یک آشپز خوب است ، اما یک تن وقت ندارد. من یک آشپز وحشتناک هستم ، بنابراین از پذیرفتن این موضوع متنفرم ، اما یکی از کارهایی که انجام می دهیم این است که چند رستوران داریم که به ما تغذیه می کنند - به معنای واقعی کلمه. هرچه بیشتر تمرین کنم ، کربوهیدرات بیشتری نیز نیاز دارم. خوردن قند را در ماه دسامبر متوقف کردم. کربوهیدرات ها ، بله ، اما شکر مستقیم ، نه.
آیا شما یک قانون غذایی وجود دارد که فکر می کنید همه باید از آن پیروی کنیم؟
من به همه اعتقاد ندارم یا هیچ چیز. فکر می کنم مطالب اصلی این است: پرخوری نکنید ، هرچه بیشتر از مواد شیمیایی پرهیز کنید و ... همین.
و البته مردم همیشه می خواهند بدانند که یک حرکت برای کل بدن بهترین است. آیا یک حرکت وجود دارد؟
مردم فکر می کنند یک راه حل ساده وجود دارد. راستش را بخواهید ، اکثر افراد مبتلا به پدیده های تناسب اندام با دادن جواب گلوله جادویی به ایجاد مشاغل می پردازند: 'هرچه می خواهید بخورید ، به جز این "هرچه می خواهید بخورید ، اما فقط در این ساعت ها." "فقط یک تمرین انجام دهید." و هیچکدام درست نیست. در واقع ، این بدترین کاری است که می توانید برای بدن خود انجام دهید. یکی ، شما یک آسیب بیش از حد دریافت خواهید کرد. دو ، بدن شما سازگار می شود و دیگر نتیجه نمی گیرید. و سه ، شما عدم تعادل ایجاد می کنید. آیا از یک دکتر می پرسید ، "من باید یک بای پس چهار برابر کنم. یک ابزار را انتخاب کنید. " مثل ، شما نمی توانید شما می خواهید کسی را بکشید!
صفحه بعدی: کلید جیلیان برای تناسب اندام (و ماندن)
جیمز وایت پس چه چیزی مهم است؟
کلید تناسب اندام آیا باید سرگرم کننده باشد ، یا شما این کار را نمی کنید پس شما به تنوع و شدت نیاز دارید. تنوع بنابراین شما می توانید عضلات خود را از چندین زاویه مختلف که ممکن است کار کنید. و شدت آن بر اساس ضربان قلب در رابطه با انرژی تولیدی است - بنابراین اگر مدت زمان کمتری می روید ، سطح شدت باید بالا برود. برای مدت طولانی تر ، شدت را پایین بیاورید.
چگونه باید تمرینات زنان در 30 ، 40 و 50 سالگی تغییر کند؟
چه؟ آیا این یک سوال آزار دهنده است؟ - نه. خوشحالم که از شما پرسیدید زیرا به من کمک می کند افسانه ها را از بین ببرم! بسیاری از مردم فکر می کنند که با افزایش سن به سرعت کاهش می یابیم ، درست است؟ بدن خود را مانند اتومبیل در نظر بگیرید: اگر ماشین را بیرون بگذارید و هرگز روغن را عوض نکنید ، هرگز شمع را تعویض نکنید و هرگز رنگ را واکس نزنید ، چه اتفاقی می افتد؟ "خوب ، در دهه 80 این ماشین مانند یک جواهر کار می کرد ، اما اکنون که دهه 90 است ..." نه ، نه ، نه. این تجمع آسیب و خوردگی است. در سن 40 سالگی ، من بیشتر از 20 سالگی تمرین می کنم و می توانم کارهایی را انجام دهم که هرگز قادر به انجام آنها نبودم: من می توانم اسکات اسلحه بزنم. من می توانم مسابقات سوپرمن را انجام دهم. می توانم کشش یک دست انجام دهم. من الان کاملا مناسب ترم.
بنابراین اگر 50 سال دارید ، می توانید هر کاری را که خودتان می خواهید انجام دهید انجام دهید؟ - آنچه مهم است این است: سطح فعلی تناسب اندام شما. اگر در 20 سالگی از فرم خارج نشوید ، این همان چیزی است که در 50 سالگی از حالت بدنی خارج می شود. هرگز دیر نیست! یک جوان 20 ساله باید به همان دلیلی که 50 ساله است تمرین کند. ما تراکم استخوان می خواهیم. ما توده عضلانی بدون چربی می خواهیم. ما می خواهیم چربی های عضلانی را بسوزانیم. ما می خواهیم مطمئن شویم که عروق خود را تمیز نگه داریم. ما می خواهیم قدرت قلبی عروقی داشته باشیم. بدن انسان بدن انسان است.
اگر ما می توانیم در هنگام تمرین به فکر شما میکروفون بدهیم ، چه چیزی می شنویم؟
'خدا ، من از این متنفرم. کی تموم شد؟ چه مدت در این ژست هستیم؟ اما اگر روی نتیجه نهایی تمرکز کنید و لذت بخش تر از ناراحتی شما در آن لحظه باشد ، از پس آن برمی آیید. این تفاوت بین الهام و انگیزه است. الهام خارجی است. دیدی کسی این کار را می کند و فکر کردی ، "خدای من ، من این را می خواهم." انگیزه این است که وقتی شما در آن لحظه هستید ، "این بمکد ، اما دلیل من این است: نان های استیل ، بیکینی در تعطیلات ، پیاده روی دخترم از راهرو ، ملاقات با پسر پسرم." این همان چیزی است که به من کمک می کند تا لحظه ای این را تحمل کنم. الهام یک شروع است. انگیزه نیروی محرکه است - و این باید از درون ناشی شود.
بزرگترین مسئله در ذهن زنان که مانع ما می شود چیست؟
جامعه به گونه ای با زنان رفتار می کند که بسیار حامی آنها باشد. "فقط از پله ها استفاده کنید" یا "فقط این یک تمرین را انجام دهید" یا "پنج کاری که می توانم پشت میز کار خود انجام دهم چیست؟" من مثل ، "هیچ چیز! شوخی می کنی؟ برو باشگاه! شما باید تمرین کنید! "
چگونه ترسهایی را که اندازه گیری نمی کنیم خاموش کنیم؟
شما باید این مسئله را خاموش کنید! ای کاش می توانستم کاملاً از شبکه های اجتماعی خارج شوم. این عنصر مقایسه است که به شما احساس بدی می بخشد - زیرا بقیه افراد خود را کامل نشان می دهند! عزت نفس هیچ کس ضد گلوله نیست. مواردی را که باعث می شود احساس شما کمتر از این باشد و به یک اجتماع بروید - تناسب اندام یا موارد دیگر - با افراد همفکر خود پیگیری نکنید.
وقتی از درون به اعتماد به نفس رسیدیم ، چگونه می توانیم در خارج جسورتر باشیم؟ > وقتی بچه ها حرفهای پرخاشگرانه می زنند ، مردم می روند ، "او واقعاً می داند در مورد چه چیزی صحبت می کند." وقتی زن این کار را می کند ، عوضی است. من شنیده ام مردم موفق ترین و قدرتمندترین زنان جهان را عوضی می نامند. خوب ، آنها تا انتهای سمت مدیرعامل می خندند. شما باید بیش از این تمایل پیدا کنید که دوست داشته شوید. این مسئله شماره یک است: اگر می ترسید که مردم دوست ندارند شما را دوست داشته باشند ، شما نمی توانید آنچه را که باید گفته شود بگویید. به یاد می آورم وقتی آموزش گفتاری داشتم ، متوجه شدم که زنان مانند یک س questionال بیانیه می دهند. زنان پایین ، پایین ، بالا می روند. مردان بالا ، پایین ، پایین می روند. من دیگر حتی نمی توانم "up" را در پایان انجام دهم ، زیرا از آن خارج شده ام. این همان راهی است که احساس می کنید. اطمینان حاصل کنید که چیزی بیانیه است و سوال نیست. مگر اینکه یک سوال باشد.
شما همیشه بسیار مطمئن به نظر می رسید. آیا شما قبل از اینکه یک جهش بزرگ انجام دهید عصبی می شوید؟ - من از شکست متنفرم - حتی اگر این کار را اغلب انجام دهم! می مکد هیچ کس دوست ندارد شکست بخورد. من هر وقت چیز جدیدی را بیرون می کشیم عصبی می شوم ، خواه این نمایش باشد یا E! نشان دادن من از این موضوع فوق العاده عصبی بودم من بیشتر نگران هایدی هستم. او فکر می کند ، مانند ، "من این را فهمیدم" ، اما من فکر نمی کنم شما تا به حال واقعاً می توانید بدانید. من مثل این بودم ، "عزیزم ، مردم می خواهند انواع مختلف چیزهای وحشتناک را بگویند." من نگرانم که او عادت ندارد یک چهره عمومی باشد. اما او واقعا یک زن باهوش است. مطمئنم که حالش خوب خواهد شد.
صفحه بعدی: جیلیان در مورد ازدواج گفتگو می کند -
جیمز وایت آیا شما و هایدی ازدواج کرده اید؟
نه ، ما ازدواج نکرده ایم هنوز. ما شرکای داخلی بودیم. و بعد مجبور شدیم بچه های یکدیگر را به طور مشترک قبول کنیم. سپس ما مانند این بودیم ، "خوب ، ما منتظر می مانیم تا همه بتوانند ازدواج کنند." حالا همه می توانند ازدواج کنند!
چگونه شما و هایدی تصمیم برابری ازدواج دادگاه عالی را جشن گرفتید؟
من به او پیام دادم و مثل اوا ، خدا ، عزیزم! " و او مانند "Yay!" و سپس به زندگی خود بازگشتیم. تمام دوستان دگرجنسگرای من نمایه های خود را به رنگین کمان تغییر می دادند. من از پذیرش آن متنفرم ، اما فکر می کنم گاهی اوقات بهتر است که بگذارید افراد دیگر برای شما مبارزه کنند. خوب است که جامعه دگرجنسگرایان حمایت می کنند زیرا در غیر این صورت ، من نمی دانم که نظر شما نیز گرفته شده است. مثل این است ، "اوه ، خوب البته شما می خواهید ازدواج همجنسگرایان باشید ، شما همجنسگرا هستید." من فکر می کنم وقتی افراد دگرجنسگرای با همسالان خود صحبت می کنند و مثل این می مانند که "این یک چیز حقوق برابر است" ، کمی آسان تر است. مردم می دانند من کیستم. آنها می دانند که من در کجا ایستاده ام.
سریال واقعیت شما به جهان خواهد گفت ، این زندگی عادی است. این چیزی است که با دو مادر به نظر می رسد. آیا شما از این موضوع هیجان زده اید؟ - خوب ، ما دقایقی که کیتلین جنر آمد ، انقلابی بودن را کنار زدیم! در ابتدا همه اینگونه بودند: "آیا این انقلابی خواهد بود؟" حالا همه چیز در مورد تراجنسیتی بودن است. عزیزم ، ما مدرسه قدیمی هستیم. ما دقیقاً از این موضوع رد شدیم. من مثل این بودم ، "اوه خدای من! ما خسته شدیم! "
بزرگترین ترس شما از سلامتی چیست؟ راستش ، سرطان. بیماری قلبی که می توانم از آن جلوگیری کنم. من می توانم از پوکی استخوان جلوگیری کنم. دیابتی که می توانم از آن جلوگیری کنم. نمی توانم به شما بگویم که چند نفر از افراد سالم را که مبتلا به سرطان هستند می شناسم. من می توانم به هاوارد هیوز تبدیل شوم ، مانند: "در آبی که آب آنها درست کرده اند چیست؟ چه چیزی در این اسپری موی فرسوده است؟ چه سموم دفع آفات را روی پنبه قرار می دهند؟ ' اما مواردی وجود دارد که نمی توانید کنترل کنید.
بزرگترین ترس زندگی شما چطور؟ آیا شما یکی دارید؟
قبل از بچه ها ، من مثل این بودم ، "خوب ، اگر همه چیز را از دست بدهم ، اهمیتی نمی دهم. من برمی گردم ، مثل ، حقه بازی من در "کوکتل" تام کروز خواهم بود. " اما بعد از بچه دار شدن ، فکر می کنم نگرانی شما این است که چنان اشتباه بزرگی مرتکب می شوید که بی خانمان می شوید و بچه ها را با خود می برید. منطقی نیست من به خوبی از آن آگاه هستم. و من کارم را دوست دارم ، اما قطعاً فکر می کنم زمانی پیش خواهد آمد که بخواهم همه آن را بفروشم و در غروب خورشید بازنشسته شوم. قلب من ، فکر می کنم ، قرار است به جای دیگری برود. من در زندگی چیزهای زیادی را صرف کرده ام ، بنابراین مثل این هستم که "کجای وقت است که می توانم متوقف شوم ، سوار شوم و در آن مستقر شوم؟" دیگر هیچ مسابقه ای وجود ندارد. دیگر پول سازی نیست. دیگر مسابقه موش صحرایی نیست. فقط سرد کردن و تلاش برای انجام کارهای خوب فقط.
ترفند برای انجام کاری که از آن می ترسی
جیلیان می گوید: "در اینجا یک درس عالی است که به من کمک می کند تا از ترس بترسم." "چیزی را که از آن می ترسی انتخاب کن. به عنوان مثال ، "من می ترسم آن کار را شروع کنم." "من می ترسم از آن دختر یا پسر سال کنم." سپس این سه سناریو را بازی کنید. "
سناریو 1: از خود بپرسید اگر همه چیز درست پیش برود چه می شود؟
" این دلیل شماست "، می گوید جیلیان . "اینگونه است که در لحظه ناراحتی را تحمل می کنید. این انگیزه شماست. "
سناریو 2: از خود بپرسید ، اگر اشتباهی رخ دهد چه می شود؟
" خوب ، 99 درصد از هر اتفاقی که در زندگی شما رخ می دهد او می گوید ، غیر از مرگ قابل بازیابی است. "اما بسیار بعید است که اگر بخواهید از او بخواهید که شما را به مرگ بکشاند ، شکست بخورید. اگر زمین بخورم ، افراد حامی اطرافم را پیدا کرده ام. از اشتباه خودم یاد خواهم گرفت و من تا زمانی که درستش نکنم باهوش تر می شوم. "
سناریو 3: از خودتان بپرسید اگر کاری انجام ندهم چطور؟
" اگر تو جیلیان اشاره می کند ، هیچ کاری انجام ندهید ، شما همیشه بدترین سناریو را بروز خواهید داد. بنابراین ممکن است بگویید ، "من می ترسم که این نمایش شکست بخورد و هیچ کس دیگر هرگز مرا استخدام نکند." اما اگر نمایش را انجام ندهید ، دیگر کار نمی کنید! اگر کاری انجام ندهید ، همیشه سناریوی دقیقی ایجاد می شود که سعی می کنید از آن اجتناب کنید. "
نتیجه نهایی؟ جیلیان می گوید: "وقتی این سه مورد را بازی کنید ، خواهید فهمید که جایی برای رفتن وجود ندارد جز اینکه آن جهش ایمان را داشته باشید."