Khloé Kardashian صحبت می کند بدن شرم آور ، تمرین صورت خود ، و چگونه او با متنفر است
توجه ، هر زنی بالای 10 سال که یک تجربه آسیب زا برای خرید شلوار جین داشته باشد: Khloé Kardashian درد شما را احساس می کند. خط جدید جین او ، Good American ، که از اندازه 00 تا 24 است ، با شما ایجاد شده است - و هر زن دیگری که شلوار جین سرد می خواهد اما یک اندازه نمونه نیست - در ذهن شما است.
به عنوان یک عضو خلوع ، 32 ساله ، از مشهورترین خانواده آمریکایی و ستاره ای از محبوبیت بسیار محبوب E! از سال 2007 تاکنون با کارداشیانز همراه است ، نوسانات وزن و ناامنی های خود را در مقابل کل جهان تجربه کرده است. اما او اخیراً یو یوینگ را یک بار و برای همیشه متوقف کرده است. در سال 2013 ، در حالی که میکروسکوپ را از بین برد و با ستاره سابق NBA ، لامار اودوم ، در سالن بدنسازی پناه گرفت. وی در جلسات آموزش شخصی فارغ التحصیل شد و سپس سرانجام با یک متخصص تغذیه دیدار کرد تا برای همیشه رابطه خود را با غذا تغییر دهد. نتیجه؟ او هرگز گرمتر یا شادتر به نظر نرسیده است.
شخصاً در اتاق ناهار خوری خانه شیک و شیک خود در کالاباساس ، کالیفرنیا ، Khloé به نظر می رسد ، دقیقاً دقیقاً مانند آنچه در تلویزیون یا مکرر به نظر می رسد ضربه محکم و ناگهانی ، ورزشی است که برای مو و آرایش می میرد. (پس از گپ و گفت ما ، او به آشپزخانه می رود تا از KUWTK ، که فصل 12 خود را به اتمام رسانده است ، فیلمبرداری کند. او همچنین یک نمایش جدید E! دارد ، Revenge Body با Khloé Kardashian ، که در این ماه برتر است.) از پله های خود در پاهای برهنه ، او وارد می شود و آغوش بزرگی به من می بخشد - "من یک آغوش هستم!" - و سپس به گفتگو می پردازیم.
یار عزیزم آمریکا قبلاً بانوی جوانی بور ، چشم آبی و کاملاً آماده بود ، و امروزه ، این یک گلدان ذوب بد است ، تمام قومیت ها ، ارتفاع و رنگ های مختلف. فقط به این دلیل که شما را با خال کوبی پوشانده اند ، به این معنی نیست که پیچیده و رئیس نیست. همچنین ، همه کارها در ایالات متحده انجام می شود - این واقعا مهم است - از رنگ آمیزی جین گرفته تا ساخت الگو.
صنعت جین نیازی به خط جین طراح دیگری نداشت و من نیازی به تهیه آن احساس نمی کردم. یکی من واقعاً به شدت نسبت به خود احساس می کنم ، زیرا زنانی را در هر شکل و اندازه دوست دارم. من عاشق توانمند سازی زنان هستم و وسواس زیادی در زنان با اعتماد به نفس دارم. برای کمپین ما ، زنان واقعی را رزرو کردم. من واقعاً احساس کردم که باید یک خط برد گسترده داشته باشم. من از استفاده از کلمه "plus-size" متنفرم.
بله. همیشه وقتی با خواهرانم می خریدم بیگانه بودم. اگر شما یک 8 یا 10 بودید ، آنها نفس نفس می زدند ، بنابراین به عنوان یک 12 ، که من در یک نقطه بودم - خدای ناکرده! - آنها از من دور می شدند ، و وحشتناک بود. خط ما دارای یک کمربند کانتور است زیرا وقتی کمرتان از غنیمتان کوچکتر است ، آن شکاف از پشت به وجود می آید. من قبلاً جین گران قیمت می خریدم و 50 دلار برای خیاطی آن هزینه می کردم. ما راهی برای جلوگیری از آن کشف کردیم. ما چکمه و باسن داریم و این همان چیزی است که زن بودن است.
من همیشه به دلیل کاپ کیک های کوچک یا دسته های عاشقانه خودم کمی بلندتر شدن را دوست دارم. من همچنین یاد گرفته ام که من عاشق خرید در خانه هستم. لباس جین و لباس شنا دو چیز ترسناک برای خرید در فروشگاه است. شما یک کارمند فروش عالی دارید که می گوید: "شما افسانه به نظر می آیید!" و من مثل این هستم ، "آیا من؟" حتی با نورپردازی و آینه های لاغر حتی نمی دانم. من دوست دارم بصورت آنلاین سفارش دهم ، وگرنه چیزهایی مثل ته دیگ را می خرم زیرا در مورد آنها صحبت کردم. من عاشق ته زنگ هستم ، اما لاغر نیستم. من و کندال قد مشابهی داریم ، اما او کاملاً متفاوت از من است. او می توانست ته زنگ ها را انجام دهد. او ستاره راک بیشتری است.
متشکرم. و قطعاً و با اشلی گراهام های جهان ، مانند انقلاب بدن است. من هرگز با او ملاقات نکرده ام ، اما ما طرفدار یکدیگر هستیم. او بسیار زیبا و مطمئن است - از درون می درخشد. من دوست دارم که این یک تغییر اجتماعی است. من عاشق این هستم که فرهنگ پاپ اکنون تصاویر بدنی واقع گرایانه ای برای زنان دارد ، مخصوصاً برای بچه ها. چون وقتی جوانتر بودم فقط هروئین شیک بود.
من طلاقم را پشت سر می گذاشتم و واقعاً به یک مرکز فروش احتیاج داشتم. من به غذا روی آورده بودم و در تمام طول زندگی خود با غذا رابطه ناسالم داشتم و مانند این بود که "غذا هرگز به من در کاهش وزن کمک نکرده است." بنابراین من به اعتدال اعتصاب پیوستم ، و به آنجا می رفتم و هدفونم را می گذاشتم و روی بیضوی یا پله ها می آمدم ، و کسی من را آزار نمی داد و از من س questionsال نمی کرد - زیرا حتی در استارباکس ، "متاسفم .." . "من زنان واقعی خانه دار یا چیزهای بی عاطفه دیگری را تماشا می کردم ، و احساس می کردم تمام استرسی که دارم ، همه پاپاراتزی ها - من همه سر و صدا را مسدود کردم. آنجا فرار کردم و به عنوان یک محصول جانبی شروع به کاهش وزن کردم. سپس فکر کردم ، "خوب ، من می خواهم یک مربی تماس بگیرم ، و گونار پیترسون یکی از دوستان خانوادگی ما بوده است." او بدن من را تغییر داد.
بعضی افراد می گفتند: "لاغر شدن خیلی طول کشید." و من مثل این هستم ، 'من کل زندگی خود را چاق یا بی شکل کرده ام. برای برنامه ریزی مجدد بدن من زمان می برد. ' اما بعضی از افراد مانند این بودند که: "من وقتی چاق هستم ، تو را بهتر دوست دارم." الان که کار می کنم بدنم شرمنده می شود! اما برای من اهمیتی ندارد که چه وزنی دارم. این واقعاً در مورد سالم بودن من است. من هرگز اینگونه نبودم: "من می خواهم ظرف 30 روز 30 پوند کم کنم." به من اعتماد کنید: من پاک کننده های آب را انجام داده ام. من Master Cleanse را انجام دادم. مثل اینکه ، بیانسه چه کاری انجام می داد؟ اما برای بدن و سبک زندگی من کارایی نداشت.
بعد از یک سال و نیم کار با گونار ، او مرا با متخصص تغذیه خود تنظیم کرد. من مراحل کودک را انجام دادم. نوشابه های گازدار را قطع کردم ، سپس به مدت دو هفته بدون لبنیات رفتم و 11 پوند وزن کم کردم. الان فقط شیر بادام می نوشم. من هنوز عاشق پنیر هستم که سخت است ، اما اگر می خواهم به سرعت وزن کم کنم ، بدون لبنیات راهی برای ادامه کار است. دیگه حتی رژیم هم نیست. من کربوهیدرات ها را بعد از ساعت 3 بعدازظهر خوب پردازش نمی کنم. کیم می تواند هر چیزی را بخورد ، و من مثل "من از تو متنفرم". متخصص تغذیه چنین بود: "کیم اندامی مانند فراری دارد ، و شما بدن مانند هوندا." من مثل این بودم ، "بله ، درست به نظر می رسد. این زندگی من است - شما همین الان خلاصه آن را بیان کردید. "
من انجام می دهم. مثل اینکه دوست دارم با خودم کنار بیایم. آنچه دیوانه است این است که من خیلی به آن عادت کرده ام. من اینجا هوس نمی کنم اما وقتی به خانه شخص دیگری می روم ، تو نمی توانی جلوی من را بگیری. من معتقدم اگر اشتیاق زیادی دارید ، خود را محروم نکنید - همه چیز را با حد اعتدال.
من و کایلی. کورتنی وحشتناک است. من فکر نمی کنم که او می داند چگونه تخم مرغ را خرد کند.
ما انگیزه یکدیگر را ایجاد می کنیم ، اما من مدت زیادی با کورتنی کار نکردم ، زیرا من همیشه فکر می کردم که او یک کودک است و من نمی تواند با whiners کار کند. من بدجنس هستم اما بعد من با كورتنی كار كردم و مثل این بود كه "اوه خدای من ، او هم خیلی بد است. او یک جانور است. کیم و کایلی بدترین ها هستند. عرق می کنند و بسیار زیبا به نظر می رسند و در واقع کار زیادی نمی کنند. من مثل این هستم ، 'بچه ها چطور آن بدن ها را دارند؟' من و كورتني به جين فوندا و سوزان سامرز همديگر را جين و سوزان صدا مي كنيم.
من دن را دوست دارم ، اما كاني او را به تور برد. من می گویم سرقت مربیان بزرگترین نشانه بی احترامی است.
من عاشق طناب پریدن هستم. من دوست دارم از آن متنفر باشم. دان می گوید ، "در عرض پنج دقیقه ، شما باید 800 پرش انجام دهید." من مثل این بودم ، "این آسان است" ، اما نه ، سخت ترین است. من خیس شده ام و نمی توانم نفس بکشم و دست هایم درد می کند اما برای من این یک تمرین تمام بدن است. دویدن حداقل مورد علاقه من است.
من حتی مشاعره بزرگ ندارم! با کاهش وزن ، chichis کوچکم را از دست داده ام. اما مشکلی نیست شمال خیلی بامزه است. او مانند "چرا شما مانند مادرم چیچی ندارید؟" من مثل "من نمی دانم!" من از دویدن متنفرم ، اما مسیرهای محله ام را می دوم و کت و شلوار سونا می پوشم که شبیه کیسه زباله است. آن را برمی دارید و مانند حوضچه عرق است. این همه وزن آب است ، اما اگر می خواهید نفخ کنید ، ترفند خوبی است. وقتی این کار را می کنم میزان مصرف آب را افزایش می دهم.
من همیشه می گویم اهداف واقع بینانه ای تعیین کنم ، زیرا در این صورت دلسرد نمی شوید. کاری انجام دهید ، و سپس از آنجا هدف جدیدی تعیین کنید. اعتقادی به رفع سریع ندارم. من می خواهم تغییرات سبک زندگی را ایجاد کنم.
من نمی دانم که فقط خیالاتی هستم یا در دنیای کوچک خودم هستم ، اما هرگز فکر نمی کردم که بزرگ باشم ، حتی اگر همیشه مورد انتقاد همه فوق العاده بوده ام دیگر احساس می کنم وقتی با لامار بودم بزرگترین بودم ، اما او آنقدر من را دوست داشت و من آنقدر عاشق بودم که نگران این موضوع نبودم. بنابراین شاید اعتماد به نفس من از آنجا بود. من همچنین خوش شانس هستم که چنین خانواده عالی دارم. من عکسهای خودم را با لباس تنگ بدنه ای از پشت در یک گپ گروهی برای خواهران و مادرم ارسال می کنم ، و می روم ، "چرا بچه ها اجازه می دهید این لباس را بپوشم؟ مناسب نیست من به اندازه بزرگتری احتیاج داشتم! ' آنها مانند ، "قسم می خورم - این PhotoShop است. شما آنطور نگاه نکردید. چون آنها من را آنگونه نمی دیدند.
خیلی جالب است. این به نوعی تاریک است ، اما بعد از آن ، تمام خانواده من همه وصیت نامه های خود را تغییر دادند تا من مشاور پزشکی آنها باشم ، زیرا شما نمی دانید که کسی چه عکس العملی نشان می دهد تا زمانی که در چنین شرایطی قرار بگیرید - خدای ناکرده. هیچ کس نباید در چنین شرایطی قرار گیرد ، اما با این وجود ، من از درون قدرت پیدا کردم. من خیلی آرام بودم و بیشتر شبیه این بودم که "این از شما بزرگتر است" و شما فقط قدرت می گیرید. خیلی دعا می کنم و من با پدرم زیاد صحبت می کنم.
اوه جان من آن را دوست دارم. احساس می کنم با Beast قرار ملاقات می گذارم. وحش ، مانند ، بزرگ و بزرگ است. دوست نداشتم وقتی او به شاهزاده تبدیل شد. او به عنوان Beast سردتر بود. دوست پسر من یک عیار است ، بنابراین من مردان بزرگ را دوست دارم.
بله ، تریستان. من پنج و ده ، و او شش و نه. من عاشق ورزشکاران هستم. شخصی که همان علاقمندی های من را دارد و دوست دارد در آن کار کند ، مثل اینکه سرگرمی یا شغلش باشد ، بسیار خوب است. تریستان همان کسی است که من عاشق آن هستم. او کمی عیار است.
برای من بیشتر از آنکه من انجام بدهم بیشتر به احساس من این است که کسی را احساس کنم. من دوست دارم کسی مثل این باشد ، "من عاشق روشی هستم که او مرا دوست داشت."