اختلال دو قطبی من باعث می شود آنچه هستم - و من خوشحالم که آن را دارم

thumbnail for this post


این نویسنده بخشی از شبکه همکاران ما است. درباره شبکه مشارکت کنندگان و چگونگی عضویت بیشتر بیاموزید.

هنگامی که من کودک بودم ، به پشت دراز می کشیدم و می دیدم که ابرها به آسمان سر می خورند. آنها دائما در حال تغییر شکل بودند - یک اژدها ، یک خرگوش ، صورت - بارها و بارها تبدیل به یک چیز جدید می شود. برای من ، داشتن یک وضعیت بهداشت روانی احساسی دارد. من بیش از 20 سال است که با اختلال دوقطبی زندگی می کنم ، و تقریباً اجازه داده ام که آن را از بین ببرد. مانند ابرها ، اختلال دوقطبی می تواند شوم و ترسناک باشد ، خصوصاً در آغاز. من احساس می کردم همیشه در حال تغییر هستم ، و هر روز ، گاهی هر ساعت ، به یک نسخه جدید (و گاهی اوقات بهبود نیافته) تبدیل می شوم. اما با گذشت زمان ، من بی نظمی مرا بپذیر این باعث می شود که هستم ، و من به طور کامل آن را رها نخواهم کرد.

اختلال دو قطبی به من یاد داده است که پوشش نقره ای را در همه چیز ببینم ، حتی اگر فقط "من از آن تجربه زنده مانده ام." و در حالی که من درک می کنم که سفر و علائم همه متفاوت است (و بسیاری از افراد با شرایط روحی روانی ممکن است احساسی شبیه من نداشته باشند) ، می خواهم دلایلی را که چرا توانسته ام در اختلال دو قطبی خود زیبایی پیدا کنم بیان کنم.

مواجهه با چالش هایم احساس اعتماد به نفس تازه ای در من ایجاد کرده است. من با آنچه هستم مشکلی ندارم و به قدرتی که کسب کرده ام و قدم هایی که در جهت بهبودی برداشته ام افتخار می کنم. سالها سعی کردم رفتار و تأثیری که بر زندگی من دارد منطقی باشد ، اما این کمکی نکرد. اکنون ، من در حال حفظ تعادل از طریق درمان ، دارو و یک شیوه زندگی سالم ، از جمله تغذیه مناسب ، ورزش و ایجاد یک شبکه پشتیبانی هستم. بیشتر از همه ، من در تلاش هستم که خودم را بپذیرم و دوست داشته باشم.

از وینسنت ون گوگ تا ارنست همینگوی به ویرجینیا وولف ، لیست افراد مشهور خلاق که گفته می شود نوعی بیماری روانی دارند ، گسترده است. من می توانم آن را درک کنم: در حالی که مطمئناً با اختلال خود فراز و نشیب داشته ام ، اما دریافته ام که اغلب می توانم به بهمن انرژی خلاقانه ای که به نظر می رسد با آن همراه باشد ، ضربه بزنم. وقتی مغز من در آتش است ، ایده ها و اشتیاق من بی حد و مرز به نظر می رسد. اگرچه ذهن من گاهی اوقات می تواند مانند یک مکان آشفته و بی نظم احساس شود ، من یاد گرفته ام که چگونه انرژی خلاق خود را مهار کنم و آن را به سمت هدفی هدایت کنم ، که به من کمک کرده است تا چیزهایی را که در زندگی می خواهم دنبال کنم.

من اعتقاد دارم که تشخیص دادن یک بیماری ناتوان کننده احساس فروتنی و همدلی عمیق تری به من داده است. داشتن یک اختلال بهداشت روان به من یاد داده است که چگونه احساسات دیگران را بخوانم و درد آنها را درک کنم. و از آنجا که در گذشته در حال دریافت قضاوت ناعادلانه بوده ام ، اکنون بیش از حد آگاه هستم که دیگران را قضاوت نمی کنم. در نتیجه ، من شنونده بهتری شده ام و می دانم چگونه از کسانی دفاع کنم که همان اوج یا پستی که احساس کردم را پشت سر می گذارم.

هنگامی که من آونگ غول پیکر اختلال خلقی را تجربه کردم ، احساس ترس خود را از دست دادم. تجربه قسمت های شیدایی و افسردگی هنوز نگران کننده است که با اختلال دو قطبی من همراه است ، اما نتیجه این است که ترس دیگر مرا از هیچ چیز باز نمی دارد. من کمتر می ترسم از فرصتی جدید استفاده کنم یا به موقعیتی بپردازم که شاید نتوانم نتیجه آن را پیش بینی کنم. شاید به دلیل اینکه از نظر احساسی همه اینها را پشت سر گذاشته ام ، از آن مرز ترس عبور کرده ام و اکنون تنها کاری که می خواهم انجام دهم این است که زندگی را به طور کامل انجام دهم.

مانند آسمان های آبی پس از طوفان ، شادی که بعد از یک دوره افسردگی شدید احساس زیبایی می کنم ، و همیشه به خاطر آن سپاسگزارم. بی نظمی من به من کمک کرده است از زندگی که دارم و دوستانی که از من فرار نکرده اند قدردانی کنم. همانطور که نویسنده ، بریژیت نیکول می گوید: "هرکسی وقتی خوشبخت باشی می تواند ظاهر شود. اما آنهایی که وقتی قلب شما از هم می پاشد کنار شما می مانند ، آنها دوستان واقعی شما هستند. "




A thumbnail image

اختلال دو قطبی در زنان متفاوت است

زنان مبتلا به اختلال دوقطبی گاهی تغییر خلق و خوی خود را با PMS اشتباه می گیرند و …

A thumbnail image

اختلال دوقطبی

بررسی اجمالی اختلال دو قطبی ، که در گذشته افسردگی شیدایی نامیده می شد ، یک …

A thumbnail image

اختلال رفتار خواب REM

بررسی اجمالی اختلال رفتار خواب حرکت سریع چشم (REM) نوعی اختلال خواب است که در آن …