تغییر CrossFit من بسیار شدیدتر از آنچه انتظار داشتم بود - اما نه به دلیلی که فکر می کنید
اکثر افراد CrossFit را شروع می کنند زیرا بدنبال لاغر شدن ، تقویت شدن یا رسیدن به بهترین شکل زندگی خود هستند. با داشتن راگبی در کالج ، تدریس زومبا ، پایان یک ماراتن و بدن سازی ، برای من CrossFit در مورد وعده های بدنی نبود. من به یک جعبه CrossFit پیوستم (به نام سالن های ورزشی) چون به کار احتیاج داشتم.
من برای کاری که در آن زمان کار رویایی ام بود به نیویورک نقل مکان کردم. اما شش ماه بعد ، من مادرم را زار زار زار زدم. به من اطلاع داده شد که شرکت ظرف دو هفته به من اجازه می دهد بروم. تیرگی اشتیاق پس از گرایش فرسوده شده بود ، من دیگر مطمئن نبودم كه رشته شغلی مناسبی را انتخاب كرده ام و موجی از تنهایی به من ضربه زده شد.
پس از نیم سال زندگی در شهر ، من نتوانستم هیچ دوستی پیدا کنم. شبهای آخر وقت در دفتر بر ساعتهای خوش و آویزهای باند دختر اولویت داشت. و از آنجا که من اغلب دیر از کار خارج می شدم ، به جای نمونه برداری از صحنه کلاس تناسب اندام نیویورک ، یک سالن بدن سازی 24 ساعته را انتخاب کردم. در آنجا ، من می توانم فرهای دو سر خود را انجام دهم ، روی راه پله راه می رفتم و بعد از حدود یک ساعت ، فلکس می کردم ، سلفی های آینه می گرفتم و می رفتم.
حالا ، من اینجا بودم ، دست و پا می زدم و آرزو می کردم برای دوستان در مورد بیکاری قریب الوقوع خود تخلیه کنم و نیاز جدی به همکاری دارم. بنابراین وقتی در اینستاگرام دیدم که یک جعبه منهتن ، ICE NYC ، یک مدیر رسانه اجتماعی میز جلو را استخدام می کند ، من درخواست دادم.
من در گذشته درباره سطل زباله صحبت کردم (یا حداقل فکر کردم) ، حتی اگر کاملاً با خودم صادق باشم ، دلیلی نداشتم. اما حدس می زنم بخشی از من وجود داشت كه كمی شیفته کل پدیده CrossFit و جامعه وعده داده شده آن بود.
اولین مصاحبه من مستقیماً بعد از کلاس برگزار شد. خیلی زود که رسیده بودم ، دم تمرین را گرفتم و ورزشکاران را به یکدیگر تبریک گفتند و آن را برای تشویق آوردند. اخلاق گروه یادآور زمان بازی من در راگبی در دانشگاه بود: با مربی با احترام رفتار می شد ، تیم مصمم و متمرکز بود و ورزشکاران سیاست ضمنی "هیچ کس پشت سر نمی گذاشت" را دنبال می کردند.
در حالی که وعده هالتر به تنهایی نمی توانست من را متقاعد کند که CrossFit را امتحان کنم ، تماشای یک کلاس و صحبت با صاحب ورزشگاه در مورد اجتماع ، تناسب اندام و پیوستن به این دو می تواند.
بعد از مصاحبه من ، صاحب خانه تماس گرفت به من اطلاع دهید اگر CrossFit را امتحان کردم و از آن خوشم آمد ، او مرا استخدام می کرد. بنابراین صبح روز بعد در یک کلاس ثبت نام کردم. من فکر کردم شرکت در یک کلاس CrossFit مانند به روزرسانی LinkedIn ، نخ دندان کشیدن یا خوردن سبزیجات است: یک شر ضروری است.
معلوم است ، CrossFit چیزی نیست که شما فقط یکبار در آن وارد شوید و از آن خارج شوید. مدتی اگر بچسبد ، خیلی خوب می چسبد.
من از زمان استخدام اصلی در جعبه بسیار تغییر کرده ام. برای اولین بار ، من به یک نقش نیمه وقت روی آوردم تا بتوانم یک حرفه نوشتن در تناسب اندام را دنبال کنم ، اما هنوز در آنجا کار می کنم و جعبه خانه خود را در نظر می گیرم. دوازده ماه از پیوستن به انجمن ICE NYC CrossFit می توانم با اطمینان بگویم این ورزش زندگی من را تغییر داده است. نحوه کار این است.
اکثر جعبه ها دارای فرایند رمپ هستند که شامل یادگیری طناب ها (و بالابرهای اصلی هالتر و حرکات وزن بدن) است ، اما چون از روزهای دانشگاهی تجربه وزنه برداری داشتم ، اجازه عبور از آن را داشتم جلسات (اگر به فکر پیوستن به جعبه هستید ، از این پیشنهادات استفاده کنید ؛ از اینکه فرصت یادگیری را از دست دادم متاسفم). اگرچه من تجربه تناسب اندام داشتم ، اما مدتها طول کشید تا بفهمم چه کاری انجام می دهم.
CrossFit خود را به عنوان حرکات عملکردی متنوع و مداوم با شدت بالا تعریف می کند و آن قسمت به طور مداوم متفاوت است. خیلی زیاد است ربودن وجود دارد ، و سپس ربودن قدرت وجود دارد. همچنین یک قاپ قدرت آویزان ، و یک قاپ اسکات آویز نیز وجود دارد.
این تنوع بخشی از مواردی است که آن را سرگرم کننده می کند. شما باید سعی کنید تا زیاد. ناهمسان. چیزها! اما این همچنین بدان معنی است که یک چیز بی پایان برای یادگیری وجود دارد. نیویورکر برو و برو در من لیستی کامل از تمرینات را دوست داشت ، اما ورزشکار در من احساس می کرد که تحت تأثیر تنوع قرار گرفته است.
من باید یاد بگیرم که با خودم و بدنم صبور باشم. اگر تفاوت بین آویز ، چمباتمه زدن و تمیز کردن برق را فراموش می کردم ، باید یاد می گرفتم که بپرسم. اگر نمی توانستم بیش از چند مرحله کشش را با هم رشته کنم ، مجبور شدم تمریناتی را امتحان کنم که در نهایت به من کمک کند. من به خودم اجازه دادم كه ندانم چه هكي انجام مي دهم ، و سپس صبر لازم را براي خوب بودن با منحني يادگيري به وجود آوردم.
موقعیت من در راگبی بال بود ، این همان موقعیتی است كه نمره می گیرد. جمع آوری امتیاز برای تیم من کار من بود و وقتی نتوانستم کار خود را به خوبی انجام دهم ، باخت برای تیم معمولاً نتیجه بود. من عاشق پیروزی هستم و این عشق پیروزی را به CrossFit آوردم. شعار من "اول تمام کردن" بود.
و بعضی اوقات این کار را کردم. بعضی اوقات در WOD با وزن بدن (که مخفف تمرین روز است) در رده های بالای جدول قرار می گیرم ، و احساس غرور می کنم ، لبخند لبخند می زنم. اما روز بعد ، من یک تمرین با هالترهای سنگین دارم ، و هیچ اراده ای به من اجازه نمی دهد تا هالتر را بردارم و در حالی که فرم خوبی دارم ، آن را به سرعت بلند کنم.
چند مکالمه با سرم مربی به من کمک کرد تا درک کنم که روحیه رقابتی من برای رسیدن به هر هدفی نتیجه می گیرد ، اما وقتی صحبت از بلند کردن سنگین است ، یک قانون اساسی وجود دارد: تکنیک اول ، ثبات دوم و شدت آخر. او به من گفت: "من عاشق این هستم که چقدر رقابت می کنی و چقدر مشتاق یادگیری و بهتر شدن هستی." "توصیه من به شما: هیچ عجله ای نیست. CrossFit به جایی نمی رود. آهسته پیش بروید ، یاد بگیرید ، سخت کار کنید ، به روند کار اعتماد کنید. در نهایت به جایی می رسید که باید باشید. "
وقتی صحبت از تقویت می شود ، به دو چیز نیاز دارید: اول ، شما باید عضلات خود را کار دهید ، که باعث پارگی اندک فیبرهای عضلانی می شود. . سپس ، عضلات شما باید خود را ترمیم کنند ، این فرایندی است که نیاز به استراحت دارد.
قبل از CrossFit ، من هفته ای شش تا هفت بار به باشگاه می رفتم. وقتی CrossFit را شروع کردم به همان برنامه مشابه پایبند بودم. من اغلب هفت روز در هفته می رفتم زیرا همه چیز بسیار جدید و سرگرم کننده بود. تمرینات من یک ساعت طول کشید ، اما گاهی اوقات برای انجام یک تمرین اضافی به برخی از دامپزشکان CrossFit می پیوندم. شگفتی ، تعجب: من دچار جراحت بیش از حد تمرین کردم.
شش هفته وزن سنگین و فواصل شدید هر هفته خیلی زیاد است و من اگر فقط به چهار یا پنج روز در روز می ماندم احتمالاً سریعتر قویتر می شدم. هفته و در واقع به بدن من زمان لازم برای بازیابی بین جلسات داده می شود.
هر کسی می تواند CrossFit را انجام دهد: تمرینات مقیاس پذیر هستند ، به این معنی که افراد از هر سطح آمادگی جسمانی می توانند به یک جعبه بیایند و تمرینات ورزشی را انجام دهند روز. اما CrossFit شوخی ندارد. وقتی صحبت از هالتر ، جهش روی جعبه و جوراب کوهی می شود ، شما به چیزی بیش از قدرت بدنی نیاز دارید. شما به مقاومت ذهنی نیاز دارید.
اگر می خواهید در تمرین بهترین عملکرد خود را بدست آورید ، باید مایل باشید رنج بکشید - ما آن را "یافتن غار درد" می نامیم. وقتی می خواهید بهترین های شخصی را به دام بیندازید ، بدن و ذهن شما علیه شما کار می کنند. اما غار درد جایی است که مجبور می شوم از خودم بپرسم چقدر حاضر هستم برای رسیدن به اهدافم بدهم.
ایجاد مقاومت لازم برای تحمل غار درد به این آسانی نیست همانطور که به زمین می افتید و 20 فشار را از بین می برید. این کار نیاز دارد تا مغز شما به جایی برسد که مایل باشد بیشتر از گذشته فشار بیاورد- و بداند که چه زمانی شدت آن را کاهش دهد. در طول سال اول CrossFit ، من مجبور شدم هر روز مغز خود را با تمریناتی مانند روزنامه نگاری ، مدیتیشن و تمرینات تنفسی آموزش دهم.
سرخپوشان. 30 IIFYM قبل از اینکه این رژیم ها به جریان اصلی برسند ، CrossFitters از آنها استفاده می کرد. تا زمانی که CrossFit را شروع نکردم ، متوجه تفاوت های ظریف این رژیم ها نشدم.
من انگشتانم را در آب همه این رژیم ها برای هر مکان از یک هفته تا یک ماه فرو بردم و همیشه می آیم فکر کردن به همان چیز: آنها فقط برای من ارزش ندارند! شمارش ماکرو ممکن است برای اهداف خاصی مفید باشد ، اما زمان بر است و باعث وسواس من در غذا می شود.
به همین ترتیب ، در حالی که من از نظر تئوری رژیم Paleo را دوست داشتم (و حتی پسرعموی سختگیرانه Whole30 نیز هست) - از نظر سبزیجات ، پروتئین ، چربی های سالم ، مقداری میوه ، و هیچ گونه دانه و لبنیات به نظر خوب نمی رسد - در عمل ، من یک هیولای گرسنه شدم. اساساً ، قطع تمام غلات و قندهای اضافه شده به این معنی است که من کربوهیدرات کمتری می خورم ، و هنگامی که شما به طور منظم ورزش می کنید ، کربوهیدرات بسیار مهم است.
در حالی که فکر می کردم آزمایش عادات غذایی دوستانم یک پیوند سرگرم کننده خواهد بود فعالیت ، همیشه فقط باعث بدخلقی من می شود.
یک ماه پس از شیرین کاری من به عنوان یک CrossFitter ، صاف ترین شکمی را داشتم که تا آن زمان داشتم. این بدان معناست که من اعتماد به نفس تازه ای پیدا کرده ام که پس از هر عرق عرق زدن ، در سینه بند ورزشی ام در ورزشگاه قدم بزنم.
اما در حالی که ظاهر خوبی داشتم ، چهار ساعت از روز کاری ام خسته شده بودم و هیچ کاری نکردم انرژی من استفاده می شود. آیا می توانم بار دوم مونو داشته باشم؟ چرا این اتفاق می افتاد؟
مربی من حدس زد: من کم غذا می خوردم. بعد از عضویت در CrossFit ، وعده های غذایی و مقدار مصرف روزانه من تغییر نکرده بود و من به خودم سوخت مورد نیاز برای تأمین انرژی را نمی دادم و سپس از تمرینات با شدت بالا بازیابی می کردم.
<با كمك راهنمایی مربیان ورزشگاه و تماس تلفنی با یك متخصص تغذیه ، صبحانه های خود را احیا كردم و شامل پروتئین و كربوهیدراتهای پیچیده (واهو برای جو دوسر شیرین و مغذی شبانه!) شدم و پیشنهاد كردم میان وعده بخورم ناهار و شام. به طور ناگهانی سطح انرژی من بالا می رود - و شکم های شکم من بیشتر مشخص می شوند.CrossFit فقط به دلیل شدت بالا و یک زبان ویژه منحصر به فرد نیست. همچنین یک رفاقت شگفت آور وجود دارد. من قبلاً فکر می کردم که این باعث شده CrossFit به یک فرقه تبدیل شود ، اما اینکه به سادگی آن را همان چیزی که هست بنامیم: یک جامعه دقیق تر است.
افراد معمولاً هر روز عصر همزمان کار می کنند ، بنابراین در نهایت پنج تا هفت ساعت در هفته را با همان خدمه 20 نفره که به طور مشابه به سلامتی و تناسب اندام علاقه مند هستند سپری می کنید.
در حالی که این ایده از بین بردن عرق با کسی به عنوان ایجاد روابط فقط در CrossFit نیست ، در CrossFit "کار کردن" به معنای واقعی تر است. این به معنای تغییر زندگی شما و کسانی است که در کنار آنها عرق می کنید. این بدان معناست که از نظر جسمی بیش از آنچه که با یک گروه تحت فشار قرار گرفته اید تحت فشار قرار بگیرید. و این به معنی پنجره های بالای پینه بسته ، پمپ های مشت ، و حتی آغوش های گروهی عرق کرده است.