به یاد آوردن گیب گرونوالد: اندیشه های او در مورد دویدن ، سرطان و الهام بخشیدن به هزاران نفر
T مصاحبه وی بخشی از سریال Health #RealLifeStrong است ، جایی که ما هستیم مردم این هفته گزارش دادند ، زنانی را که نشان دهنده قدرت ، مقاومت و فیض هستند جشن می گیرند.
دونده حرفه ای گابریل "گیب" گرونوالد روز سه شنبه پس از 10 سال مبارزه با سرطان درگذشت. او 32 ساله بود.
گرونوالد در دهه گذشته هزاران نفر را با تعهد به ورزش خود و امید به آینده خود الهام داد حتی زمانی که تحت درمان های طاقت فرسای تومورهای کشف شده در سراسر بدن خود قرار گرفت.
<در آوریل 2009 ، شب قبل از اولین مسابقه آخرین دوره پیست خود در دانشگاه ، گرونوالد مبتلا به سرطان کیستیک آدنوئید (ACC) ، یک سرطان نادر غدد بزاقی تشخیص داده شد. وی تحت عمل جراحی و پرتودرمانی قرار گرفت ، اما در اکتبر سال 2010 ، یک معاینه معمول سرطان در تیروئید وی را نشان داد - که به جراحی بیشتر و درمان ید رادیواکتیو نیاز داشت.طی سالهای بعد ، گرونوالد به ثبت سوابق شخصی خود در این زمینه ادامه داد. مسیر. او اولین عنوان ملی خود را در سال 2014 بدست آورد و در اولین مسابقات جهانی و دو دوره آزمایشی المپیک به صورت رقابتی شرکت کرد. سپس در سال 2016 ، سرطان دوباره بازگشت. پس از یک عمل جراحی بزرگ برای برداشتن یک تومور چهار پوندی از کبد ، گرون والد دوباره در فوریه 2017 به مسابقه برگشت ، اما در مارس فهمید که تومورهای بیشتری روی کبد او رشد می کنند.
سال گذشته ، سلامتی به عنوان بخشی از مجموعه # RealLifeStrong با Grunewald صحبت کرد ، جایی که ما از زنانی که نشان دهنده قدرت ، مقاومت و لطف هستند جشن می گیریم. در آن مصاحبه ، که در اینجا گزیده شده است ، او نظرات خود را در مورد رقابت در آینده ای نامشخص با ما در میان می گذارد.
در آوریل 2009 ، شب قبل از اولین مسابقه آخرین فصل پیست او در دانشگاه ، گابریل "گیب" "گرونوالد با کارسینوم سیستیک آدنوئید (ACC) ، یک سرطان نادر غدد بزاقی تشخیص داده شد. او تحت عمل جراحی و پرتودرمانی قرار گرفت ، اما در اکتبر 2010 ، یک معاینه معمول سرطان در تیروئید او را نشان داد - که به جراحی بیشتر و درمان ید رادیواکتیو نیاز داشت.
طی سالهای بعد ، گرونوالد به ثبت سوابق شخصی خود در این زمینه ادامه داد. مسیر. او اولین عنوان ملی خود را در سال 2014 به دست آورد ، و در اولین مسابقات جهانی و دو دوره آزمایشی المپیک به رقابت پرداخت. و سپس در سال 2016 ، سرطان دوباره بازگشت. پس از یک عمل جراحی بزرگ برای برداشتن تومور چهار پوندی از کبد ، گرون والد دوباره در فوریه سال 2017 به مسابقه برگشت ، اما در مارس فهمید که تومورهای بیشتری روی کبد او رشد می کنند.
با این حال ، گرونوالد می دود . در اینجا ، 31 ساله - که چشم خود را به بازی های المپیک 2020 توکیو معطوف کرده است - در مورد آنچه برای حضور در آینده نامشخص برای شرکت در مسابقه لازم است ، صحبت می کند.
مسابقه اتفاق نیفتاده است همانطور که من می خواستم ، اما این در مورد داشتن اهداف است. من هنوز هم می خواهم به پیست برگردم ، و هنوز هم معتقدم که می توانم سریع بدوم ، اما اکنون این درمان سرطان را در صفحه ام دارم. برای من مهمترین چیز این است که ادامه بدم. هر زمان که من در این مرحله و با سلامتی خود در آن شرکت کنم ، یک هدیه بسیار عظیم است.
سال گذشته زمان سختی بود. فهمیدن اینکه من هنوز در کبدم سرطان دارم و به درمان بیشتری احتیاج دارم ضربه بزرگی بود ، زیرا خودم را متقاعد کرده بودم که شاید عاری از سرطان باشم. من فکر می کنم این همان کاری است که شما باید به عنوان یک بیمار سرطانی انجام دهید. شما در این فواصل اسکن به بهترین ها امیدوار هستید.
من قطعاً در مورد شیمی درمانی احساس خشن کردم ، اما می خواستم ببینم چه کاری می توانم روی آن انجام دهم. من همچنین می خواستم از فرصت استفاده کرده و برخی از آگاهی ها را برای تجربه نادر سرطان بالا ببرم. دویدن من راهی برای انجام این کار به من داده است. صحبت در این باره و گذراندن همه این روش های درمانی به هیچ وجه آسان نیست ، اما فکر می کنم کار درستی باشد.
دانستن وجود یک رویداد و یک مرکز سرطان - یادبود بسیار دلچسب بوده است. اسلون کترینگ - که سرطان های نادر را در اولویت قرار می دهد و بودجه تحقیقاتی اختصاصی را برای این آزمایشات بالینی جمع می کند. Memorial Sloan Kettering یک آزمایش بالینی از طریق Cycle for Survival به ویژه برای سرطان من انجام داده است.
پزشکان من در مینه سوتا بیشتر به من گفتند که تحقیقات زیادی در مورد سرطان یا درمان من وجود ندارد. بنابراین دیدن چرخه برای بقا و معالجه در Memorial Sloan Kettering چشم من را به این حقیقت باز کرد که مردم به سرطان های نادر اهمیت می دهند.
چرخه بقا همه در مورد توانمند سازی افراد از طریق فعالیت بدنی ، چه از بازماندگان ، بیماران ، مراقبان ، خود محققان و یا فقط افرادی که می خواهند کمک کنند. من فکر می کنم جمع شدن و عرق کردن یک هدف مشترک بسیار قدرتمند است.
من روزانه با افراد مختلف ارتباط برقرار می کنم. برای من بسیار مهم است که سعی کنم در مقابل یک موقعیت واقعاً وحشتناک مثال خوبی برای بهترین کار خود باشم. یکی از سخت ترین موارد درمورد داشتن سرطان ، و به ویژه داشتن یک سرطان نادر ، تنها احساس تنهایی در آن مکان سخت زندگی است. من می دانم که در شرایط من افراد دیگری نیز وجود دارند و معمولاً ما می توانیم باعث بشویم که یکدیگر احساس تنهایی کمتری داشته باشیم.
شوهر من بسیار حمایت می کند و از همان ابتدای این سفر سرطان که 9 سال پیش آغاز شده بود ، آنجا بود. ما عاشق دویدن با هم هستیم. اگرچه او یک پزشک و بسیار شلوغ است ، اما سعی کرده بیشتر تمرینات و مسابقات را شروع کند تا جبران کند زیرا من قادر به انجام این کار نیستم.
من بسیار خوش شانس هستم که یک گروه دوستانه واقعاً خوب دارم که اساساً بهترین دوستان من از زمان کالج بوده اند. من یک دوست صمیمی دارم که در سیاتل زندگی می کند و یک بهترین دوست در سانفرانسیسکو است ، و حتی اگر آنها در اینجا زندگی نمی کنند ، ما دائما در تماس هستیم. آنها از من حمایت کرده اند و من را ترغیب می کنند که وقتی صدای من زیاد است از صدایم استفاده کنم. خانواده من نیز آنجا بوده اند - خواهر کوچکم نیز یکی از بهترین دوستان من است.
فکر نمی کنم توقف کلاً در ذهنم خطور کرده باشد. سرطان چیزهای زیادی را از من گرفته است ، اما فرار از من در این مرحله انجام نشده است ، و من واقعاً از این بابت خوش شانس هستم. من نمی خواهم متوقف شوم من آن را دوست دارم و واقعاً سپاسگزارم که هنوز هم می توانم آن را انجام دهم.
مسابقه دادن و تلاش برای یک ورزشکار نخبه حرفه ای کمی پیچیده تر است. این سخت بوده است ، اما من تمایلی به کنار گذاشتن آن ندارم. آرزوی من این است که در سال 2020 به یک آزمایش المپیک دیگر برگردم. من واقعاً می خواهم این ورزش را با شرایط خودم کنار بگذارم ، نه با شرایط سرطان.
برای من ، داشتن این اهداف بزرگ در زندگی من ، حتی اگر من این سفر دیوانه وار سرطان را پشت سر می گذارم و به من کمک می کند تا زندگی روزمره خود را پشت سر بگذارم. من فقط برای همکاری به سرطان نیاز دارم و پس از آن احساس می کنم که می توانم سریع بدوم.
من می خواهم به سایر بازماندگان سرطان و بیماران سرطانی الهام دهم تا از نظر جسمی فعال باشند و فعالیت بدنی داشته باشند. بخش مهمی از زنده ماندن آنها است. Brave Like Gabe راهی است که من می توانم مردم را به ویژه از طریق دویدن تشویق کنم.
همچنین اگر بتوانم سهمی در تحقیقات نادر سرطان داشته باشم ، این بسیار مهم است. خوشحالم که داستانم را به اشتراک می گذارم ، اما می خواهم تغییری در جامعه سرطان نادر ایجاد کنم. من نمی دانم که آیا همه این تحقیقات می توانند در طول زندگی من به من کمک کنند ، اما من واقعاً می خواهم آینده بیماران نادر سرطانی متفاوت باشد.