'قانون سه' که به من کمک می کند اضطرابم را مدیریت کنم
این نویسنده بخشی از شبکه همکاران ما است. درباره شبکه همکاران و نحوه عضویت بیشتر بدانید.
گاهی اوقات احساس می کنم اضطراب من به سختی وجود دارد. هفته ها یکبار کاملاً بی احساس خواهم شد - و سپس ، از ناکجاآباد ، استرس و ترس دوباره برمی خیزد تا روز من را به هم بریزد. دستانم شروع به لرزیدن می کنند ، قلبم می تپد و احساس می کنم هر لحظه دنیا از کنترل خارج می شود. (همانطور که می توانید تصور کنید ، واقعاً سرگرم کننده است که عزیزانم وقتی این اتفاق می افتد در کنار من باشند.)
مانند بسیاری از افراد ، اضطراب من اغلب ناشی از یک رویداد ناخوشایند زندگی مانند یک حرکت بزرگ یا مشاجره با کسی که به او نزدیک هستم هرچند در مواقع دیگر ، این مسئله ناشی از چیزی است که من نادیده گرفته ام و در زیر سطح من احساس آزار می کند. وقتی این اتفاق می افتد ، رسیدن به ته آنچه واقعاً من را آزار می دهد کمی شتاب بیشتری نیاز دارد تا بتوانم با آن کنار بیایم.
از آنجا که شعله ور شدن اضطراب من کاملاً تصادفی به نظر می رسد ، برای من مهم است که سلامتی روانی خود را مانند هر روز مهم بدانم ، نه فقط وقتی احساس ناراحتی می کنم. من فکر می کنم که سلامت روان بخشی مهم در سلامتی کلی من است ، بنابراین من کارهای کوچکی را برای مراقبت از آن انجام می دهم ، درست مثل نحوه خودم ورزش کنم و ویتامین های بدنم را مصرف کنم. در روزهای طاقت فرسای کار ، نکته ای را بیان می کنم که برای هوای تازه بیرون قدم بگذارم و سعی می کنم هر شب خواب کافی داشته باشم ، بنابراین کمتر تحت تأثیر استرس قرار می گیرم. اگرچه یکی از ترفندهای مورد علاقه من برای جلوگیری از اضطراب ، چیزی است که من آن را "قانون سه" می نامم.
قانون سه استراتژی است که توسط یک درمانگر به من توصیه شده است. وقتی احساس استرس می کنم ، فقط به خودم اجازه می دهم که در هر لحظه نگران سه چیز باشم ، انرژی خود را اختصاص دهم. من درختی را تجسم می کنم که سه شاخه بر روی آن قرار دارد و به هر شاخه یک نگرانی اختصاص داده شده است. پس از پر شدن درخت ، همین ، دیگر هیچ نگرانی دیگری قادر به اشغال فضای ذهنی من نخواهد بود.
اگر از یک مهلت اضطراب مضطرب هستم ، این یک شاخه است. اگر من به آخر هفته پر استرسی که می آمدم فکر می کنم ، این شاخه دوم است. پس از آن ، من فقط می توانم در مورد یک چیز دیگر فریاد بزنم. اگر هنگامی که کابین من در ترافیک گیر کرده باشد درخت من از بین رفته است و خطر من را برای یک مصاحبه مهم تأخیر می اندازد ، یا باید یکی از شاخه های دیگر را کنار بگذارم ، یا اینکه نگران وضعیت فعلی باشم.
<در ابتدا ، قانون سه بسیار ساده به نظر می رسید تا واقعاً مفید واقع شود ، اما واقعاً به من کمک کرد همه چیز را در منظر خود قرار دهم. لازم است هر روز نگرانی های خود را کاهش دهم و فقط به چند مورد که "ارزش" آنها را دارد ، چشم نواز است . با فکر کردن در مورد ترسهای من به این روش ساده ، آشکار می شود که اگرچه برخی از مشکلات من راه حلهای عملی دارند و برخی دیگر کاملاً از کنترل من خارج شده اند ، اما نگرانی کمک چندانی نمی کند.البته نگرانی طبیعت انسان. اکثریت ما هر از گاهی در مورد چیزهای کوچک و بزرگ استرس خواهیم داشت - و این اشکالی ندارد. اما من فهمیدم که این استراتژی به شما کمک می کند تا وقتی افکار مضطرب انرژی بیشتری از ارزش زندگی من را به خود اختصاص می دهند ، همه چیز را کنترل کنند. ما لیاقت این را داریم که روزهای خود را صرف انجام احساساتی غیر از استرس صرف کنیم ، و این روش می تواند به شما کمک کند تا به آنجا برسید.
بنابراین دفعه بعد که بیش از حد خسته شدید ، از خود بپرسید: "آیا این باعث می شود سه نفر برتر من باشند؟" در غیر این صورت ، باید آن را رها کنید.