انتشار بی نظیر یک تمرین تمرینی احساسی
مارتا گلد چیزهای زیادی است - سردبیر محترم مجله ، دو بار قهرمان ماراتن نیویورک ، یک جهانگردان بی باک که در بسیاری از جزایر غیرمسکونی گشت و گذار کرده است - اما بچه گریان یکی از آنها نیست. با این وجود او در روز سال نو بود و با دوچرخه داخل سالن دوچرخه سواری چشمهایش را خم می کرد.
منهتنیت ، رسانه ای سخت و ناخن می گوید: "این برای من اولین بار بود ، به شما اطمینان می دهم." تایپ کنید که کلمات را خرد نمی کند و معمولاً به توصیه ملیسا منچستر خواننده دهه هفتاد توجه می کند: "با صدای بلند گریه نکنید / فقط آن را درون خود نگه دارید." اما نه در این روز خاص.
گلد به یاد می آورد: "اول ژانویه بود و من می خواستم در یک رابطه ناموفق در آن بمانم و افسرده شوم ، اما خودم را برای یک کلاس SoulCycle از تخت بیرون کشیدم." هنگامی که آنجا بود ، "من فقط حرکات را دنبال می کردم. سپس اولین یادداشت های Eagles "Take it to the Limit" را شنیدم. چیزی در مورد شعر وجود دارد از نظر موضوعی ، این است که بیشتر برای خودتان بخواهید وقتی سو به کلاس گفت که این آخرین آهنگ است اما فقط آغاز سفر است و او امیدوار است که همه ما در سال 2015 راه خود را پیدا کنیم ، اشک های داغ از چهره من جاری شد. من نمی توانستم آن را کنترل کنم. "
در حالی که او از پوشش تاریکی در استودیوی نورانی وست ساید با نور کم سپاسگزار بود - و نه به عرق براق ، که مایع ریخته شده از چشمان او را پوشانده بود. -گلد همچنین به طرز شگفت آوری از فروپاشی عمومی سپاسگزار بود. او می گوید: "احساس گریه در آن لحظه خیلی خوب بود و احساس می کرد تنها نیستم."> ما به دنبال تمرینات گروهی cathartic هستیم که بتوانیم ضمن درگیر کردن عضلات ، ذهن خود را راحت کنیم. با بیشتر اوقات بیدار بودن به مشاغل پر استرس و / یا تقاضای بی وقفه والدین - هر دوی اینها ما را ملزم می کند که تقریباً همیشه "در" استودیوهای ورزشی باشیم از معدود مکان هایی است که می توانیم برای رفع فشار و قطع ارتباط با دنیا و چندین ابزار ما ، اگر فقط به مدت یک ساعت باشد. با درک این موضوع ، بسیاری از مربیان تناسب اندام گروهی با رژیم هایی پاسخ می دهند که ارتباط قوی بدن و ذهن را تشویق می کند ، به ما امکان می دهد چیزهای کوچک مانند خشم جاده و درگیری با همکاران را عرق بکشیم ، یا از طریق مشکلات عمده زندگی مانند طلاق به عنوان شغل کار کنیم حذف.
سوزان سی وان می گوید: "بسیاری از این کلاسها زنان را تشویق می کنند که" آن را رها کنند "- عقاید خود را در مورد آنچه می توانند انجام دهند ، آویزان کردن بدن ، حتی احساسات درونی آنها را آزاد کنید." MD ، روانپزشک برجسته شهر نیویورک و نویسنده کتاب "نیمه خالی ، نیمه کامل: شناخت ریشه های روانشناختی خوش بینی". "این نگرش ریزه کاری ، همه را گریه می کند ، زیرا آنها بسیاری از چیزهای روانشناختی را آزاد می کنند که نمی توانند در هیچ جای دیگری بیرون بیاورند ، مگر اینکه در آن کوچک شوند." وان اضافه می کند که این کلاس ها "احساس بسیار خوبی دارند زیرا فرصتی برای کشیدن مرزها در حالی که کاملا خود را خسته می کنید- و اضطراب هنگام خستگی سخت است!"
البته آزادی عاطفی نه تنها در کلاسهای گروهی انحصاری موجود است. عمل ساده گرفتن قلب و پمپاژ مرزهای جسمی می تواند تأثیرات عمیقی بر بهزیستی روان شما بگذارد. اگر می خواهید از توانایی پاک کنندگی احساسی تمرین بعدی خود استفاده کنید ، توصیه های زیر را از مربیان و پزشکان که از ورزش به عنوان روش درمانی خود استفاده می کنند ، در نظر بگیرید. مرزهای کششی مدیر پرونده بیمارستان از اسلیدل ، لوئیزیانا ، علی رغم اینکه خود را "غیر ورزشی" توصیف کرد ، در 18 ماه گذشته با توانایی بالا رفتن از طنابهای 30 پا ، بلند کردن هالترهای 92 پوندی و پرش از روی گودال آتش سوزی ، خود را متعجب کرده است ، چالشهایی که باعث شد وی از نظر جسمی تحلیل رفته اما سرخوشی مثبت داشته باشد. او می گوید: "من چند بار احساساتی شده ام ، به خصوص پس از ترس از ترس - مثل اینکه ، طناب زدن سخت بود ، زیرا از ارتفاع می ترسم." "اما ، از نظر ذهنی ، بعد از آن احساس خوبی کردم." به علاوه: ”شما دوستی های محکم برقرار می کنید. این یک محیط فوق العاده حمایتی است. "
به طور سنتی ، یوگا همیشه به اندازه یک تمرین بدنی یک تمرین ذهنی بوده است. (کلمه "یوگا" خود به معنای "اتحاد جسم ، روان و روح" است). در اواخر هزاره ، اگرچه "بدن یوگا" بدخلق به یک بدن ایده آل تبدیل شد ، و پاور یوگا یک عمل ترجیحی ، برخی از که گم شد با این حال ، با توجه به توجه به سلامتی و یکپارچگی کلی ، آونگ به طرز چشمگیری عقب رفته است و قدرت پاک کننده یوگا دلیل اصلی آن است.
لیندسی ماروین ، یک وبلاگ نویس با سلامتی در لس آنجلس ، معروف به سبزه متعادل ، به یاد می آورد: "من در یک کلاس جریانی آمیخته با رقص بودم." "وقتی داشتم خودم را با حرکات بیان می کردم ، شروع به تأمل کردم. من فهمیدم که به دلیل نداشتن عزت نفس و عزت نفس از اینکه مردم واقعی من را ببینند می ترسم. این باعث شد که من درک کنم بیشتر درد من ناشی از رابطه من با مادرم است. اجازه دادم احساسات در بدنم جاری شود و اشک روی صورتم جاری شد. به جای تلاش برای جلوگیری از آنها ، آنها را رها كردم تا بتوانم آنها را در خام ترین حالت خود احساس كنم. "
با این وجود همه راحت نیستند که در مقابل دیگران از نظر عاطفی برهنه شوند. به هر حال ، سالها به ما گفته شده است که اشک برابر با ضعف است ، و ما باید آنها را بطری کنیم و فقط در خصوصی ترین لحظات آنها را آزاد کنیم. جای تعجب نیست که ملیسا آر. برتون ، یک متخصص تغذیه ثبت شده از پسادنا ، کالیفرنیا ، هنگامی که در یکی از اولین جلسات یوگای خود ، در Savasana خود را خرخره می کرد احساس "خودآگاهی و خجالت" کرد. وبلاگ نویس ValentineRD می گوید: "من رفتم تا از مربی عذرخواهی کنم." "وقتی او مرا در آغوش گرفت شوك شدم و به من گفت شرمنده نباشم اما احساس غرور می كنم كه می توانم برخی احساسات را بدون توجه به ذهن آگاهانه خود ابراز كرده و به آنها دسترسی پیدا كنم."
"گریه در حین و یا بعد از تمرین؟ دیوید گارسیا ، تهیه کننده تلویزیونی لس آنجلس ، که در وبلاگ خود ، Keep It Up David ، سفر پنج ساله لاغری خود را شرح می دهد ، می گوید: "شما به یک شخص مناسب رسیده اید". گارسیا ، یک مسابقه دهنده راه پله در سطح ملی که در برج های پورتلند ، سیاتل ، وگاس ، سن دیگو و زادگاهش LA واقع شده است ، می گوید: "با وجود تجربه ای که از این کار انجام داده ام ، احتمال مسابقه ده ها داستان هنوز بسیار دلهره آور به نظر می رسد ، که من اغلب تا پایان گریه می کنم - و آن را دوست دارم! این جشنی است از آنچه که من قادر به انجام آن هستم ، ترسهای خودم را تسخیر می کنم و صدایی را در ذهنم خاموش می کنم که به من می گوید نمی توانم. هر هفته دیگر تمرین کرده ام. " "راه پله ها به طبقه 55 منتهی می شود که فضای دفتری اشغال نشده است - اتاقی عظیم و خالی با پنجره های غول پیکر از هر طرف که کل شهر را به نمایش می گذارد. هر بار که خودم را به آن طبقه می رسانم و پیاده روهای 700 فوت پایین را می بینم ، پاره می شوم. فکر می کنم این باعث قویترم می شود ، زیرا آن اشک ها در آن لحظه به جایی که من بوده ام و جایی که در آن لحظه هستم احترام می گذارند. "
گاهی اوقات ، هرچه تمرین سخت تر باشد ، آزادی احساسی بیشتر می شود. این تجربه نیتان (نام خانوادگی وی به درخواست وی پنهان مانده است) ، نیویوركی است كه كلاس را پیدا كرد - تمرین "تغییر دهنده زندگی" ، لگد زدن به قنداق ، بوت كامپ ، یوگای كه در حال حاضر نیز یکی از گرمترین تمرینات در شهر است - درست در زمانی که او بیشتر به آن احتیاج داشت.
او شروع می کند: "در مدت چند ماه ، من تمام دنیای خود را زیر و رو کردم." همسر من را از آب طلاق داد. پدر من با شش ماه اطلاع از سرطان درگذشت. بهترین دوست من شهر را ترک کرد. و من کارم را ترک کردم زیرا این باعث شد که من آن را دوست ندارم و زندگی خیلی کوتاه است. از نظر جسمی ، آهسته روحی ، ذهنی ذره ذره از بدنم خارج شده بودم ، از نظر روحی مرده بودم و احساس می کردم به سرعت در حال غرق شدن هستم. "
علاوه بر این ، معلم قدیمی یوگا وی در آستانه انتقال به شهر دیگری بود. اما قبل از رفتنش ، او ناتان را به تارین تومی و ترکیب قاتلش از کاردیوی بی امان (فکر کنید: بیشتر از آنچه در زندگی انجام داده اید) و لباس زیرانداز ماراتن (بالابر پا که روزها شما را آزار می دهد) معرفی کرد. بله ، بعد از یک جلسه 90 دقیقه ای ، نیتان و همکلاسی هایش کاملاً خیس عرق شده اند ، اما آنها مقدار قابل توجهی از آنچه Toomey "لجن" می نامد نیز پاکسازی کرده اند.
"The لجن مخصوص شماست ، "توضیح می دهد تومی ، یک مربی مجاز یوگا (در کلاس ، او از دانشجویان می خواهد که نیت خود را تعیین کنند و مراقب تنفس آنها باشند). "این می تواند زمانی باشد که کسی به شما چیزی گفته باشد ، صدمه ای به شما وارد کرده باشد ، شما در مقابل صحبت کردن با او درمورد آن قورت داده اید. روشی که تحت فشار قرار می گیرد ... دوباره اتفاق می افتد ، شما دوباره این کار را می کنید ، دوباره به پایین فشار می دهید. هرچه بیشتر به سمت پایین فشار بیاورید ، چسبندگی بیشتری پیدا می کند. "
نیتن لجن زیادی داشت و اعتبار او برای شرکت در کلاس را چهار بار در هفته می داند که بیشتر آن را از زندگی خود جت می زند. / p>
"من شنیده ام بسیاری از مردم آن را" درمان "خود می نامند." ، او باعث می شود بسیاری از مردم گریه كنند - از جمله نیتان. " او می گوید: "معمولاً در روزی که به ویژه از نظر جسمی چالش برانگیز است ، سرانجام سوختگی ترکیده و آزاد شدن احساسات اتفاق می افتد." "بعضی اوقات گریه می کنم ، گاهی می خندم - گاهی هر دو."
اگر کسی هستید که در حین تمرین یا بعد از آن هنوز در گودال اشک حل نمی شود ، این لزوما به این معنی نیست که کاتارتیک بوده است Lynda Salerno Gehrman ، یکی از بنیانگذاران Physio Logic Pilates and Movement در بروکلین ، می گوید: "من اعتقاد دارم که چیزهایی را نگه نمی دارم - لزوماً این بدان معنی نیست که گریه یا فریاد می کشم." "هرکس طور دیگری آزاد می کند."
رقصنده و معلم باسابقه پیلاتس مادام العمر ، خود گرمان "زندگی را از طریق حرکت پردازش می کند" ، در حالی که دیگران ممکن است توجیهی از تعرضات را بیرون دهند یا بله ، حتی گریه کنند. "گاهی اوقات افراد فقط باید احساسات و افکار خود را پردازش کنند. این برای کسانی که گریه برای دیگران ارزش دارد بسیار مهم است. "
مهم این است که احساسات خود را نادیده نگیرید ، به شوهرش رودی Gehrman ، دی سی ، مدیر کلینیک در Physio Logic توصیه می کند.