این مامان عکس های ویرایش نشده سلولیت و علائم کششی خود را به اشتراک می گذارد تا پیامی در مورد بدن پس از زایمان ارسال کند
اینفلوئنسر مگان باگس صبح های خود را با انجام کاری که فکر می کرد به او کمک می کند تا سرانجام بدنش را دوست داشته باشد سپری می کرد: خود را وزن کرده و نسبت به شماره ای که به او خیره شده وسواس می ورزد. او متقاعد شده بود اگر به وزن خاصی برسد ، اعتماد به نفس لازم برای مادر شدن را خواهد داشت. اما این اعتماد به نفس به وجود نیامد - تا زمانی که او واقعاً مادر شد ، یعنی.
"من هر روز صبح وزن می کردم. من همیشه مطمئن می شوم که ابتدا به دستشویی بروم. ”بوگز در پست اخیر اینستاگرام خود در کنار عکس علائم کشیدگی پس از زایمان روی شکم خود نوشت. "وقتی چشم به چشم خیره شدم ، با چشمک زدن مقیاس ، یک اضطراب ایجاد می شود. این لحظه ای بود که نحوه نزدیک شدن روزم را به تصویر می کشید. "
وی در ادامه توضیح داد که اگر این عدد 0.1 پوند کمتر از روز قبل بود ، می توانست مثبت باشد و روز را در آغوش بکشد. اما اگر 0/0 بالاتر بود ، او با عصبانیت مسواک می زد و با گفتن اینکه می تواند آن روز فقط سالاد بخورد ، تنبیه می کرد.
"این باعث نابودی من شد. و من کاملاً متقاعد شدم که این تنها راه خوشبختی است. ” "این تنها راهی بود که می توانستم برای مادر شدن به جایی که قرار است باشد برسم."
در ذهن او ، لاغر مساوی با خوشبختی بود. بنابراین او لاغر شد. اما در کمال تعجب ، هرگز احساس نمی کرد که کافی است. هر چقدر تعداد مقیاس کم شود ، او همیشه احساس می کرد که باید کمتر باشد.
سپس ، یک چیز همه چیز را تغییر داد. او دخترش ماسی را به دنیا آورد. او نوشت: "برای اولین بار ، از بدنم احساس شکر کردم." / بوگز لحظه ای را در حمام بیمارستان به یاد می آورد ، درست قبل از اینکه دوش خود را بعد از زایمان بگیرد. او نوشت: در جلوی آینه با روپوش خود ایستاده بود ، که بسیار زنده به خاطر می آورد زیرا سالها از آینه پرهیز کرده بود. او در حالی که مدام به انعکاس خود نگاه می کرد ، اجازه داد ردای به زمین بیفتد.
او نوشت: "اولین بار من را دیدم که به نظر می رسید ، اما بعد از چند ثانیه دیگر ، چشمانم را بستم." "این لحظه فقط آغاز سفر عاشقانه خودم بود. سریع اتفاق نمی افتد اما اگر من سعی نمی کردم هرگز اتفاق نمی افتاد. "
اکنون ، بوگس رابطه خود را با بدن پس از زایمان در اینستاگرام مستند می کند تا به مادران جدید دیگری نشان دهد که تنها نیستند.
در این پست ، او می گوید وقتی اولین بار از بیمارستان به خانه آمد ، دقیقاً یک سال پیش ، فکر کرد که بدنش هرگز مثل سابق نخواهد بود. "من آهسته راه می رفتم و حتی نمی توانستم به ورزش فکر کنم. غیرممکن به نظر می رسید. "
اما چهار هفته بعد ، او تلاش کرد بدن خود را حرکت دهد. یک ماه دیگر ، او حتی بیشتر آن را جابجا کرد ، و هنگامی که تابستان به اطراف چرخید ، او حتی سوابق شخصی خود را از "لاغرترین" روزهای قبل از بارداری خود عبور می داد.
"من تغییر می کردم ، اما آینه بوگز نوشت. "آنچه در بازتاب خود دیدم هیچ تفاوتی با روزی که برای اولین بار در آینه دستشویی بیمارستان به خودم نگاه کردم ، نداشت. معده ام هنوز پایین آویزان بود و مرا ناامید کرد. "
او دو راه داشت: تسلیم شدن و غرق شدن تحت فشار خودباوری یا پذیرفتن بدن او برای همه راه های جدید ، شگفت آور بود. او تمام توان خود را جمع کرد و به اهداف خود ادامه داد و مطمئناً خوشحال است که این کار را انجام داد.
"من در حال حاضر در این لحظه قویتر از همه زندگی ام هستم. و این حق بیش از اندازه کافی است که بتوانم جشن بگیرم. استخوان معده ، عضلات و همه. "