این زن پس از یک عمل جراحی معمول یک مورد تهدیدکننده زندگی برای سپسیس ایجاد کرد
تصور کنید برای جراحی جزئی به بیمارستان می روید ، فکر می کنید در هیچ زمانی داخل و خارج می شوید ... فقط در نهایت ماه ها در بیمارستان بستری می شوید که با یک عفونت کشنده دست و پنجه نرم می کنید و پس از آن با عواقب آن مقابله می کنید.
این همان اتفاقی است که برای بانی قاضی 35 ساله رخ داد. وی برای برطرف شدن انسداد روده که قبل از برداشتن آپاندیس به آن نیاز داشت ، وارد بیمارستان شد. اما سرانجام او به یک مورد سپسیس تهدید کننده زندگی مبتلا شد ، یک بیماری مهلک و سیستماتیک ناشی از پاسخ بدن به عفونت.
در ابتدا ، پزشکان فکر کردند جراحی روده او خوب پیش رفته است. قاضی با یک چرخ به اتاق ریکاوری رفت و حتی پیشنهاد Jell-O را داد. اما فقط 20 دقیقه بعد ، اوضاع بدتر شد. قاضی در یک پست وبلاگ برای Sepsis Alliance نوشت: "من خودم را پرت کردم و می لرزیدم و از من خواستم یک پرستار به من کمک کند تا دوش بگیرم ، و صادقانه بگویم این آخرین چیزی است که من واقعاً به یاد می آورم."
او بود سپس به ICU منتقل شد و در کما از نظر پزشکی قرار گرفت. قاضی دچار شوک سپتیک شده بود ، در صورتی که عفونت سپسیس کنترل نشود ، می تواند او را بکشد. این بیماری بسیار کشنده است زیرا به سرعت حرکت می کند ، باعث فشار خون کم خطرناکی می شود که منجر به خاموش شدن اعضای بدن می شود.
برای اینکه وخیم شدن بیماری پزشکی وی بیشتر شود ، قاضی بعداً فهمید که عفونت ایجاد شده است زیرا پزشکان به طور تصادفی او را قطع کردند روده در حین جراحی. وی برای توضیح اشتباه خود گفت: "آنها مجبور شدند عضلات شکم من را از وسط تقسیم کرده و از داخل به من تمیز کنند." او پس از جلوگیری از سپسیس ، راه بهبودی را آغاز کرد. 'من به مدت 2 ماه در بیمارستان بودم. من باید یاد می گرفتم که چگونه دوباره راه بروم و دوباره غذا بخورم و حتی دوباره صحبت کنم! " او نوشت. "حافظه من از همه چیز بسیار کوچک است و بیشتر آنچه اتفاق افتاده بود باید توسط پزشکان و خانواده ام و RN های مراقبت از زخم و سایر پرستاران به من گفته می شد."
اکنون شش ماه گذشته است و در حالی که قاضی گفت که زندگی او دیگر در معرض خطر نیست ، معده او هنوز درد دائمی دارد. او منتظر است تا برای جراحی مجدد عضلات شکم خود جراحی شود.
"من هرگز نمی دانستم و نمی دانستم سپسیس چیست تا وقتی که به آن مبتلا شدم و می خواهم آگاهی دهم و داستانم را تعریف کنم و شاید او نوشت: "حتی به کسی امیدوار باش که همه چیز بهتر می شود". 'قویتر خواهی شد. تو تنها نیستی! ما باید پشتوانه یکدیگر باشیم ، مگر اینکه به بیماری سپسیس مبتلا شده باشید یا کسی را که دوست دارید داشته باشید یا انجام دهید ، فقط نمی دانید چقدر ترسناک و کشنده است! "