آنچه از سم زدایی دیجیتال خود آموختم

thumbnail for this post


من شرط می بندم هر کجا که الان هستید ، حداقل دو یا چند صفحه نمایش در یک اتاق با شما وجود دارد. اول ، احتمالاً شما این را با تلفن می خوانید و سپس لپ تاپ شما در گوشه ای قرار دارد - اوه ، و رایانه لوحی شما درست در کنار شما نشسته است.

واقعیت این است که دستگاه های ما اکنون تقریباً در همه موارد دخیل هستند. بخشی از زندگی ما ما برای برقراری ارتباط با تلفن های هوشمند خود از برقراری ارتباط با همکاران و دوستان گرفته تا پیگیری تمرینات تا بیدار کردن از خواب ، به تلفن های هوشمند خود وابسته هستیم. (قبول کنید ، شما هم با تلفن خود می خوابید.) و شبکه های اجتماعی؟ انکار نمی شود ، ما کاملاً اعتیاد داریم.

فناوری جنبه های مثبتی دارد (فیلم های گربه ای زیبا ، داشتن کل دانش انسانی در جیب شما و غیره) ، اما باعث استرس بیشتر نیز می شود. در حقیقت ، به دلیل همین ارتباط مداوم ، آمریکایی ها بیش از هر زمان دیگری استرس دارند. طبق نظرسنجی سال 2014 گالوپ ، 48٪ از کارگران گفتند که "خارج از محل کار" پست الکترونیکی را "مرتبا" بررسی می کنند و این افراد بدون تعجب استرس بیشتری را گزارش کردند. راهنمایی رانندگی ، ارسال نامه الکترونیکی ، عکس گرفتن از شما می دانید ، به معنای واقعی کلمه همه چیز برای اینستاگرام من. و صادقانه بگویم ، من مطمئن نیستم که چگونه بر ذهن و بدن من تأثیر می گذارد. مطمئناً من با احساس سیمی که از عوارض جانبی طولانی مدت پیمایش در فیس بوک است آشنا هستم. اما به عنوان یک جوان واقعاً به یاد نمی آورم که قبل از سلطنت فناوری چگونه باشد.

در این دوره از اعتیاد به دیجیتال ، تصمیم گرفتم سم زدایی انجام دهم زیرا می خواستم خودم را آزمایش کنم. می خواستم بدانم: من واقعاً چقدر به این صفحات اعتماد دارم؟ و آیا احساس بهتری خواهم داشت؟

بنابراین یک آخر هفته "از شبکه خارج شدم" (مانند هر چالشی ، داشتن یک هدف واقع بینانه مهم است): من تمام دستگاه های دیجیتال خود را خاموش کردم ، طفره رفتم تلویزیون و حتی وقتی تلفن زنگ خورد برای تلفن ثابت دوید. از عصر جمعه تا صبح دوشنبه بدون ارتباط با اینترنت قرن بیست و یکم - بدون اینترنت ، بدون پیام کوتاه ، هیچ چیز.

این چیزی است که من یاد گرفتم ، بدون عناوین Google و Kardashian.

متن ها ، ایمیل ها یا فیلم های از دست رفته را که بیشتر از همه از دست داده ام. این قطع ارتباط با اطلاعات بی حد و حصر بود. از هر چهار بار سه بار که دستم را به سمت تلفنم دراز کردم و جلوی خودم را گرفتم ، این کار را کردم زیرا می خواستم چیزی را جستجو کنم. وقتی Googling یک گزینه نیست ، شما باید در واقع با کسی صحبت کنید. به جای جستجوی تعریف یک کلمه در کتابی که می خواندم ، از هم اتاقی ام س askedال کردم که آیا می داند؟ و او این کار را کرد! این یک یادآوری عالی برای برقراری ارتباط با افراد واقعی اطراف شما است. آنها ممکن است شما را متعجب کنند.

و همینطور بیدار شدن از خواب بود. وقتی که به خودم گفتم می خواهم بخوابم ، به رختخواب رفتم ، یک ساعت اینستاگرام دیرتر از آنچه گفتم در کمین نیست و سرحال از خواب بیدار شدم. بجای اینکه با زنگ هشدار عصبانی که روی آیفون من تنظیم شده است ، بیدار شوم ، وقتی بدن به من گفت بیدار شو از خواب بیدار شدم. این ، البته ، بیشتر یک لوکس آخر هفته است ، اما همچنین بیدار شدن و نگاه کردن به پنجره من به جای بررسی سریع ایمیل من و هر گونه اعلان شبانه ، بسیار باورنکردنی است.

تعجب ، تعجب. وقتی دستگاههایم را خاموش کردم ، دیگر بیهوده وقت خود را در مرور اینترنت متوقف کردم ، و با کتاب خوب وقت بیشتری برای استراحت به من داد.

صادقانه بگویم ، بزرگترین ترس من از این امر این بود که چقدر من در هنگام قطع شدن برق از دست خواهید داد. اما آخر هفته اصلاً FOMO زیادی نداشتم. رفتن بدون وسایل من را مجبور کرد که آخر هفته را برنامه ریزی کنم ، جایی که با دوستانم ملاقات می کنم و در چه ساعتی ، و به مردم یادآوری می کنم اگر می خواهند به من برسند به جای سلول من با تلفن ثابت من تماس بگیرند. روزهایم با هشدارهای تلفن همراه کاملاً بی وقفه بود و من از اینکه در هر موقعیتی که بودم کاملاً احساس حضور می کردم.

باید بپذیرم به محض اینکه تلفنم را تمام کردم ، FOMO محکم بهم بزن فقط انتظار برای روشن شدن آن باعث اضطراب من شد - خجالت می کشم بگویم قلبم واقعاً تند شده است - در مورد تمام پیام ها و خبرهایی که از دست داده ام. اما این یک لحظه زودگذر بود که فهمیدم واقعاً هیچ کدام از آنها مهم نیست.
من قطعاً مدام به بررسی اینستاگرام یا برنامه های خبری خود فکر نمی کردم. مطمئناً ، بدون لیست های پخش Spotify من برای اجرا ایده آل نبود ، اما تقریباً به سختی تصور نمی کردم.

در کل ، این سم زدایی دیجیتال قطعاً فناوری را در چشم انداز قرار داده است. برای من. آزاد کردن فکر کردن درمورد آن ، و بسیار سرگرم کننده است که مکالمه طولانی تر و بدون وقفه با افرادی که در آن قرار داشتم را انجام دهم.

بهترین قسمت این احساس است که در بقیه هفته من خون گرفته است. آخر هفته آرام من باعث شد که وقتی به کار خود برگشتم بهتر تمرکز کنم. نه تنها استراحت بیشتری داشتم ، بلکه به لطف آنچه آموختم نیازی به بررسی مداوم تلفن خود احساس نمی کردم.

گرچه کاملاً غیرمجاز است که تکنولوژی را ترک کنید ، اما آزمایش من حتی چند روز مرخصی سس فناوری می تواند از نظر داشتن یک آخر هفته واقعاً ترمیمی معجزه کند.




A thumbnail image

آنچه از سرطان پوست خود آموختم ترساندن

یک خاطره زنده از دوران کودکی من این است که پدرم در حال انجام یک سری جراحی از یک …

A thumbnail image

آنچه افسردگی در تعطیلات واقعا احساس می کند

مردم اغلب با روحیه خفقان آور تعطیلات که به نظر می رسد هر سال زودتر و زودتر در …

A thumbnail image

آنچه این مادر باید می گفت وقتی دخترش شکم پس از تولد خود را با آدامس حباب مقایسه کرد

از هرکدام از مادران در مورد شکم پس از زایمان خود س Askال کنید ، و او احتمالاً آن …