آنچه واقعاً در زوج درمانی ادامه دارد - از 5 زن که در آنجا حضور داشته اند
مراجعه به مشاوره زوجین چگونه است؟ جلسات می تواند انفجاری ، با صدای بلند و اشک زیاد باشد. اما همچنین ممکن است ساعتی آرام را با مقایسه پاسخ به تمرینات کتاب کار با شریک زندگی خود یا صحبت در مورد موضوعی با زنگ های تنظیم شده در حالی که درمانگر شما مکالمه را راهنمایی می کند ، سپری کنید. در وهله اول آنها را بهم پیوند داد. همچنین می تواند موضوعاتی را که زوجین جدیدتر با آن روبرو هستند برجسته کرده و بنیان مستحکم تری به آنها بدهد. و گرچه ممکن است جلسات شما روشن کند که شما و همسرتان بهتر است راههای جداگانه خود را دنبال کنید ، اما نتیجه ممکن است ارتباط شما را تقویت کرده و آینده ای برای روابط شادتر ایجاد کند.
اگر فکر می کنید زوج درمانی اما در تعیین ویزیت مردد هستند ، دانستن اینکه در مطب درمانگر چه می گذرد می تواند خیال شما را راحت کند. سلامتی با پنج زن در مورد آنچه اتفاق افتاد هنگامی که آنها و شرکای خود به دنبال کمک یک متخصص بودند صحبت کرد. هرکدام دلیل متفاوتی برای تعیین این قرار ملاقات اولیه داشتند - و تجارب مختلف در جلسات خود.
ماری اچ ، 42 ساله * ابتدا برای خواستگاری در مورد نگرانی های مربوط به تصویر بزرگ قبل از بستن برای مشاوره با نامزد خود رفت. گره. چند سال بعد ، آن دو نفره که در حال حاضر ازدواج کرده است ، برای آنچه که "تنظیم" توصیف می کند بازگشت.
"ما پنج یا شش جلسه انجام دادیم ، و این کار خوبی بود که ما انجام دادیم ، زیرا بسیاری از مواردی را که فکر می کردیم درباره آنها صحبت کرده بودیم کشف کردیم. درمانگر با هر یک از ما جداگانه و سپس هر دو با هم ملاقات کرد. ما کتابچه هایی با س questionsالات از پیش تعیین شده در مورد ارزش ها ، اولویت ها و اهداف خود انجام دادیم. ما همچنین در مورد چیزهایی که ما را آزار می داد به صورت رایگان صحبت کردیم.
جلسه تنظیم با الهام از وضعیت بد آپارتمان که به یک بحران بزرگتر در مورد محل زندگی تبدیل شد. ما برای برقراری ارتباط به شخص ثالثی نیاز داشتیم. نکته مثبت در مورد زوج درمانی این است که بفهمید مشکلات شما ممکن است نتیجه چیزهایی باشد که در مورد خودتان به عنوان یک زن و شوهر دوست دارید. به عنوان مثال ، من و شوهرم هرگز بر سر هم فریاد نمی کشیم و یکدیگر را به نام نمی نامیم. من واقعاً این را در مورد ما دوست دارم. اما در احتیاط برای مهربانی ، در برقراری ارتباط مشکل داشتیم. درمان به ما کمک کرد تا یاد بگیریم که چگونه این کار را به روشی انجام دهیم که برای ما مفید واقع شود. "
بعد از تقریباً یک دهه زندگی مشترک ، کاتلین 39 ساله و شریک زندگی او ، در جهات مختلف رشد کردند و یک رابطه هماهنگ دیگر احساس آشنایی نمی کرد.
"درمان به عنوان واضح ترین راه حل اختلاف نظر ما احساس می شود. هر دوی ما تعجب کردیم ، اگر کمکی نگیریم چه اتفاقی برای ما خواهد افتاد؟ به سراغ چند درمانگر رفتیم. یکی گفتگوی درمانی سنتی را انجام داد. دن با او احساس راحتی می کرد ، در حالی که من احساس می کردم برای سرعت بالاتری آماده هستم ، بنابراین او درمانگر خصوصی دن شد. درمانگر دوم ما به ما خواندن و مسابقه داد. دان احساس می کرد من و آن درمانگر علیه او هستیم ، بنابراین فقط دو بار او را دیدیم.
پسر سوم ، هر دو احساس خوبی نسبت به او داشتیم. احساس شنیدیم او مکالمه را هدایت می کرد ، اما راهنما نبود. او دیدگاه های ما را با همان رعایت داشت. در حال حاضر ، روند کار طولانی شده بود ، و ما تصمیم گرفته بودیم که زمان جدا از هم بهترین مرحله بعدی ما باشد. من ترجیح داده ام برای چند ماه کشور را ترک کنم ، اما ما هنوز می خواهیم روی روابط خود کار کنیم. درمانگر از ما پرسید ، "اگر قرار نیست اینجا باشید ، چگونه می توانید روی رابطه ادامه دهید؟"
هیچ یک از ما اعتراف نکرده بودیم که ممکن است دیگر زن و شوهر نباشیم. در اتاق ، درمانگر ما توانست حقیقت خود را برای ما بازتاب دهد. پس از آن مانند مشاوره غم و اندوه شد ، زیرا فهمیدیم که ممکن است واقعاً برای همیشه آن را خاتمه دهیم. "
سادی ال. 37 ساله و همسرش پس از چهار سال ازدواج ، دو فرزند ، زوج درمانی را آغاز کردند. ، ورشکستگی ، بستری شدن در بیمارستان و کلی کینه.
'مایک و من در چهارمین درمانگر زوج هستیم. چند درمانگر به ما اجازه می دهند هرچه می خواهیم هش کنیم را بالا بیاوریم و به ناچار ، یک یا هر دوی ما احساس می کنیم انتخاب شده ایم. افراد موفق تر ، بیش از هر یک از ما صحبت کردند ، که به نظر مثبتی معکوس است ، اما خوب است که قضاوت اشتباه خود را خاموش کرده و به نحوه درک کسی گوش فرا دهید. یک درمانگر خوب به شما اشاره می کند و می گوید "جلوی آن را بگیرید". اینکه بتوانیم رفتارهای عادی خود را تشخیص دهیم وقتی احساس استرس می کنیم یا مورد بی مهری قرار گرفته ایم بسیار حیاتی بوده است و ما به شخص دیگری احتیاج داریم تا آنها را برای خود شناسایی و نامگذاری کند.
در بیشتر موارد ، من بوده ام یکی فشار درمانی. من بیشتر اوقات زندگی ام را در یک اتاق سرد با یک حرفه ای در مورد احساساتم صحبت کرده ام. با این حال ، مایک طرفدار نیست ، به قالب اعتماد نمی کند و احساس خطر می کند ، سرزنش می شود ، قاب می گیرد ، شرم می کند. بنابراین ما بهترین موفقیت را درمورد درمانگرانی داشته ایم که این موضوع را تشخیص می دهند و به او وقت ، مکان و بستری می دهند. فرد فعلی ما زمان زیادی را صرف آسیب های دوران کودکی می کند. مفید بوده است. من چیزهایی در مورد مایک آموخته ام که به من کمک می کند انگیزه های او برای بعضی چیزها و نیاز او به محبت بیشتر از آنچه که من توانایی ارائه آن را ندارم ، به دلیل تجربیات خودم درک کنم. "
جین اس ، 36 ساله ، هنگامی که 18 ساله بود ازدواج کرد. پس از 11 سال ازدواج او ناخوشایند بود. رابطه جنسی نادر بود. تیراندازی مکرر بود.
"ما پول زیادی نداشتیم و در یک شهر کوچک زندگی می کردیم ، بنابراین ما در واقع نزدیکترین درمانگر ارزان قیمت را انتخاب کردیم. در ابتدا ، من واقعاً امیدوار بودم. او به ما وقت داد تا درمورد آنچه هرکدام از ما در سطح شخصی با آن سر و کار داریم صحبت کند و هم زمان برابر برای تخلیه. اما با ادامه جلسات ، واقعاً خیال ما راحت نبود. در واقع ، اوضاع در خانه بدتر می شد. به نظر می رسید زخم ها باز می شوند و درمانگر ما به ما توانایی مهارت های کنار آمدن برای کار بهتر با یکدیگر را نمی دهد.
آخرین جلسه ما انفجاری بود - من به شوهرم گفتم که بیرون برود و من می خواهم طلاق بگیرم. . درمانگر هیچ کاری برای واسطه گری نکرد. من و شوهرم با گریه از دفتر درمانگر خارج شدیم (هر دو نفر) ، و ماشین را به خانه رساندیم و شکست خوردیم و اعتراف کردیم این چیزی نیست که می خواهیم. ما می خواستیم همه چیز را درست کنیم نه اینکه طلاق بگیریم. ما همان شب تصمیم گرفتیم که دیگر به زوج درمانی مراجعه نکنیم. به نظر می رسید به جای اینکه ما را دور هم جمع کند ما را از هم دورتر می کند. این تقریبا هفت سال پیش بود. ما اکنون 18 سال ازدواج می کنیم و گرچه کامل نیستیم ، اما امروز بسیار شادتر و قویتر هستیم.
چیزی که من به هر زوجی که در مورد درمان فکر می کنم می گویم این نیست تا با اولین نفری که پیدا می کنند برود. تحقیق کردن. به پیشینه آنها نگاه کنید. سوال بپرس. فقط به این دلیل که کسی یک درمانگر است ، به معنای مهارت در این کار نیست! "
انگیزه درمان برای میکائلا سی ، 31 ساله و شوهرش کوین ، از خارج آنها بود. رابطه - خانواده کوین متقاعد شدند ازدواج او را تغییر منفی داده است. مراجعه به یک درمانگر به آنها کمک کرد تا درک کنند که واکنش خانواده اش واکنش طبیعی و ناامیدکننده ای در برابر تعیین کوین برای تعیین مرزهای اساسی بود.
از طریق آن. اگر ما در یک صفحه نبوده ایم و در مورد احساسات خود ارتباط برقرار نمی کردیم ، چالش برانگیز بود. درمان وضعیت ما را عادی کرد. شنیدن یک متخصص آموزش دیده که می گوید "این" واقعاً رایج است "به من کمک کرد تا متوجه شوم که این من نیستم - این برای هر کسی اتفاق می افتاد.درمانگر ما از تکنیکی به نام رابطه درمانی ایماگو استفاده کرد ، تمرکز بر این است که مطمئن شوید شما به طور فعال به شریک زندگی خود گوش می دهید این نظم بیشتر از درمان سنتی است. بعضی از آنها تکرار حرفهایی است که شریک زندگی شما به شما گفته است و اطمینان از فهمیدن حرفهایی که آنها می زنند. من یک کهنه درمان هستم ، اما هرگز کاری نکرده ام که کاملاً ساختارمند باشد. زوج درمانی ازدواج ما را تقویت می کند و به ما کمک می کند درک کنیم که شما باید اولویت زندگی مشترک خود را بگذارید. "