چرا قلاب زدن در جمع هیجان انگیز است - به گفته زنانی که این کار را انجام داده اند
آیا در طول تعطیلات تابستانی خود به انجام رابطه جنسی در ساحل فکر کرده اید؟ مطمئن. با گوشه ای تاریک از یک زمین رقص ، چیزهای فراتر از سرگرم کننده بودن با دیگری مهم دارید؟ کاملا. در مورد بیرون کشیدن از بزرگراه و یافتن مکانی محتاط برای پارک چه می کنید ، زیرا شما و شریک زندگی خود فقط احساس سفر میانه راه را دارید؟ تصویر را به دست می آورید.
ممکن است قلاب کردن در جمع مهر تأیید جامعه را نداشته باشد. اما شرکت در هر عملی که احساس حرام شود راهی جدی برای ادویه دادن به زندگی جنسی شماست. ساری کوپر ، بنیانگذار و مدیر مرکز عشق و رابطه جنسی ، ساکن نیویورک می گوید ، تابوها بسیاری از ما را متهم می کنند زیرا ترس و اشتیاق دو روی یک سکه بسیار نازک است. بوسیدن ، لمس کردن ، حتی رابطه کامل تمام عیار در جمع همه دکمه مجری را که بسیاری از ما داریم فشار می دهیم. کوپر اضافه می کند این ایده که ممکن است شخص دیگری از دور آن را تماشا کند ، می تواند بسیار تحریک کننده باشد.
این هیجان چیزی بیش از خطر گرفتار شدن است. ارتباط با شریک زندگی خود به روش جدید و تحویل کنترل نه تنها می تواند آرامش بخش باشد ، بلکه می تواند به شما احساس نزدیکی و تجربه ارگاسم های عمیق تر و لذت بخش تری کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چرا روابط عمومی چنین خیالی پرطرفداری است ، از 8 زن (که خواستار نام بردن از آنها نشدند) خواستیم که به اشتراک بگذارند که چرا دقیقاً چنین کاری برای آنها روشن است.
"من قبلاً داشتم نگاه من به دوست یکی از دوستانم بود ، اما او برای چند سال اول دوست دختر داشت که من او را می شناختم. یک تابستان ، متوجه شدم که او بدون دوست دختر در اجتماعات اجتماعی بیشتر شرکت می کند و در یک مهمانی در پایان فصل ، سرانجام مرا تحت تأثیر قرار داد. در نهایت در یک خیابان تاریک و آرام مقابل دروازه جلوی پله های جلوی شخصی قلاب شدیم. من آنقدر هیجان زده شدم که این پسر که سالها من را به خود جذب می کرد جذابیت یکسانی داشت - و ما حتی صبر نمی کردیم تا به یکی از آپارتمان هایمان برسیم تا بفهمیم چقدر گرم یک دیگر هستیم.
"در سال آخر تحصیل در دانشگاه ، من و پسری که می دیدم بالای یک صحنه در کلاس تئاتر در دانشگاه قرار داشتیم. این هیجان انگیز بود زیرا تقریباً 200 دانش آموز در خارج از اتاق در یک رویداد ورزشی شرکت می کردند. گرفتار نشدیم و بلافاصله به درب عقب گروه پیوستیم. داشتن این راز کوچک بین ما کاملاً روشن بود. "
" من در نیویورک زندگی می کنم ، و زمانی که قصد داشتم اولین بروکلین را ببینم ، شخصی در مترو خود را به من معرفی کرد. اپارتمان. من در اوایل 20 سالگی بودم و او در 30 سالگی. ما در نهایت با چند قرار خرما به سالن های شیک و رستوران های اطراف شهر رفتیم - وقتی شما جوان هستید و با رام و تاکوهای ارزان قیمت زندگی می کنید بسیار هیجان انگیز است. ما به جاهایی می رفتیم که هرگز به تنهایی توانایی خرید آن را ندارم ، کوکتل های فانتزی می نوشیدیم و آنها را درست می کردم. من گمنامی آن را دوست داشتم. هیچ کس نمی دانست من کی هستم و کسی را نمی شناختم - و هیچ کس اهمیتی نمی داد. "
" این اولین تعطیلات من با شوهرم بود ، شاید شش ماه قبل از آشنایی بود. ما در هتل خود در برمودا در استخر رابطه جنسی برقرار کردیم و در همان لحظه افرادی را دیدیم که از بالکن های خود نگاه می کردند. این فقط باعث اروتیک شدن آن شد ، به خصوص اینکه احتمال اینکه ما می دانستیم هر یک از این افراد بسیار کم است ، وجود داشت. "
" من در اتومبیل ها و پارک ها گیر کرده ام ، بیشتر به این دلیل که واقعاً احساس می کردیم زمان. هیجان مربوط به لحظه بودن است ، تسلیم شدن در از دست دادن کنترل آنچه اتفاق می افتد یا افرادی که ممکن است آنها را تماشا کنند. "
" دوست پسر من برای یک آخر هفته در پاریس از من دیدن کرد. در حالی که روزی در شهر گشت و گذار می کردیم ، ناگهان هوس هر دو نفر شد که این شهر را ادامه دهیم. نکته منفی این بود که ما خیلی از آپارتمان من فاصله داشتیم ، اما خبر خوب این بود که ما به راحتی در مقابل یک کلیسای قدیمی و فرسوده قرار داشتیم ... با یک درب قفل نشده. داخل اتاق فرو رفتیم ، از پله های طبقه آخر بالا رفتیم و در کنار پنجره های زیبای شیشه رنگی بستیم. گرچه من دیگر یک شخص معنوی نبودم ، اما هر روز یکشنبه به کلیسا بزرگ شده بودم. بنابراین داشتن رابطه جنسی در داخل یک ساختمان مقدس کمی اشتباه ، اما در عین حال کاملاً آزاد بود. "