Wish Me Luck: یک ماه تا اولین مسابقه سه گانه من
اوه ، خنده: اولین مسابقه سه گانه من دقیقاً یک ماه دیگر است.
وبلاگ نویس مقیم تناسب اندام ، من عادت داشتم که تمرینات جدیدی را امتحان کنم و خودم را به چالش بکشم تا در عین حفظ تعادل بین زندگی و زندگی شخصی ، در فرم باشم. اما یک مسابقه سه گانه؟ شش ماه پیش این فقط یک فکر دیوانه وار در ذهن من بود - و اکنون تقریباً در اینجا وجود دارد.
همه چیز از زمانی شروع شد که پارسال نیمه اول ماراتن را اجرا کردم. من تمام کردم و یاد گرفتم از آن لذت ببرم ، اما وقتی تمام شد سریع دوباره تنبل شدم. نمی توانستم به خودم انگیزه دهم که مرتباً بیرون بیایم و سنگ فرش را بدون هدف در ذهن خود بکوبم. و به زودی ، من در تلاش بودم که هر بار فقط سه مایل بدوم. چطور ممکن است تمام پیشرفت های شناسایی شده به این زودی به سرعت از بین برود؟
بنابراین می دانستم که برای تلاش برای انجام این کار به چیز جدیدی احتیاج دارم. چیزی ترجیحاً شامل این همه دویدن نمی شود. یک مسابقه سه گانه عالی به نظر می رسید: من شنا را دوست دارم ، دوچرخه سواری را دوست دارم ، و خوب ، من می توانم دویدن را تحمل کنم. چند دوست در حال شرکت در مسابقات سه گانه Nautica New York City بودند - که هنوز نیمی از سال باقی مانده بود ، آنقدر که واقعاً فکر نمی کنم - بنابراین من در جلسه سازمانی برچسب زدم ، در واقع نمی دانستم چه انتظاری داشته باشم.
<صادقانه بگویم چند ماه طول کشیده است ، اما تاکنون کاملاً ارزشش را داشت. من در حال آموزش با تیم Leukemia و Lymphoma Societys در آموزش ، یکی از بزرگترین سازمان های ورزشی جمع آوری کمک مالی در کشور هستیم. و در ازای جمع آوری پول برای اهدافشان ، LLS به ما مربیان ، برنامه های تمرینی و حتی یک لباس لباس می دهد. باید بگویم ، این یک معامله بسیار شیرین است.من جمعه شب اتفاقات اجتماعی خود را خداحافظی بوسیدم و آنها را برای ساعت 7 صبح شنبه در پارک عوض کردم. من به بوی ماندگار کلر که پس از شنای صبحانه ام بهم می چسبد علاقه مند شده ام ، مهم نیست که دوش های من چه مدت طول می کشد. و من در واقع یاد گرفته ام که چگونه لاستیک دوچرخه را عوض کنم. (دشوارتر از آن است که به نظر می رسد!)
داشتن یک برنامه تمرینی ساختاری در زندگی من یک تغییر خوشایند بوده است. وقتی یک روال را دنبال می کنم ، احساس می کنم در تمام طول روز مثمر ثمر هستم ، زیرا وقت آزاد کمتری دارم و ارزش آن را بسیار بیشتر می کنم. من زودتر به رختخواب می روم ، غذای سالم تری می خورم (حداقل اگر کم باشد ، از کیفیت سالم تری) ، الکل کمتری می نوشم و به طور کلی احساس انرژی بیشتری می کنم. من هرگز مشكل مواد مخدر و الكل نداشته ام ، اما كاملاً می توانم ببینم كه این معتادان سابق هنگام استناد به تثبیت های جدید خود در مسابقات سه گانه چه معنایی دارند.
بنابراین حالا ، با گذشت یك ماه ، حالم خیلی خوب است - من می توانم یک مایل شنا کنم ، 25 مایل دوچرخه بزنم و شش مایل بدوم ، همه با سهولت نسبی. تنها مشکل این است که ، من هنوز سعی نکردم همه آن کارها را پشت سر هم انجام دهم. و طی این 30 روز گذشته ، من می دانم که واقعاً باید تمرکز کنم و برنامه را رعایت کنم. من مصمم هستم از این به بعد حداقل هفته ای یکبار وبلاگ نویسی کنم تا مسابقه در تاریخ 26 جولای. به نظر من انگیزه اضافی آن است که به سختی کار خود را ادامه دهم و در مقابل اشتیاق به ترک آن در حالی که من جلو هستم مقاومت کند.