مسقط عمان
مسقط و عمان
سلطنت مسقط و عمان (به عربی: سلطنة مسقط وعمان Salṭanat Masqaṭ wa-'Umān ) کشوری بود که سلطنت کنونی عمان و مناطقی از امارات متحده عربی کنونی و گوادر پاکستان را در بر می گرفت. احکام دادگاه های مسقط بر اساس قوانین شرعی اباضی اسلامی بود و فرجام خواهی به سلطان مسقط که حکم عالی را اعمال می کرد ، ارائه شد.
مطالب
- 1 نام
- 2 دوران توسعه طلبی
- 3 ادغام و انحطاط
- 4 شورش و حفاری نفت
- 4.1 سلطنت Sohar
- 5 همچنین مراجعه کنید
- 6 منابع
- 7 پیوندهای خارجی
- 4.1 سلطنت صحار
نام
به طور دقیق ، عمان (امامت عمان ، عربی: عُمان الوسطى ، امین الوسی) قسمت داخلی و قاره ای منطقه است بدون دسترسی به ساحل و پایتخت در شهر نزوا. مسقط یک سلطان نشین ساحلی است ، در واقع حاکمان آن ، از جمله در خارج از کشور ، گسترش می یافتند. مسقطی تاریخی و عمان توسط فلات کوه سبز (ال جبل الاخدار (عربی: الجبل الأخضر)) از هم جدا شده اند.
قسمت سوم تاریخی عمان (شرق عربستان) به اصطلاح "ساحل دزدان دریایی" بود "، بعداً به پیمان عمان معروف شد و اکنون - امارات متحده عربی (امارات متحده عربی). قسمت چهارم عمان تاریخی و فعلی استان ظفار است.
دوران توسعه طلبی
اخراج استعمارگران پرتغالی در دوران امامان یاروبا در قرن هفدهم اتفاق افتاد. امامان یاروبا بعداً موفق به بیرون راندن استعمارگران پرتغالی از شرق آفریقا شدند و یک امپراتوری دریایی تأسیس کردند که قدرت خود را به خلیج فارس و زنگبار گسترش داد. سلسله یاروبا بعدها قدرت خود را به استعمارگران پارسی از دست داد. در سال 1749 استعمارگران پارسی توسط امام احمد بن سعید منتخب شکست خوردند. امپراتوری انگلیس مشتاق تسلط بر جنوب شرقی عربستان برای مهار نفوذ سایر قدرتهای اروپایی و تضعیف امپراتوری عمان در قرن هجدهم بود. امپراتوری انگلیس از سلاطین آلبوسایدی مسقط که در نیمه دوم قرن 18 به قدرت رسید حمایت کرد. امپراتوری انگلیس با هدف افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی انگلیس بر مسقط ، با سلاطین مجموعه ای از معاهدات را منعقد کرد. سرانجام سلطنت به طور فزاینده ای به وامها و مشاوره های سیاسی انگلیس وابسته شد.
اختلافات تاریخی همیشه بین سلطان نشین ساحلی مسکوت سکولار ، ثروتمند و دریانوردی بیشتر و قبایل داخلی وجود داشت. اگرچه سرزمینهای داخلی تحت کنترل اسمی سلاطین مسقط بودند ، اما در عمل توسط رهبران قبایل و ائمه محافظه کار عمان ، تمرین کنندگان فرقه عبادی اسلام اداره می شدند.
سلطنت مسقط دارای یک نیروی دریایی قدرتمند ، که امکان ایجاد یک امپراطوری دریایی را فراهم می کند که از اخراج پرتغالی ها در سال 1650 تا قرن نوزدهم آغاز شده است ، در برخی مواقع شامل عمان مدرن ، امارات متحده عربی ، بلوچستان جنوبی و زنگبار و سواحل کنیا ، تانزانیا است. و موزامبیک. سلطان نشین مسقط نیز در سراسر شرق آفریقا به تجارت بسیار سودآور برده مشغول شد.
تحکیم و انحطاط
در اوایل دهه 1820 ، سلطنت بیشتر مناطق خود را در خلیج فارس از دست داد ، که تحت حمایت انگلیس تبدیل به کشورهای سرنوشت ساز شدند. پنجمین سلطان سلسله آل سعید ، سعید بن سلطان ، منافع اقتصادی و اقتصادی سلطنت را تحکیم و عمان رونق گرفت. با این حال ، ناوگان عمانی قادر به رقابت با ناوگان پیشرفته فنی اروپا نبود و سلطنت بسیاری از تجارت خود را با جنوب آسیا از دست داد. فشار انگلیس برای کنار گذاشتن تجارت برده بیشتر باعث از بین رفتن نفوذ سیاسی و اقتصادی سلطنت شد.
در 4 ژوئن 1856 ، سعید بن سلطان بدون تعیین وارثی برای تاج و تخت و اعضای آن درگذشت. سلسله آل سعید نمی توانست در مورد حاکم به توافق برسد. با واسطه گری انگلیس ، دو حاکم از طایفه آل سعید منصوب شدند. سومین پسر سلطان ، توآنی بن سعید حاکم سرزمین اصلی شد. پسر ششم وی ، مجید بن سعید ، در 19 اکتبر 1856 به فرمانروایی یک سلطنت مستقل زنگبار رسید. پس از آن سلاطین زنگبار موظف به پرداخت خراج سالانه مسقط بودند.
علت امامت در داخل کشور عمان به دلیل توسعه امپریالیسم انگلیس در عمان ساحلی ، سلطنت مسقط تجدید شد. در سال 1913 ، شورشی به رهبری امام سلیم الخاروسی علیه مسقط برای برقراری مجدد امامت در منطقه داخلی عمان انجام شد. امامت ، مشابه سلطنت ، توسط فرقه اباضی اداره می شد ، با این حال ، اختلافات بین هر دو حزب در بیشتر موارد سیاسی بود. عمانی ها در داخل کشور معتقد بودند که باید حاکم انتخاب شود و کنترل انگلیس بر سلطنت را رد کردند. با این وجود سلطنت توانست با کمک انگلیس از خود دفاع کند. این انشعاب تاریخی در بیشتر قرن بیستم با اعطای خودمختاری محدود به سلطان تیمور بن فیصل به امامت عمان تحت روحانیت عبادی از طریق معاهده صیب در سال 1920 ادامه یافت.
آخرین تصرف خارج از کشور ، بندر گوادر در آن طرف خلیج عمان در سال 1958 به پاکستان فروخته شد. با این حال ، هنگامی که انگلیس جزایر خوریا موریا را بازگرداند (که در اصل به عنوان هدیه سلطان به ملکه ویکتوریا در سال 1854 به عنوان هدیه از سلطان اعطا می شد) مقداری سرزمین بدست آورد. p>
شورش و حفاری نفت
کشف نفت در خلیج فارس اختلافات میان سلطان در مسقط و امامان عمان را بیشتر کرد. اکتشاف نفت در اوایل دهه 1920 توسط شرکت نفت انگلیس و فارس آغاز شده بود. روند جنگ جهانی دوم این فعالیت ها را به شدت مختل کرد. بعلاوه ، سلطنت مسقط در آن زمان شرایط اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی وحشتناکی را تجربه می کرد. سلطان بدون هیچ زیرساخت و تلفنی توسعه نیافته بود و سلطان سعید بن طعمور هر چیزی را که "منسوخ" می دانست از جمله رادیوها را ممنوع کرد. دولت انگلیس به عنوان مشاور ارشد سلطان ، وزیر دفاع و کلیه وزرای سلطنت به جز یكی از انگلیس ها ، كنترل سیاسی گسترده ای بر سلطان داشت. دولت انگلیس ، شرکت نفت عراق و سلطان مشتاق جستجوی نفت بودند و برنامه های اولیه (1946) را برای ایجاد ارتش که بتواند امامت عمان را اشغال کند ، تنظیم کردند.
آخرین امام عمان ، غالب بن علی ، در حالی که بزرگترین میدان های نفتی در داخل امامت قرار داشت ، هنگامی که سلطان مجوزهایی را به شرکت نفت عراق صادر کرد ، قیام را آغاز کرد. این درگیری ها در سال 1955 متوقف شد ، اما درگیری طولانی تر به شورش جبل اخدار تبدیل شد ، جایی که سلطان سعید بن طعمور اعتماد زیادی به پشتیبانی نظامی انگلیس داشت. عراق نفت ، همراه با بهره بردار خود در زمینه اکتشاف نفت ، توسعه نفت عمان ، متعلق به غول های نفتی اروپایی از جمله نفت انگلیس و ایران بود که جانشین British Petroleum را به دست آورد و دولت انگلیس را تشویق کرد تا حمایت خود از سلطان را گسترش دهد.
شورش دوباره در سال 1957 ، هنگامی که عربستان سعودی شروع به حمایت از شورشیان عمانی کرد ، فوران کرد ، اما سرانجام سلطان توانست برتری در اکثر مناطق داخلی را به دست آورد. در همان سال ، نیروهای انگلیس شهر نزووا ، مرکز امامت را بمباران کردند و حکومت دینی اباضی را سرنگون کردند. غالب بن علی به عربستان سعودی تبعید شد و آخرین نیروهای شورشی دو سال بعد ، در سال 1959 شکست خوردند. معاهده صیب خاتمه یافت و امامت خودمختار عمان از بین رفت.
فراوانی قیام ها مانند شورش ظفار ، مورد حمایت دولت کمونیست یمن جنوبی ، انگیزه انگلیسی ها را برای برکناری سلطان فراهم کرد. انگلیسی ها پسر تحصیل کرده غربی سلطان ، قابوس بن سعید را که در قصر حبس شده بود ، انتخاب کردند ، زیرا پدر پارانویا او از کودتا ترسید. در هنگام آزادی ، قابوس بن سعید با کمک نیروهای نظامی انگلیس کودتایی موفق در کاخ انجام داد و در سال 1970 به عنوان سلطان مسقط و عمان اعلام شد. سرزمین های تازه تلفیق شده به همراه مسقط به سلطنت متحد کنونی عمان تجدید سازمان شدند در آگوست 1970.
در سال 1976 ، دوباره سلطان با کمک انگلیس ، تسلط خود را بر کل کشور حفظ کرد و شورش ظفار را سرکوب کرد.
سلطنت صحار
سلطنت صحار از سال 1920 تا حدود 1932 ادامه داشت. در سال 1920 ، شیخ علی بانو بوعلی ، یکی از اقوام سلطان تیمور بن فیصل ، در شهر صحار شمالی قیام کرد و خود را سلطان اعلام کرد اما در سال 1932 توسط انگلیس خلع شد.