طنجه مراکش
تانجر
- طنجة (عربی)
- ⵟⴰⵏⵊⴰ (زبانهای بربری)
- 90000
- 90010
- 90020
- 90030
- 90040
- 90050
- 90060
- 90070
- 90080
- 90090
- 90100
- ^ کمیسیون عالی برنامه ریزی شهر طنجه را تعریف می کند به عنوان متشکل از چهار بخش های Bni Makada ، Charf-Mghogha ، Charf-Souani و Tanger-Médina.
Tangier ، همچنین
بسیاری از تمدن ها و فرهنگ ها بر تاریخ تانجیر تأثیر گذاشته اند ، از قبل از قرن 10 قبل از میلاد بین دوره ای که یک شهر استراتژیک بربر بود و سپس یک مرکز تجاری فنیقی تا دوران استقلال حدود دهه 1950 بود ، طنجه رابطه ای برای بسیاری از فرهنگ ها بود. در سال 1923 ، این کشور دارای موقعیت بین المللی توسط استعمارگران خارجی در نظر گرفته شد و مقصد بسیاری از دیپلماتها ، جاسوسان ، نویسندگان و بازرگانان اروپایی و آمریکایی شد. این پروژه ها شامل پروژه های جدید گردشگری در امتداد خلیج ، یک منطقه تجاری مدرن به نام Tangier City Center ، ترمینال فرودگاه جدید و یک استادیوم فوتبال جدید است. اقتصاد طنجه نیز قرار است از بندر جدید Tanger-Med بسیار بهره مند شود.
مطالب
- 1 نام
- 2 تاریخ
- 2.1 باستان
- 2.2 قرون وسطایی
- 2.3 مدرن
- 3 جغرافیا
- <لی > 3.1 آب و هوا
- 8.1 آموزش ابتدایی
- 8.2 م primaryسسات ابتدایی بین المللی
- 8.3 دبیرستان های بین المللی
- 9.1 زبان
- 9.2 دین
- 9.3 ورزش
- 9.4 موزه
- 9.5 در بین مردم فرهنگ
- 9.5.1 جاسوسی
- 14.1 نقل قول
- 14.2 کتابشناسی
- 2.1 باستان
- 2.2 قرون وسطایی
- 2.3 مدرن
- 3.1 آب و هوا
- 8.1 اولیه و آموزش
- 8.2 م primaryسسات ابتدایی بین المللی
- 8.3 دبیرستان های بین المللی
- 9.1 زبان
- 9.2 دین
- 9.3 Sport
- 9.4 موزه
- 9.5 در فرهنگ عامه
- 9.5.1 جاسوسی
- 9.5.1 جاسوسی
- 14.1 نقل قول
- 14.2 کتابشناسی
نام ها
نام کارتاژیان شهر به صورت مختلف به صورت TNG (پونیک: 𐤕𐤍𐤂) ، TNGʾ (𐤕𐤍𐤂𐤀) ، TYNGʾ (𐤕𐤉𐤍𐤂𐤀) و TTGʾ (𐤕𐤕𐤂𐤀) ثبت شده است. اینها در منابع یونانی و رومی به صورت Tenga ، Tinga ، Titga و غیره وجود دارد. نام قدیمی Berber Tingi (ⵜⵉⵏⴳⵉ) بود که روئیز آن را به Berber tingis و به معنی "مرداب" متصل می کند. بعداً یونانیان ادعا کردند که تینگیس (به یونانی: Τιγγίς) برای دختری از تیتان اطلس نامگذاری شده است که قرار بود از طاق بهشت در همان حوالی پشتیبانی کند. سپس تینگیس لاتین به پرتغالی Tânger ، اسپانیایی Tánger و فرانسوی تانگر تبدیل شد که به انگلیسی Tangier و <وارد انگلیسی شد من> طنجه ها نام عربی و مدرن بربر این شهر jaanja (طَنجة ، ⵟⴰⵏⴵⴰ) است.
طنجه به طور رسمی با نام Colonia Julia Tingi ("مستعمره جولیان تینگیس") شناخته می شد سلطه توسط وضعیت کلنی در طول امپراتوری روم. نام مستعار "عروس شمال" و "درب آفریقا" موقعیت آن را در شمال غربی آفریقا در نزدیکی تنگه جبل الطارق نشان می دهد.
تاریخ
- مراکش 1147–1258
- مراکش 1258–1495
- پرتغال 1471–1580
- اسپانیا 1580-1640
- پرتغال 1640-1661
- انگلستان 1661–1684
- مراکش 1684–1912
- اسپانیا 1912–1924
- بین المللی 1924–1956
- مراکش 1956 - فعلی
باستان
تانژیر بعنوان یک مستعمره فنیقی ، احتمالاً در اوایل قرن 10 قبل از میلاد و تقریباً مطمئناً در قرن 8 قبل از میلاد تاسیس شد. اکثر مقبره های بربر در اطراف طنجه تا قرن 6 قبل از میلاد دارای جواهرات پونیک بودند و در آن زمان صحبت از تجارت فراوان بود. کارتاژي ها آن را به عنوان بندر مهم امپراتوري خود تا قرن 5 قبل از ميلاد توسعه دادند. این احتمالاً درگیر اعزام های هانوی ناوبر در امتداد سواحل غرب آفریقا بوده است. این شهر مدتها سنت های فنیقی خود را حفظ کرد و سکه های برنزی را تحت پادشاهان موریتانی با خط پونیک و دیگران تحت رومیان با سرهای آگوستوس و آگریپا و خط لاتین روبرو اما تصویر معکوس خدای کنعانیان بعل صادر کرد. برخی از نسخه های پروکوپیوس ، ستونهای Punic او را به جای Tigisis ، در Tingis قرار می دهند. در هر صورت ، وجود آنها بسیار مشکوک است.
یونانی ها این شهر را به نام تینگیس می شناختند و با تغییراتی ، ضبط می کردند که ظاهراً تینجی ها ، دختر اطلس و بیوه آنتائوس ، با هرکول خوابیده و متولد شده اند. او پسر سیفاکس. پس از مرگ تینجیس ، سایفاکس سپس بندر را تأسیس کرد و آن را به احترام او نامگذاری کرد. اسکلت و مقبره عظیم آنتاوس از جاذبه های گردشگری بازدیدکنندگان باستان بود. غارهای هرکول ، جایی که او در طی کار خود بر روی کیپ اسپارتل استراحت می کرد ، امروز یکی باقی مانده است.
تینگیس در جنگهای پونیک تحت کنترل متحد رومی موریتانیا قرار گرفت. سرتوریوس ، در جنگ خود علیه رژیم سلا در رم ، تینگیس را در دهه 70 قبل از میلاد برای چندین سال گرفت و نگه داشت. متعاقباً این شهر به موریتانی ها بازگردانده شد اما به عنوان یک شهر آزاد جمهوری در زمان بوشوس سوم در سال 38 قبل از میلاد تاسیس شد. مرکز استان موریتانیا تینگیتانا. تحت 291 اصلاحات دیوكلتیان ، این كرسی به كرسی شماری ( می آید ) و فرماندار تینگیتانا ( تحسین ها ) تبدیل شد. در همان زمان ، استان خود کمتر از بندرهای کنار ساحل کوچک شد و به دلیل آزار و اذیت بزرگ ، تینگیس در سال 298 با سر بریدن مقدسین مارسلوس و کاسیان صحنه شهادت ها نیز بود. تینگیس بزرگترین شهرک در استان آن در قرن چهارم بود و بسیار توسعه یافته بود.
قرون وسطایی
احتمالاً توسط کنت بونیفاس ، که از جنگ با سلطنت امپراتور ترس داشت ، دعوت شد ، دهها هزار وندال تحت فرماندهی گایسریک به شمال منتقل شدند آفریقا در سال 429 و تینگس و موریتانیا را تا شرق کالاما اشغال کرد. وقتی بونیفاس فهمید که او و ملکه توسط آیتیوس علیه یکدیگر دستکاری شده اند ، سعی کرد وندال ها را مجبور به بازگشت به اسپانیا کند اما در عوض در سال 431 در کالاما شکست خورد. وندال ها کنترل Tingis و بقیه موریتانیا را در بربرهای مختلف از دست دادند قیامها.
تینگیس توسط بلیساریوس ، ژنرال امپراتور بیزانس یوستینیان اول ، در سال 533 به عنوان بخشی از جنگ خرابکارانه تسخیر شد. دولت استانی جدید به پایگاه قابل دفاع در سپتم (سئوتای فعلی) منتقل شد. کنترل بیزانس احتمالاً در حدود سال 618 تحت فشار ویسیگوت اسپانیا قرار گرفت.
گویا کنت جولیان از سئوتا آخرین دفاع از طنجه را در برابر حمله مسلمانان به آفریقای شمالی رهبری کرد. عاشقانه های قرون وسطایی خیانت وی به مسیحیت را به انتقام شخصی علیه پادشاه ویسیگوت رودریک به خاطر احترام به دخترش تبدیل کرد ، اما طنجه حداقل بین سالهای 707 تا 711 توسط نیروهای موسی بن نصیر محاصره شد. در حالی که او از طریق مرکز به جنوب رفت مراكش ، معاون خود را در طنجه طارق بن زید داشت (معمولاً گفته می شود كه بربر موسی شروع حمله مسلمانان به اسپانیا را بر عهده دارد.) (غلبه اوقبا بن نافع در مکتب مورخان قرون وسطایی توسط تسخیر طنجه به اشتباه ، اما فقط به خاطر موسی بود) بعداً به دست خلیفه ای حسود رسوا می شود.)
در دوران امویان ، طنجه به عنوان مرکز منطقه مراکش (<مغرب الاقصی یا الودوا ) در استان آفریقا خدمت کرد ( Ifriqiya ) فتح مغرب و اسپانیا اساساً به عنوان یورش برای بردگان و غارت انجام شده بود و رهبری خلافت همچنان با همه بربرها به عنوان مشرکان یا بردگان برای اهداف مالیاتی رفتار می کرد ، حتی پس از گرایش عمده آنها به اسلام. در منطقه اطراف طنجه ، این مالیات های نفرت انگیز بیشتر به بردگان ماده یا بره های لطیف که با ضرب و شتم میش ها برای القا تولد زودرس بدست می آمد ، پرداخت می شد. فرماندار یزید توسط نگهبانان بربر که او را به عنوان برده در خلال کوبی خال کوبی کرده بود ، به قتل رسید. 720 و در دهه 730 رفتار مشابه فرماندار عبید الله و المرادی ، معاون وی در طنجه ، شورش بربر را برانگیخت. با الهام از بدعت خوارج مساوات طلبانه ، برگاواتا و دیگران تحت فرماندهی میسارا المتغاری در تابستان 740 طنجه را تصرف کردند. چند ماه بعد در نبرد اشراف در حومه شهر ، خالد بن حمید جانشین میسرا خامه اشراف عرب را در قتل عام کرد شمال آفریقا. خلیفه خشمگین هشام دستور حمله به ارتش دوم را صادر كرد "كه ابتدا آن جایی است كه آنها هستند و پایان آن جایی است كه من هستم" اما این سال بعد در باگدورا شکست خورد. Barghawata بیشتر در جنوب ساحل اقیانوس اطلس متمرکز شده بود ، و مناطق اطراف Tangier تا سال 785 دچار هرج و مرج شد.
ادریس پناهنده شیعه عرب قبل از حرکت به سمت جنوب ، وارد طنجه شد و با قبایل محلی در اطراف مولای ادریس ازدواج کرد و تجمع کرد ارتشی که در میان دیگر فتوحات خود ، طنجه ج را به دست گرفت. 790. هنگام تقسیم سلطنت که در اثر مرگ ادریس دوم اتفاق افتاد ، طنجه در سال 829 به دست پسرش قاسم افتاد و به زودی توسط برادر قاسم عمر ، که آن را تا زمان مرگ در سال 835 حکومت می کرد ، تصرف کرد. علی پسر عمر سلطان شد ( r. 874–883) ، مانند یحیی پسر قاسم پس از وی (r. 880–904) ، اما آنها از فاس حکومت می کردند.
عبدالله المهدی خلیفه فاطمی در اوایل دهم شروع به مداخله در مراکش کرد. قرن ، باعث شد که امیر بنی امیه کردوا خود را خلیفه معرفی کند و حمایت از نیابتی ها را در برابر رقبای خود آغاز کند. وی به بربرهای مغراوه کمک کرد تا ملیلا را در سال 927 ، سئوتا در 931 و تانژیر را در سال 949 پشت سر بگذارند. متعاقباً فرماندار تانگیر به عنوان رئیس املاک و متحدان مراکشی کردوا منصوب شد. علی بن حمود ، فرماندار قرطووا برای سئوتا در سال 1013 ، با استفاده از جنگ های داخلی قلمرو ، طنجه و مالاگا را فتح کرد و قبل از آنکه خود کردوا را تسخیر کند و خود را خلیفه اعلام کند ، در سال 1016. متحد او در حزب بورگاواتا ، رضوی الله ، مجاز به سلطنت از طنجه با استقلال عمومی بود.
یوسف بن تاشفین در سال 1077 طنجه را به دست آلمراویان تسخیر کرد. این در 1147 به دست آل محمدهای عبدالمومین افتاد و سپس در سلسله وی شکوفا شد و بندر آن بسیار فعال بود.
مانند سوتا ، طنجه در ابتدا مارینیدها را پس از سقوط آلمحادها به رسمیت نمی شناسد. در عوض ، رئیس محلی یوسف بن محمد قبل از کشته شدن در سال 665 هجری قمری (اواخر سال 1266 یا اوایل سال 1267 میلادی) خود را نزد حفصیدان در تونس و سپس نزد عباسیان در شرق متعهد شد. ابو یوسف یعقوب با سه ماه محاصره در سال 1274 بیعت تانجیر را وادار کرد.
قرن بعدی دوران مبهمی از شورش ها و مشکلات برای شهر بود. در این مدت ، مسافر بزرگ بربر ، ابن بطوطه در سال 1304 در طنجه متولد شد و در 20 سالگی برای انجام حج از خانه خارج شد. دزدی دریایی از طنجه و ساله در اواخر قرن 14 میلادی آزار و اذیت کشتی در تنگه و اقیانوس اطلس شمالی را آغاز کرد. یک طرح جزئی از کسبه اواخر قرون وسطی در یک سند پرتغالی پیدا شد که اکنون توسط بایگانی نظامی سوئد در استکهلم نگهداری می شود.
مدرن
هنگامی که پرتغالی ها با گرفتن سئوتا گسترش استعمار خود را آغاز کردند به جبران دزدی دریایی خود در سال 1415 ، طنجه همیشه یک هدف اصلی بود. آنها در 1437 ، 1458 و 1464 موفق به تصرف آن نشدند ، اما پس از فرار پادگان خود با اطلاع از فتح آسیله ، آن را بدون مخالفت در 28 آگوست 1471 اشغال کردند. همانطور که در سئوتا ، آنها مسجد جامع آن را به کلیسای کلیسای جامع شهر تبدیل کردند. در ادامه با اشغال چندین مرمت در زمان اشغال این شهر زیباتر شد. علاوه بر کلیسای جامع ، پرتغالی ها خانه هایی به سبک اروپایی و کلیساهای مقدس و صومعه های فرانسیسکانی و دومنیکن را بنا کردند. Wattasids در سال 1508 ، 1511 و 1515 به تانجیر حمله کردند اما بدون موفقیت. در قرن هفدهم ، به عنوان بخشی از اتحادیه شخصی تاج ها ، با بقیه قلمروهای پرتغال به کنترل اسپانیا رسید اما پادگان و اداره پرتغالی خود را حفظ کرد.
حکومت ایبریا تا سال 1661 ادامه داشت ، زمانی که به عنوان بخشی از جهیزیه کاترین بچه Braganza پرتغالی به پادشاه انگلیس چارلز دوم اعطا شد. یک جوخه تحت امر دریادار و سفیر ادوارد مونتاگو در ماه نوامبر وارد شد. Tangier انگلیسی ، که در ژانویه 1662 به طور کامل اشغال شد ، توسط چارلز به عنوان "یک جواهر با ارزش فوق العاده در شاهنشاهی سلطنتی" مورد ستایش قرار گرفت علی رغم اینکه پرتغالی های خارج از کشور همه چیز را از دست می دادند ، حتی - طبق گزارش رسمی - "گلها ، پنجره ها و Dores ". تانگیر پادگان و منشوری دریافت کرد که آن را برابر با سایر شهرهای انگلیس می کرد ، اما دستورات مذهبی مصادره شد ، ساکنان پرتغال تقریباً به طور کامل ترک کردند و یهودیان این شهر به دلیل ترس از وفاداری آنها رانده شدند. در همین حال ، گروهان طنجه تقریباً به طور مداوم مورد حمله محلی ها قرار می گرفتند که خود را مجاهدین می دانستند که در حال جنگ مقدس هستند. رهبر اصلی آنها خدیر قللان (معروف به انگلیسی به "Gayland" یا "Guyland") از بانو گورفت بود که ارل پیتبورو سعی در خرید آن داشت. سرانجام ، آتش بس فقط برای بخشی از سالهای 1663 و 1664 ادامه داشت. در 4 مه سال گذشته ، ارل تويوت و حدود 470 نفر از افراد پادگان در كميني در كنار تپه يهود كشته شدند. لرد بلاسیس به طور اتفاقی در سال 1666 معاهده ای با دوام طولانی تر به دست آورد: خادیر غالان امیدوار بود که بتواند از یک مدعی علیه سلطان جدید علوی الرشید حمایت کند و متعاقباً اوضاع به سختی برای او پیش رفت که وی تا زمان مرگ در سال 1673 ملزم به رعایت مفاد آن بود. .
انگلیسی ها از فرصت استفاده مجدد استفاده کردند تا دفاع پرتغالی ها را بسیار بهتر کنند. آنها همچنین قصد داشتند بندر را با ساختن خال بهسازی کنند ، که به او امکان می دهد همان نقشی را که بعدا جبل الطارق در استراتژی نیروی دریایی انگلیس بازی کرد ، بازی کند. بی کفایتی ، اتلاف و کلاهبرداری و اختلاس آشکار باعث وخامت هزینه ها شد. از جمله ثروتمندان ساموئل پپیس بود. این خال 340،000 پوند هزینه داشت و مدتها قبل از تخریب به 1436 فوت (438 متر) رسید. اگرچه بودجه ای برای استحکامات یافت شد ، اما پادگان پادگان به تأخیر افتاد تا اینکه در دسامبر 1677 2 ⁄ سال معوقه بود. فرماندار فیربورن با به دست گرفتن یكی از مشك های این سرباز و كشتن وی در محل با این شورش مقابله كرد.
تلاش سلطان مولای اسماعیل از مراكش برای تصرف این شهر در سال 1679 بی نتیجه بود ؛ اما دلسردی طولانی مدت نسبت به امور اقتصادی مستعمره و محاصره فلج کننده جیش الرفی ، پارلمان را مجبور به نوشتن تلاش در سال 1680 کرد. در آن زمان ، جمعیت طنجه فقط 700 نفر بود که از پادگان هزار نفره برخوردار نبودند. فرماندار کیرکه تخمین زد که 400 نفر از آنها از همان فاحشه "زیبا" توانا دچار سوزاک شده اند. نیروهای تحت فرماندهی لرد دارتموث (از جمله ساموئل پپیس) به مدت 5 ماه قبل از اشغال شهر مراكش در 7 فوریه 1684 ، شهر و تأسیسات بندری آن را به روش كلی نابود كردند.
علی بن عبدالله و پسرش احمد بن علی در تا سال 1743 به عنوان فرمانداران شهر فعالیت کنید ، و دوباره جمعیت آن را با بربرها از حومه اطراف خود جمع کنید. آنها به اندازه کافی قدرت داشتند که با سلطنت عبدالله از طریق سلطنت های مختلف او مخالفت کرده و به رقبای مختلف وی در داخل و خارج از خانواده سلطنتی پشتیبانی و پناهندگی می دادند.
اسپانیایی ها در سال 1790 به این شهر حمله کردند اما این شهر رشد کرد تا اینکه در سال 1810 ، جمعیت آن به 5000 نفر رسید.
از قرن هجدهم ، تانژیر به عنوان مقر دیپلماتیک مراکش خدمت می کرد. ایالات متحده اولین کنسولگری خود را در تانجر در زمان دولت جورج واشنگتن اختصاص داد. در سال 1821 ، ساختمان Legation در طنجه اولین قطعه املاک خریداری شده توسط دولت ایالات متحده شد - هدیه ای از سلطان مولای سلیمان به ایالات متحده.
در سال 1828 ، انگلیس بندر را به تلافی دزدی دریایی مسدود کرد . فرانسه به عنوان بخشی از فتح مداوم الجزایر همسایه ، جنگ را بر علیه مدارای عبد الکادر مغربی اعلام کرد. تانگیر در 6 آگوست 1844 توسط ناوگان فرانسوی تحت فرماندهی شاهزاده Joinville بمباران شد. بعداً مهندسان انگلیسی مقدار کمی از استحکامات آن آسیب دیدند ، اما پیروزی فرانسه در Isly در نزدیکی مرز مورد اختلاف به اختلافات فرانسه پایان داد.
قهرمان انقلابی ایتالیا ، جوزپه گاریبالدی ، در اواخر سال 1849 و نیمه اول سال 1850 ، پس از سقوط جمهوری انقلابی روم ، در طنجه در تبعید زندگی کرد.
موقعیت جغرافیایی طنجه آن را به کابین خلبانی رقابت دیپلماتیک و تجاری اروپا در مراکش در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 تبدیل کرده است. تا دهه 1870 ، محل هر سفارتخانه و کنسول خارجی در مراکش بود اما از حدود 20،000 نفر جمعیت حدود 400 نفر ساکن خارجی داشت. این شهر به طور فزاینده ای تحت تأثیر فرانسه قرار گرفت ، و در اینجا بود که در سال 1905 قیصر ویلهلم دوم با اعلام خود به نفع ادامه استقلال مراکش ، یک بحران بین المللی را به وجود آورد که تقریبا منجر به جنگ بین کشورش و فرانسه شد ، با توجه به دستیابی به آینده آن توسط امپراتوری آلمان کنفرانس Algeciras که به بن بست منجر شد ، آموزش پلیس Tangier و مجموعه های گمرکی را در اختیار نیروهای بین المللی قرار داد ، اما حمایت قاطع انگلیس از "Antente Cordiale" خود با فرانسه ، امیدهای آلمان در مورد مراکش را خاتمه داد.
امکانات بهتر بندر در سال 1907 به پایان رسید با یک خال داخلی و خارجی. در سالهای منتهی به جنگ جهانی اول ، طنجه حدود 40،000 نفر جمعیت داشت ، تقریباً نیمی از آنها مسلمان ، یک چهارم یهودی و یک چهارم مسیحیان اروپایی بودند. از اروپا ، حدود سه چهارم آنها صنعتگران و کارگران اسپانیایی بودند. در سال 1912 ، مراکش بین فرانسه و اسپانیا تقسیم شد. مراکش اسپانیا شمال و جنوب جنوبی این کشور را تحت پوشش قرار داد در حالیکه مناطق تحت الحمایه فرانسه باقیمانده مرکزی را تحت پوشش قرار داد. آخرین سلطان مراکش مستقل ، مولای حفید ، پس از کناره گیری اجباری خود به نفع برادرش مولای یوسف ، به کاخ سلطنت در کسبه تانگیر تبعید شد.
تانژیر در سال 1923 تحت عنوان مشترک به یک منطقه بین المللی تبدیل شد. دولت فرانسه ، اسپانیا و انگلیس تحت کنوانسیون بین المللی امضا شده در پاریس در 18 دسامبر 1923. مصوبات در پاریس در 14 مه 1924 رد و بدل شد. این کنوانسیون در 13 سپتامبر 1924 در سری معاهدات لیگ ملت ها ثبت شد این کنوانسیون در سال 1928 اصلاح شد. دولت های ایتالیا ، پرتغال و بلژیک در سال 1928 و دولت هلند در سال 1929 به این کنوانسیون پایبند بودند. راه آهن Tangier – Fez با استاندارد فرانسه و اسپانیا (به فرانسوی: Compagnie) Franco-Espagnole du Tanger – Fès از سال 1919 تا 1927 ساخته شد.
اساسنامه بین المللی طنجه تشکیل جامعه جهانی را گسترش می داد که در آن مسلمانان ، مسیحیان و یهودیان با احترام متقابل در آن زندگی می کردند. و بردبار م. شهری که مردان و زنان با گرایش های مختلف سیاسی و عقیدتی در آن پناه گرفتند ، از جمله اسپانیایی ها از راست یا چپ ، یهودیانی که از آلمان نازی و ملی گرایان مراکش فرار کردند. با قوانین اقتصادی و مالی بسیار لیبرال ، تانژیر - در یک محیط بین المللی پر از محدودیت ، ممنوعیت و انحصار - به یک پناهگاه مالیاتی با آزادی تجارت مطلق تبدیل شد. منطقه بین المللی طنجه 373 کیلومتر مربع (144 مایل مربع) مساحت داشت و توسط جنگ جهانی دوم ، جمعیتی در حدود 50،000 نفر: 30،000 مسلمان ؛ 12000 یهودی ؛ و 8000 اروپایی عجیب و غریب ، با کاهش نسبت اسپانیایی های طبقه کارگر. با این حال ، نیروهای اسپانیایی در 14 ژوئن 1940 ، همان روز سقوط پاریس به دست آلمانی ها ، طنجه را اشغال کردند. علی رغم درخواست ملی گرایان اسپانیایی برای الحاق " Tánger español " ، رژیم فرانکو علناً اشغال این کشور را اقدامی موقتی در زمان جنگ دانست. اختلاف دیپلماتیک بین انگلیس و اسپانیا بر سر لغو نهادهای بین المللی این شهر در نوامبر 1940 منجر به تضمین بیشتر حقوق انگلیس و قول اسپانیا مبنی بر عدم استحکام منطقه شد. این سرزمین در 11 اکتبر 1945 به وضعیت قبل از جنگ خود بازگردانده شد.
در ژوئیه سال 1952 قدرت های محافظ در رباط گرد هم آمدند تا درباره آینده منطقه صحبت کنند و با لغو آن موافقت کردند. تانگیر در پی احیای حاکمیت کامل در سال 1956 با بقیه مراکش پیوست. در زمان تحویل ، طنجه حدود 40،000 مسلمان داشت. 31000 مسیحی ؛ و 15،000 یهودی.
تانژیر که هنوز در درخشش ضد فرهنگی منطقه قرار دارد و در نزدیکی کوههای Rif تولید کننده kif قرار دارد ، بخشی از مسیر هیپی های دهه های 1960 و 70 را تشکیل داد. از آنجا که پروازهای ارزان قیمت شهرهای مراکش مرکزی مانند مراکش را در دسترس گردشگران اروپایی قرار می دهد ، محبوبیت کمتری پیدا کرده و جاذبه های گردشگری کم می شود. جنایت افزایش یافت و شهرت تا حدودی خطرناک باعث دور شدن بیشتر گردشگران شد. با این حال ، از سال 2010 ، پادشاه محمد ششم به بازیابی امکانات کشتیرانی و گردشگری و بهبود پایگاه صنعتی آن اشاره کرده است. در میان سایر پیشرفت ها ، ساحل تمیز شده و با کافه ها و کلوپ های جدید پوشیده شده است. بندر تجاری جدید به این معنی است که کشتی های تفریحی دیگر در کنار کانتینرهای بار تخلیه نمی شوند.
جغرافیا
تانژیر مرکزی در حدود 23 کیلومتری شرق کیپ اسپارتل ، نیمه جنوبی تنگه جبل الطارق قرار دارد. در میان دو تپه در انتهای شمال غربی خلیج تانجیر قرار دارد ، که از نظر تاریخی بهترین بندر طبیعی را در هر نقطه از ساحل مراکش تشکیل می دهد قبل از اینکه کشتی ها به اندازه روزافزون نیاز داشته باشند تا از ساحل لنگر انداخته شود. شکل زمین زیرین که به تدریج در حال افزایش است ، جلوه شهر را به عنوان یک آمفی تئاتر ایجاد می کند ، و منطقه تجاری در وسط آن قرار دارد. تپه غربی (به فرانسوی: La Montagne ) محل ارگ یا کسبه شهر است. تپه شرقی کیپ مالاباتا را تشکیل می دهد ، گاهی اوقات به عنوان نقطه عبور از تنگه مطرح می شود. (با این وجود چندین سال مطالعه تاکنون هیچ پیشرفت واقعی نداشته است.)
مارشان فلاتی است با طول 1،189 متر (3900 فوت) به طول مرکز گسترش در غرب مرکز شهر در امتداد دریا.
آب و هوا
Tangier دارای آب و هوای مدیترانه ای است (Köppen Csa ) با بارندگی شدیدتر از اکثر مناطق آفریقای شمالی و مناطق مجاور شبه جزیره ایبری به دلیل موقعیت در معرض آن. بادهای غالب از دریا می وزد و حتی در زمان های اولیه با سرویس بهداشتی بسیار ضعیف تر ، سایت را به طور کلی سالم نگه داشته است. تابستان ها نسبتاً گرم و آفتابی و زمستان ها مرطوب و معتدل است. یخبندان نادر است ، اگرچه کمترین درجه حرارت .24.2 درجه سانتیگراد (24.4 درجه فارنهایت) در ژانویه 2005 ثبت شد.
زیرمجموعه ها
از نظر تاریخی ، این شهر مناسب در مدینه ("شهر قدیمی") بر اساس قبایل بربر که پس از عزیمت انگلیسی ها ، طنجه را اسکان دادند ، به 14 منطقه تقسیم شد.
استان فعلی از نظر اداری به موارد زیر تقسیم می شود:
اقتصاد
طنجه بعد از کازابلانکا دومین مرکز مهم صنعتی مراکش است. بخشهای صنعتی متنوع هستند: نساجی ، شیمیایی ، مکانیکی ، متالورژی و دریایی. در حال حاضر ، این شهر دارای چهار پارک صنعتی است که از این تعداد دو پارک دارای وضعیت منطقه آزاد اقتصادی هستند (به منطقه آزاد طنجه مراجعه کنید).
اقتصاد طنجه به شدت متکی به جهانگردی است. استراحتگاه های ساحلی با پروژه هایی که از طریق سرمایه گذاری های خارجی تأمین می شوند ، در حال افزایش بوده اند. شرکت های املاک و مستغلات سرمایه گذاری زیادی در زیرساخت های گردشگری انجام داده اند. یک خلیج که مرکز شهر را محدود می کند بیش از 7 کیلومتر (4 مایل) امتداد دارد. سالهای 2007 و 2008 به دلیل تکمیل پروژه های بزرگ ساختمانی برای شهر بسیار مهم بود. این بندر شامل بندر طنجه-مدیترانه ("تانگر-مد") و پارکهای صنعتی آن ، یک استادیوم ورزشی 45000 نفری ، یک منطقه تجاری گسترده و یک زیرساخت توریستی نوسازی شده است.
تانگر-مد ، جدید بندر 40 کیلومتری خارج از طنجه ، در سال 2004 ساخت آن آغاز شد و در سال 2007 به بهره برداری رسید. سایت آن نقش مهمی در اتصال مناطق دریایی دارد ، زیرا در موقعیت بسیار بحرانی در تنگه جبل الطارق قرار دارد ، که از بین اروپا عبور می کند و آفریقا. تركیب بندر جدید 85٪ ترانشیپ 15٪ برای فعالیتهای واردات و صادرات داخلی است. این بندر از نظر اندازه ، زیرساخت و کارایی در مدیریت جریان کشتی متمایز است. تانگر-مد مراکش را به صنعت حمل و نقل اروپا پیوند داده است. همچنین به اتصال مراکش به کشورهای مدیترانه ، آفریقا و آمریکا کمک کرده است. این بندر به تانجیر اجازه داده است تا با فرصت های بین المللی جدید که به تسهیل رشد اقتصادی کمک می کند ، به شهری جهانی تر تبدیل شود. هدف از ساخت و بهره برداری از بندر ایجاد 120،000 شغل جدید ، 20،000 در بندر و 100،000 حاصل از رشد اقتصادی اقتصادی بود.
کشاورزی در منطقه طنجه سوم و غالباً غلات است. این شهر عمدتا به نارنگی معروف است ، نوعی ترکیبی نارنجی ماندارین که ابتدا در باغها رشد می کند و سپس در جنوب مدینه رشد می کند ، اما هرگز به طور معمول صادر نمی شود. در اوایل سال 1900 ، مصرف محلی از عرضه پیشی گرفته بود و نیاز به واردات از تتوان و جاهای دیگر داشت. در عوض ، تولید انبوه نارنگی در فلوریدا در ایالات متحده آغاز شد ، جایی که اولین درخت در پالاتکا توسط یک سرگرد Atway مدتی قبل از سال 1843 معرفی شد.
تجارت صنعتگری در مدینه ("شهر قدیمی") به طور عمده در کار با چرم ، صنایع دستی ساخته شده از چوب و نقره ، لباس های سنتی و کفش هایی به سبک مراکشی.
این شهر به دلیل کوچ روستایی از دیگر شهرها و روستاهای کوچکتر ، به سرعت رشد کرده است. جمعیت 2014 بیش از سه برابر بیشتر از 32 سال پیش است (850.000 نفر در سال 2014 در مقابل 250،000 در سال 1982). این پدیده منجر به ظهور مناطق حومه حاشیه شهر ، که عمدتا توسط افراد فقیر ساکن هستند ، که اغلب فاقد زیرساخت های کافی هستند.
بناهای برجسته
شهر قدیمی هنوز هم با بقایای آنچه که در گذشته بیش از 1829 متر (6000 فوت) بارو سنگ بود احاطه شده است. بیشتر آن مربوط به اشغال پرتغالی های این شهر است و بعداً در زمان های مختلف کار مرمت انجام شد. سه سنگر اصلی برج ایرلندی (<ب> بورد النعام ) ، قلعه یورک (<ب> بورد دارالبرود ) و <ب> بورج السلام .
- دار ال مخزن (کاخ سلطان) ، ساخته شده در محل قلعه فوقانی انگلیسی سابق
- Ancien Palais du Mendoub
- Perdicaris Parc ، برای Jon Perdicaris
- مسجد سیدی بو ابیب
- مسجد جامع طنجه
- کلیسای مفهوم مطهر
- کلیسای آنگلیکان سنت آندرو
- Plaza de Toros (میدان گاوبازی) در Rue de Tetouan
- Gran Teatro Cervantes
- موزه Legation American Tangier
- موزه هنرهای مراکش و آثار باستانی
- موزه هنرهای معاصر
- بنیاد لورین
- موزه کارمن-ماسین
- گراند کوکو ، سوغ بزرگ و میدان
- پتی کوچوکو ، سوغ کوچک
- سوس کازاباراتا ، یک بازار بزرگ فروش کک
- هتل قاره
- Rue Es-Siaghine
- خیابان د لا لیبرته
- خیابان پاستور
- ساحل خیابان محمد ششم
- پارک د لا مندوبیا
- محله مارشان ( کوارتیر دو مارشان )
- تپه چارف ( Colline du Charf )
- کافه هافا
حمل و نقل
خطوط راه آهن ایستگاه راه آهن تانگر-ویل را به رباط ، کازابلانکا و مراکش متصل می کند جنوب ، و با Fes و Oujda در شرق. این سرویس توسط ONCF اداره می شود. در نوامبر 2018 اولین قطار سریع السیر آفریقا ، خط آهن سریع السیر کنیترا – تانژیر افتتاح شد و طی 2 ساعت و 10 دقیقه تانژیر را به کازابلانکا متصل کرد. تا سال 2020 بهبودی بین کازابلانکا و کنیترا برای کاهش بیشتر سفر به 1 ساعت و 30 دقیقه در نظر گرفته شده است.
بزرگراه Rabat – Tangier تانژیر را از طریق 250 کیلومتر Rabat (155 مایل) و Settat را از طریق کازابلانکا به فس متصل می کند. 330 کیلومتر (205 مایل) و بندر Tanger-Med. فرودگاه بین المللی ابن باتوتا (که قبلاً آن را Tangier-Boukhalef می نامیدند) در 15 کیلومتری جنوب غربی مرکز شهر قرار دارد.
بندر Tanger-Med جدید توسط شرکت دانمارکی AP Moller اداره می شود - گروه مرسک و بندر قدیمی را برای توسعه گردشگری و تفریحی آزاد خواهد کرد.
فرودگاه بین المللی ابن باتوتا و تونل راه آهن طنجه به عنوان دروازه ورود به ریویرای مراکش ، منطقه ساحلی بین طنجه و اوجدا عمل خواهد کرد. به طور سنتی ، سواحل شمالی یک سنگر روستایی بود ، با بهترین سواحل دریای مدیترانه. برای توسعه سریع شهری در نظر گرفته شده است. فرودگاه بین المللی ابن باتوتا مدرن شده است تا پروازهای بیشتری را در خود جای دهد. بزرگترین خط هوایی در فرودگاه Royal Air Maroc است.
آموزش
تانژیر چهار نوع سیستم آموزشی را ارائه می دهد: عربی ، فرانسوی ، اسپانیایی و انگلیسی. هر کدام کلاسهایی را از اول کودکستان تا کلاس 12 ارائه می دهند ، همانطور که برای آلمانی در سه سال آخر دبیرستان. دیپلم Baccalaureat یا دبیرستان ، مدارکی است که پس از پاکسازی 12 نمره ارائه می شود.
بسیاری از دانشگاه ها در داخل و خارج از شهر هستند. دانشگاه هایی مانند Institut Superieur International de Tourisme (ISIT) ، که دیپلم اعطا می کند ، دوره هایی از مدیریت بازرگانی تا مدیریت هتل را ارائه می دهند. این موسسه یکی از معتبرترین مدارس گردشگری کشور است. کالج های دیگر مانند École Nationale de Commerce et de Gestion (ENCG-T) از بزرگترین مدارس تجاری در کشور و همچنین برنامه های École Nationale des Sciences (ENSA-T) ، یک دانشکده مهندسی در حال رشد برای علوم کاربردی است. دانشگاه شناخته شده عبدالملد اسعدی دارای بسیاری از مواردی که آنها عمدتا به عنوان دانشکده شناخته می شوند ، حقوق ، اقتصاد و علوم اجتماعی (FSJEST) و FST علوم فنی. و پرمخاطب ترین مitسسه ISTA OFPPT.
آموزش ابتدایی
بیش از صد مدرسه ابتدایی مراکش وجود دارد که در سطح شهر پراکنده شده اند. آنها در مدارس خصوصی و دولتی ، آموزشها را به کلاسهای عربی ، فرانسوی و انگلیسی انگلیسی تا کلاس 5 ارائه می دهند. ریاضیات ، هنر ، فعالیتهای علمی و ماژولهای غیرمذهبی معمولاً در دبستان تدریس می شوند.
موسسات ابتدایی بین المللی
- مدرسه آمریکایی طنجه
- olecole Adrien Berchet (دبستان فرانسه)
- Groupe scolaire Le Détroit (مدرسه فرانسوی)
- Colegio Ramón y Cajal (دبستان اسپانیایی)
- کالج انگلیسی Tangier
دبیرستانهای بین المللی
- مدرسه آمریکایی طنجه
- Lycée Regnault de Tanger (دبیرستان فرانسوی)
- Groupe scolaire Le Détroit (مدرسه فرانسوی)
- Instituto Español Severo Ochoa (دبیرستان اسپانیایی)
- کالج انگلیسی تانجیر
- مدرسه ترکی محمد فاطیح طنجه
- مدرسه تانجیر آنگلو مراکش
فرهنگ
"در زندگی من هرگز چیزی عجیب تر از اولین منظره Tangier مشاهده نکرده ام. این یک داستان از" هزار و یک شب "است ... ترکیبی عجیب از نژادها و لباس ها. ..همه این جهان با فعالیتی حرکت می کند که تب دار به نظر می رسد. "
هنگامی که کنت دو مورنای در سال 1832 به مراکش سفر کرد تا معاهده ای را حمایت کند از الحاق اخیر الجزایر توسط فرانسه ، او نقاش رمانتیک را همراهی کرد. اوژن دلاکروا. دلاكروا نه تنها در خاورشناسي آن مكان ظاهر شد. او همچنین این کار را به عنوان الگوی جدید و زنده برای کارهای خود در مورد باستان کلاسیک در نظر گرفت: "یونانی ها و رومی ها اینجا درب من هستند ، در اعراب که خود را در یک پتو سفید می پیچند و مانند کاتو یا بروتوس به نظر می رسند ..." و به طور مداوم آبرنگ نقاشی می کرد ، و در آن زمان نوشت: "من مانند یک مرد در خواب هستم ، می بینم چیزهایی که می ترسد از او محو شوند". او با 80 نقاشی رنگ روغن مانند "متعصبان متعصب تانجیر" و "زنان الجزایر" که به افسانه ای و تأثیرگذار بر هنرمندان تبدیل شدند ، برای بقیه کار خود به طرح و خاطرات خود از شمال آفریقا بازگشت. مانند ون گوگ ، گوگن و پیکاسو. آنها به ویژه از کیفیت نور متأثر شده اند: به نظر سزان ، "تمام این رنگ درخشان ... به نظر می رسد ... که مثل یک لیوان شراب به داخل گلدان شما وارد چشم می شود و بلافاصله شما را مست می کند". متعاقباً تانگیر به توقفی اجباری برای هنرمندانی تبدیل شد که می خواستند رنگها و نوری را که از خودش می گفت را تجربه کنند - با نتایج متفاوت. ماتیس چندین مسافرت در تانجیر انجام داد و همیشه در هتل بزرگ ویلا فرانسه اقامت داشت. وی ادعا کرد: "من در مراکش مناظر را پیدا کرده ام ، دقیقاً همانطور که در نقاشی های دلاکروا توضیح داده شده است." شاگردان او نیز به نوبه خود خود را داشتند. هنرمند کالیفرنیایی ، ریچارد دیبنکورن مستقیماً تحت تأثیر رنگهای بی نظیر و الگوهای موزون نقاشی های مراکش در ماتیس قرار گرفت.
استقرار چند فرهنگی جوامع مسلمان ، مسیحی و یهودی و مهاجران خارجی نویسنده جورج اورول ، نویسنده و آهنگساز پل را به خود جلب کرد. بولز ، نمایشنامه نویس تنسی ویلیامز ، نویسندگان ضرب و شتم ویلیام اس باروز ، آلن گینزبرگ و جک کرواک ، نقاش برایون گیسین و گروه موسیقی رولینگ استونز ، که همگی در دوره های مختلف قرن بیستم در طنجه زندگی می کردند یا از آن دیدن می کردند.
در دهه 1940 و تا سال 1956 زمانی که این شهر یک منطقه بین المللی بود ، این شهر به عنوان یک زمین بازی برای میلیونرهای عجیب و غریب ، محل ملاقات ماموران مخفی و انواع کلاهبرداران و مکه برای دلالان و قمار بازان ، یک الدورادو برای "Haute Volée" دوست داشتنی و سرگرم کننده. در طول جنگ جهانی دوم ، دفتر خدمات استراتژیک برای انجام عملیات مختلف در شمال آفریقا از طنجه فعالیت می کرد.
تقریباً در همان زمان ، حلقه ای از نویسندگان ظهور کردند که قرار بود از لحاظ ادبی نفوذ عمیق و پایدار داشته باشند. این شامل پل بولز ، که بیش از نیم قرن در شهر زندگی و نویسندگی کرد ، تنسی ویلیامز و ژان ژنه و همچنین محمد چوکری (یکی از بحث برانگیزترین نویسندگان آفریقای شمالی) ، عبدسلام بولایچ ، لاربی لایاچی ، محمد مرابت و احمد یاکوبی. از جمله شناخته شده ترین آثار این دوره ، می توان به برای نان به تنهایی Choukri اشاره کرد. نسخه انگلیسی که در اصل به زبان عربی کلاسیک نوشته شده بود ، نتیجه همکاری نزدیک با بولز بود (که برای تهیه ترجمه و ارائه مقدمه با چوکری کار می کرد). تنسی ویلیامز آن را به عنوان "یک سند واقعی از ناامیدی انسان ، که تأثیر آن ناگوار است" توصیف کرد. به طور مستقل ، ویلیام اس. باروز چهار سال در طنجه زندگی کرد و ناهار برهنه را نوشت که محلی که در منطقه بین منطقه وجود دارد کنایه از شهر است.
پس از چندین سال گسست تدریجی از اسپانیایی با کنترل استعماری فرانسه ، مراکش با امضای پروتکل تانژیر در 29 اکتبر 1956 ، شهر تانجیر را دوباره ادغام کرد. طنجه همچنان یک مقصد گردشگری بسیار محبوب برای کشتی های تفریحی و بازدید کنندگان روزانه از اسپانیا و جبل الطارق است.
زبان
اکثر ساکنان طنجه عربی مراکشی صحبت می کنند ، عمدتا تحت تأثیر اسپانیایی هستند.
عربی مکتوب در اسناد دولتی و علائم راه به همراه فرانسوی استفاده می شود. زبان فرانسه در مدارس ابتدایی و دبیرستان تدریس می شود و در دانشگاه ها و مشاغل بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد. انگلیسی و اسپانیایی در تمام هتل ها و مناطق توریستی و همچنین بسیاری از ساکنان تانجیر به خوبی درک و صحبت می شوند.
دین
با توجه به گذشته مسیحی خود ، همچنان یک کلیسای عنوانی از کلیسای کاتولیک روم باقی مانده است. در اصل ، این شهر بخشی از استان روم بزرگتر Mauretania Caesariensis بود که بیشتر مناطق شمال آفریقا را شامل می شد. بعداً این منطقه تقسیم شد و قسمت شرقی نام قبلی را حفظ كرد و قسمت جدیدتر نام Mauretania Tingitana را دریافت كرد. دقیقاً معلوم نیست که در چه دوره ای می توانسته است در دوره های قدیم در Tangier یک بارگاه سلطنتی وجود داشته باشد ، اما در قرون وسطی از Tangier به عنوان یک عنوان تیتراژ استفاده می شود (به عنوان مثال ، یک داستان افتخارآمیز برای انتصاب اسقف های کنجکاوی و کمکی) ، قرار دادن آن را در موریتانیا تینگیتانا. به دلایل تاریخی ذکر شده در بالا ، یک لیست رسمی از Curia Roman روتاریا را در Mauretania Caesarea قرار می دهد.
در اواخر قرن 3 ، طنجه صحنه شهادت های سنت مارسلوس بود ، ذکر شده در شهادت شناسی رومی در 30 اکتبر و از سنت کاسیان ، که در 3 دسامبر ذکر شد.
در دوران پرتغالی ها ، اسقف طنجه جزیره ای از لیسبون بود ، اما در سال 1570 ، با اسقف سوتا شش اسقف طنجه از این دوره شناخته شده اند ، اولین كسی - كه در مكان خود اقامت نداشته است - در سال 1468. در دوران محافظت از فرانسه و اسپانیا بر سر مراكش ، طنجه محل اقامت رئیس رسول مراكش بود ، در 28 نوامبر 1630 تاسیس شد و به Friars Minor سپرده شد. در آن زمان ، این کلیسا دارای یک کلیسای کاتولیک ، چند کلیسای کوچک ، مدارس و بیمارستان بود. در 14 آوریل 1908 استان رسول به مقام جانشین رسول ماروكو رسید و در 14 نوامبر 1956 به عنوان اسقف اعظم طنجه تبدیل شد.
این شهر همچنین دارای كلیسای آنگلیكایی سنت آندرو است. از زمان استقلال در سال 1956 ، جمعیت اروپا به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. در سالهای منتهی به جنگ جهانی اول ، مسیحیان اروپایی تقریباً یک چهارم جمعیت تانژیر را تشکیل دادند. این شهر همچنین هنوز محل زندگی جامعه کوچکی از مسیحیان مراکشی و همچنین گروه کوچکی از ساکنان کاتولیک روم و پروتستان خارجی است.
یهودیان از سالهای منتهی به جنگ جهانی اول ، یهودی تقریباً یک چهارم جمعیت طنجه را تشکیل داد. طبق کنگره جهانی یهودیان ، فقط 150 یهودی مراکشی در طنجه باقی مانده بودند.
Sport
IR Tanger یک باشگاه فوتبال است. طنجه یکی از شهرهای میزبان مسابقات فوتبال جام ملت های آفریقا 2015 است که در استادیوم جدید ابن باتوتا و در شهرهای دیگر مراکش برگزار می شود ، تا اینکه مراکش از شرکت در جام ملت های آفریقا به دلیل انکار منع شد. .
استادیوم ملی کرکت تنها استادیوم کریکت برتر در مراکش است. این استادیوم از 12 تا 21 آگوست 2002 میزبان اولین دوره مسابقات بین المللی خود بود. پاکستان ، آفریقای جنوبی و سریلانکا در یک بازی مثلثی 50 روزه و یک روزه با یکدیگر رقابت کردند.
شورای بین المللی کریکت وضعیت بین المللی را به کریکت تانژیر اعطا کرد استادیوم ، تصویب رسمی که به آن امکان می دهد تا اولین مکان بین المللی کریکت در آفریقای شمالی باشد.
موزه ها
موزه لژیون آمریکا که ساختمان آن در سال 1821 توسط ایالات متحده به ایالات متحده اعطا شد. سلطان مولای سلیمان به عنوان کنسولگری ایالات متحده و بعداً به عنوان یک سرپرست و همچنین پست پرترافیک برای مأموران اطلاعاتی جنگ جهانی دوم و یک مرکز آموزشی سپاه صلح خدمت می کرد. امروزه حیاط ها و راهروهای باریک آن به عنوان موزه ای مفصل خدمت می کنند که روابط ایالات متحده و مراکش و میراث مراکش را نشان می دهد ، از جمله بال اختصاص داده شده به پل بولز ، که در آن می توانید اسناد و عکس های نویسنده اهدا شده به موزه را مشاهده کنید. گالریست و دوست نویسنده گلوریا کربی در سال 2010.
در فرهنگ عامه
تانژیر به عنوان یک خانه امن برای فعالیت های جاسوسی بین المللی مشهور است. موقعیت آن در طول جنگ سرد و در سایر دوره های جاسوسی قرن 19 و 20 افسانه ای است.
تانجر شهرت یک مرکز جاسوسی و قاچاق را بدست آورد و به دلیل بی طرفی سیاسی و آزادی تجاری در آن ، سرمایه خارجی جذب کرد. زمان. از طریق یک بانک انگلیسی در طنجه بود که بانک انگلیس در سال 1943 برای اولین بار نمونه هایی از ارز جعلی انگلیس با کیفیت بالا را که توسط نازی ها در "عملیات برنهارد" تولید شد به دست آورد.
این شهر همچنین موضوع بسیاری از کتابها و فیلمهای داستان جاسوسی بوده است (نگاه کنید به طنجه در فرهنگ عامه).
افراد برجسته
- ابن باطوتا - محقق مراکشی و مسافری که به یک تلاش جهانی پرداخت.
- یاسر هاراک - نویسنده و فعال حقوق بشر.
- رالف بنمرگی - مجری تلویزیون و رادیو کانادا در شرکت پخش کانادا
- پل بولز - نویسنده ، آهنگساز و موسیقی شناس آمریکایی
- ویلیام اس. باروز - نویسنده Beat Generation ، ناهار برهنه را در دهه 1950 در طنجه نوشت.
- الکساندر ری کولاسو - پیانیست پرتغالی
- یون پردیکاریس - یونانی-آمریکایی رئیس غیر رسمی جامعه خارجی تانژیر شد
- کریم دباغ - تهیه کننده فیلم مراکشی
- راجر الیوت - اول فرماندار انگلیس جبل الطارق
- آنتونیو فوئنتس - نقاش به عنوان "پیكاسو طنجه" توصیف شد
- عبدالله الغماری - روحانی مسلمان
- صنعا حمری - نماهنگ مراكشی مدیر.
- والتر هریس - بریتی نویسنده
- امانوئل هوکارد - شاعر فرانسوی
- ژان لوک ملانشون - سیاستمدار فرانسوی ، در حال حاضر نماینده پارلمان اروپا
- کلود-ژان فیلیپ - منتقد فیلم فرانسوی
- الكساندر اسپاتسوود - سرهنگ دوم آمریكا و ستوان فرماندار ویرجینیا
- هاینز تیتجن - آهنگساز موسیقی آلمانی
- ابدرحمانه یوسوفی - نخست وزیر سابق مراكش احمد یاکوبی - فوق العاده بین المللی نقاش
- هلنا مالنو - مدافع حقوق بشر ، روزنامه نگار و نویسنده :
- الجسیراس ، اسپانیا
- بیزرته ، تونس
- کادیز ، اسپانیا
- دا نانگ ، ویتنام
- فارو ، پرتغال
- لیژ ، بلژیک
- متز ، فرانسه
- پوتو ، فرانسه
- سنت دنیس ، رئونیون ، فرانسه
- Saint-Josse-ten-Noode ، بلژیک
- سانتیاگو ، شیلی
- Sétif ، الجزایر
گالری
نمای پانوراما از طنجه
کاخ دادگستری ، c. 1900
قصر عدالت ، 2015
قبرستان یهودیان
سوک
دیوارهای شهر
نمای پانوراما از طنجه
کاخ دادگستری ، ج . 1900
کاخ دادگستری ، 2015
قبرستان یهودیان
سوک
دیوارهای شهر