ترابزون ترکیه
ترابزون
ترابزون (تلفظ ترکی: ، رومیکا: Trapezounta) ، در تاریخ به انگلیسی به نام ترابیزوند شناخته می شود ، شهری در سواحل دریای سیاه در شمال شرقی ترکیه و مرکز استان ترابزون است. ترابزون ، واقع در جاده تاریخی ابریشم ، برای قرن ها به ذوب مذاهب ، زبانها و فرهنگ و دروازه تجاری ایران به جنوب شرقی و قفقاز در شمال شرقی تبدیل شد. بازرگانان ونیزی و جنوایی در طول قرون وسطی به ترابزون سفر می کردند و ابریشم ، پارچه و پارچه پشمی می فروختند. هر دو جمهوری دارای مستعمرات بازرگان در شهر بودند - Leonkastron و "قلعه ونیزی" سابق - که مانند ترابزون نقشی داشت. گالاتا در قسطنطنیه (استانبول مدرن) بازی می کرد. ترابزون در طول تاریخ طولانی خود پایه و اساس چندین ایالت را تشکیل داد و بین سالهای 1204 و 1461 پایتخت امپراتوری ترابیزون بود. در اوایل دوره مدرن ، ترابزون به دلیل اهمیت بندر خود ، دوباره به یک مرکز تجاری برای تبدیل شدن به ایران و قفقاز.
مطالب
- 1 نام
- 2 تاریخ
- 2.1 عصر آهن و قدمت کلاسیک
- 2.2 دوره بیزانس
- 2.3 امپراتوری ترابیزوند
- 2.4 دوران عثمانی
- 2.5 دوران مدرن
- 3 جغرافیا و آب و هوا
- 3.1 آب و هوا
- 4 اقتصاد
- 5 نفر
- 5.1 شهرنشینی
- 6 دیدنی اصلی
- 7 فرهنگ
- 8 آموزش
- 9 آشپزی
- 10 ورزش
- 11 نفر از اهالی قابل توجه
- 12 روابط بین الملل
- 12.1 شهرهای دوقلو - خواهران
- 13 همچنین به
- 14 یادداشت و منابع مراجعه کنید
- 15 مطالعه بیشتر
- 16 پیوندهای خارجی
- 2.1 عصر آهن و قدمت کلاسیک
- 2.2 دوره بیزانس
- 2.3 امپراتوری ترابیزوند
- 2.4 دوران عثمانی
- 2.5 عصر مدرن
- 3.1 آب و هوا
- 5.1 شهرنشینی
- 12.1 شهرهای دوقلو - خواهران
نام
نام ترکی این شهر ترابزون است. از نظر تاریخی در انگلیسی به عنوان Trebizond شناخته می شود. اولین نام ثبت شده شهر ، یونانی Tραπεζοῦς ( ذوزنقه ) است ، که به تپه مرکزی جدول مانند بین رودخانه های Zağnos (keskeleboz) و Kuzgun که در آن تاسیس شده است ، اشاره می کند ( τράπεζα به معنای "جدول" در یونان باستان است ؛ جدول روی سکه را در شکل یادداشت کنید). در لاتین ، ترابزون Trapezus نامیده می شد که لاتین سازی نام یونان باستان آن است. هر دو در یونانی پونتیک و یونان جدید به آن Τραπεζούντα ( Trapezounta ) گفته می شود. در ترکی عثمانی و فارسی به صورت طربزون نوشته شده است. در زمان عثمانی ، تارا بوزان نیز استفاده می شد. در لاز به تامرا ( T'amt'ra ) یا T'rap'uzani معروف است ، در گرجی به آن ტრაპიზონი ( T'rap'izoni ) و در ارمنی به معنای Trappizon Trapizon است. کشیش سیاح ارمنی قرن نوزدهم ، بیوسیکیان ، این شهر را به نامهای بومی دیگر ، از جمله Hurşidabat و Ozinis می خواند. جغرافی دانان و نویسندگان غربی در طول قرون وسطی از انواع مختلف هجی نام استفاده کرده اند. این نسخه های این نام که به طور اتفاقی در ادبیات انگلیسی نیز مورد استفاده قرار گرفته اند ، شامل موارد زیر می شود: Trebizonde (Fr.) ، Trapezunt (آلمانی) ، Trebisonda (Sp.) ، Trapesunta (it.) ، Trapisonda ، Tribisonde ، Terabesoun ، ترابسان ، ترابوزان ، ترابیزوند و تارابوسان .
در اسپانیایی این نام از عاشقانه های جوانمردی شناخته می شد و دون کیشوت / p>
تاریخ
عصر آهن و قدمت کلاسیک
قبل از تاسیس شهر به عنوان مستعمره یونان ، این منطقه تحت سلطه قبایل کلخی (قفقاز) و کلد (آناتولی) بود. . این احتمال وجود دارد که ریشه های اسکان در ترابزون به این قبایل برگشته باشد. اعتقاد بر این است که هایاسا ، که در قرن 14 قبل از میلاد با هیتی های مرکزی-آناتولی درگیری داشته است ، در منطقه جنوب ترابزون زندگی می کردند. نویسندگان بعدی یونانی از ماکرون ها و چالیب ها به عنوان مردمی بومی نام بردند. یکی از گروههای غالب قفقاز در شرق لازها بودند که بهمراه سایر اقوام مرتبط گرجی بخشی از سلطنت کلشی بودند.
بر اساس منابع یونانی ، این شهر در دوران باستان کلاسیک در سال 756 قبل از میلاد با نام Tραπεζούς (
شرکای تجاری ترابیزوند شامل موسینوسی بودند. هنگامی که گزنفون و ده هزار مزدور در حال خروج از ایران بودند ، اولین شهر یونانی که به آن رسیدند تربیزوند بود (Xenophon، Anabasis ، 5.5.10). شهر و موسینوچی محلی از پایتخت موسینوسیا ، تا نقطه جنگ داخلی ، از هم دور شده بودند. نیروهای گزنفون این مسئله را به نفع شورشیان و به همین ترتیب به نفع ترابیزوند حل و فصل كردند.
تا زمان فتوحات اسكندر بزرگ ، این شهر تحت سلطه هخامنشیان باقی ماند. در حالی که پونتوس مستقیماً تحت تأثیر جنگ قرار نگرفت ، اما در نتیجه آن شهرهای آن استقلال یافتند. خانواده های حاکم محلی همچنان ادعای میراث نسبی پارسی را ادامه می دادند و فرهنگ پارسی تأثیر پایداری بر شهر داشت. چشمه های مقدس کوه. Minthrion در شرق شهر قدیمی به خدای یونانی ایرانی-آناتولی میترا اختصاص داشت. در قرن 2 پیش از میلاد مسیح ، شهر با بندرهای طبیعی خود توسط Pharnaces I. به پادشاهی پونتوس اضافه شد. Mithridates VI Eupator ، در تلاش برای حذف رومیان از آناتولی ، آن را به بندرگاه اصلی ناوگان پونتیک تبدیل کرد.
پس از شکست میتریدات در سال 66 قبل از میلاد ، شهر ابتدا به غلاطیان سپرده شد ، اما به زودی به نوه میتراداتس بازگردانده شد و متعاقباً بخشی از مشتری جدید پادشاهی پونتوس شد. هنگامی که سرانجام دو قرن بعد پادشاهی به استان رومی گالاتیا پیوست ، ناوگان به فرماندهان جدیدی رسید ، و به Classis Pontica تبدیل شد. این شهر وضعیت civitas libera را دریافت کرد و به آن استقلال قضایی و حق ضرب سکه خود را داد. ترابیزوند از نظر دسترسی به جاده های منتهی به گذرگاه زیگانا به مرز ارمنستان یا دره فرات مهم اهمیت پیدا کرد. جاده های جدیدی از ایران و بین النهرین تحت حکومت وسپاسیان احداث شد. در قرن بعد ، امپراتور هادریان برای ایجاد یک بندر با ساختار بیشتر به شهر ، اصلاحاتی را انجام داد. امپراطور در سال 129 به عنوان بخشی از بازرسی از مرز شرقی (لیمو) از این شهر بازدید کرد. یک میترائوم اکنون به عنوان سرداب کلیسا و صومعه Panagia Theoskepastos ( Kızlar Manastırı ) در نزدیکی کیزلارا ، شرق ارگ و جنوب بندر مدرن عمل می کند.
تربیزوند در طی قرون بعدی تحت تأثیر دو واقعه قرار گرفت: در جنگ داخلی بین سپتیمیوس سووروس و پسکنیوس نیجر ، این شهر بخاطر حمایت از دومی رنج برد و در سال 257 این شهر توسط گوتی ها غارت شد ، علیرغم اینکه گفته می شود "10 هزار نفر بالاتر" از آن دفاع می کردند پادگان معمول آن "، و توسط دو باند دیوار دفاع می شود.
اگرچه تربیزوند پس از غارت گوتها در سال 257 و ایرانیان در 258 دوباره ساخته شد ، اما شهر به زودی بهبود نیافت. فقط در دوره دیوکلتیان کتیبه ای به گوش می رسد که اشاره به مرمت شهر دارد. آمیانوس مارسلینوس فقط می توانست درباره تربیزوند بنویسد که این "یک شهر مبهم نبود". مسیحیت در قرن سوم به ترابیزوند رسیده بود ، زیرا در دوران حکومت دیوکلتیان شهادت اوگنیوس و یارانش Candidius ، Valerian و Aquila رخ داد. اوگنیوس مجسمه میترا را که از کوه Minthrion (Boztepe) مشرف به شهر بود تخریب کرده بود و پس از مرگ او حامی شهر شد. مسیحیان اولیه به کوههای پونتیک در جنوب شهر پناه بردند و در آنجا صومعه Vazelon را در 270 و صومعه سوملا را در 386 پس از میلاد تأسیس کردند. از اوایل شورای اول نیسیا ، تربیزوند اسقف خاص خود را داشت. متعاقباً ، اسقف ترابیزوند تابع اسقف متروپولیتن پوتی شد. سپس در طول قرن 9 ، خود ترابیزوند مقر اسقف متروپولیتن لازیکا شد.
دوره بیزانس
در زمان یوستینیان ، این شهر به عنوان پایگاه مهمی در جنگهای پارسی وی فعالیت می کرد ، و میلر خاطرنشان می کند که تصویری از ژنرال بلیساریوس "کلیسای سنت باسیل را زینت داده است". کتیبه ای در بالای دروازه شرقی شهر ، یادبود بازسازی دیوارهای مدنی پس از زلزله با هزینه ژوستینین بود. در مقطعی قبل از قرن 7th دانشگاه (Pandidakterion) این شهر با یک برنامه درسی چهار بعدی تأسیس شد. این دانشگاه دانشجویان را نه فقط از امپراتوری بیزانس ، بلکه از ارمنستان نیز جذب کرد.
هنگامی که شهر به مضمون مضمون چالدیا تبدیل شد ، اهمیت دوباره یافت. وقتی مسیر تجارت در قرن 8 تا 10 دوباره اهمیت یافت ، تربیزوند نیز سود برد. نویسندگان مسلمان قرن دهم توجه دارند که بازرگانان مسلمان به تربیزوند رفت و آمد می کردند ، به عنوان منبع اصلی انتقال ابریشم بیزانس به کشورهای مسلمان شرقی. به گفته ابول فدا ، جغرافی دان عرب ، این بندر عمدتاً یک بندر لازی محسوب می شده است. جمهوری های دریایی ایتالیا مانند جمهوری ونیز و به ویژه جمهوری جنوا قرن ها در تجارت دریای سیاه فعال بودند و از تربیزوند به عنوان بندر مهم دریایی برای تجارت کالاهای بین اروپا و آسیا استفاده می کردند. برخی از کاروان های جاده ابریشم که از آسیا کالا حمل می کردند در بندر ترابیزوند توقف کردند ، جایی که بازرگانان اروپایی این کالاها را خریداری کردند و آنها را با کشتی به شهرهای بندری اروپا حمل کردند. این تجارت منبع درآمدی را به عنوان عوارض سفارشی یا kommerkiaroi كه از كالاهایی كه در ترابیزوند فروخته می شود ، دریافت می كرد. یونانی ها با شبکه وسیعی از قلعه های پادگان از مسیرهای تجاری ساحلی و داخلی محافظت کردند.
به دنبال شکست روم شرقی در نبرد مانزیکرت در سال 1071 ، تربیزوند تحت سلطه سلجوقیان درآمد. این قانون زمانی گذرا ثابت شد که یک سرباز خبره و اشراف محلی ، تئودور گابرس کنترل شهر را از اشغالگران ترک بدست آورد و تربیزوند را به قول آنا کامننا "به عنوان جایزه ای که به قول خودش افتاده بود" در نظر گرفت و آن را اداره کرد به عنوان پادشاهی خودش سیمون بندال با حمایت از ادعای کامنا ، گروهی از سکه های نادر را شناسایی کرد که به اعتقاد وی توسط گابرا و جانشینان وی ضرب شده است. اگرچه وی در سال 1098 توسط ترکان کشته شد ، سایر اعضای خانواده وی به طور مستقل به حکومت مستقل خود در قرن بعدی ادامه دادند.
امپراتوری تربیزوند
امپراتوری تربیزوند پس از تشکیل لشكركشی گرجستان در چالدیا ، به فرماندهی الكسیوس كومنوس ، چند هفته قبل از اخراج قسطنطنیه. این قلعه که در گوشه شمال شرقی آناتولی واقع شده است ، طولانی ترین بازمانده از کشورهای جانشین بیزانس است. نویسندگان روم شرقی ، مانند پاچیمرس ، و تا حدودی ذوزنقه ای مانند لازاروپولوس و بساریون ، امپراتوری ترابیزوند را یک کشور مرزی لازیا نمی دانستند. بنابراین از دیدگاه نویسندگان بیزانس مرتبط با لاسکاریس و بعداً با پالایولوگوس ، حکام تربیزوند امپراطور نبودند.
از نظر جغرافیایی ، امپراتوری تربیزوند از یک نوار باریک در امتداد کمتر تشکیل شده بود. سواحل جنوبی دریای سیاه ، و نه چندان دورتر از کوههای پونتیک. با این حال ، این شهر از مالیاتی که از کالاهای تجارت شده بین ایران و اروپا از طریق دریای سیاه دریافت می کرد ، ثروت زیادی کسب کرد. محاصره مغول در بغداد در سال 1258 کاروانهای تجاری بیشتری را به سمت شهر منحرف کرد. بازرگانان ژنو و به میزان کمتری مرتباً به تربیزوند می آمدند. برای تأمین بخشی از تجارت دریای سیاه ، جنوسی ها در سال 1306 استحکامات ساحلی "Leonkastron" ، درست در غرب بندرگاه زمستانی را خریداری کردند. یکی از مشهورترین افرادی که در این دوره از این شهر بازدید کرده است ، مارکوپولو بود که به سفر زمینی خود در بندر ترابیزوند پایان داد و با کشتی به زادگاه خود ونیز رفت. در حال عبور از کنستانتینوپول (استانبول) ، که توسط بیزانس در سال 1261 پس گرفته شد.
همراه با کالاهای ایرانی ، بازرگانان ایتالیایی داستان هایی درباره این شهر را به اروپای غربی آوردند. ترابیزوند نقشی افسانه ای در ادبیات اروپا در اواخر قرون وسطی و رنسانس داشت. میگل دو سروانتس و فرانسوا رابلای آرزوی تصرف در شهر را به قهرمانان خود نشان دادند. در کنار ادبیات ، تاریخ افسانه ای شهر - و به طور کلی مربوط به پونتوس - همچنین در ایجاد نقاشی ، نمایش تئاتر و اپرا در اروپای غربی در طول قرن های بعدی تأثیرگذار بوده است.
این شهر همچنین در اوایل رنسانس نقش داشت. تصرف قسطنطنیه توسط غرب ، که رسماً استقلال سیاسی ترابیزوند را رسمیت بخشید ، روشنفکران بیزانس را نیز به پناه بردن در شهر سوق داد. به ویژه الکسیوس دوم از ترابیزوند و نوه او الکسیوس سوم از حامیان هنر و علوم بودند. پس از آتش سوزی بزرگ شهر در سال 1310 ، دانشگاه ویران شده دوباره تأسیس شد. به عنوان بخشی از دانشگاه ، گریگوری Choniades یک آکادمی جدید نجوم افتتاح کرد که بهترین رصدخانه را در خارج از ایران در آن مستقر کرد. كونیایدس آثار شمس الدین بخاری ، نصیرالدین طوسی و عبدالرحمن الخازینی را از تبریز با خود آورد كه آنها آنها را به یونانی ترجمه كرد. این آثار بعداً همراه با اسطرلاب به اروپای غربی راه یافتند. رصدخانه Choniades ساخته شده به دلیل پیش بینی دقیق خورشید گرفتگی شناخته می شود ، اما احتمالاً بیشتر برای اهداف نجومی برای امپراطور و / یا کلیسا مورد استفاده قرار گرفته است. دانشمندان و فلاسفه ترابیزوند از نخستین متفکران غربی بودند که نظریه های معاصر را با متون کلاسیک یونان مقایسه کردند. باسیلیوس بساریون و جورج از ترابیزوند به ایتالیا سفر كردند و آثاری را در مورد افلاطون و ارسطو تدریس و منتشر كردند و بحث و جدال شدید و سنت ادبی را آغاز كردند كه تا امروز نیز با موضوع هویت ملی و شهروندی جهانی ادامه دارد. آنها چنان تأثیرگذار بودند که بساریون را برای سمت پاپ در نظر گرفتند و جورج می توانست حتی پس از بدنام کردن به دلیل انتقاد شدید از افلاطون ، به عنوان یک دانشگاه زنده بماند.
مرگ سیاه در سپتامبر 1347 وارد شهر شد ، احتمالاً از طریق کافه در آن زمان اشراف محلی درگیر جنگ داخلی ذوزنقه ای بودند. قسطنطنیه پایتخت بیزانس باقی ماند تا اینکه توسط سلطان عثمانی مهدم دوم در سال 1453 فتح شد ، که همچنین تربیزوند را هشت سال بعد یعنی در سال 1461 فتح کرد.
به عنوان تعداد قابل توجهی از ساکنان ارتدکس یونان ، که معمولاً به آنها یونانی پونتیک گفته می شود ، در زمان حکومت عثمانی ، تا سال 1923 ، که به یونان تبعید شدند ، به زندگی در این منطقه ادامه دادند. چند هزار مسلمان یونانی هنوز در این منطقه زندگی می کنند ، بیشتر در منطقه دیالکتیکی Çaykara-Of در جنوب شرقی ترابزون. بیشتر آنها مسلمان سنی هستند ، در حالی که اخیراً در این شهر تازه مسلمان شده اند و احتمالاً چند مسیحی رمزنگاری در منطقه Tonya / Gümüşhane در جنوب غربی شهر وجود دارد. در مقایسه با بیشتر شهرهای قبلی یونان در ترکیه ، مقدار زیادی از میراث معماری بیزانس یونانی آن نیز زنده مانده است.دوران عثمانی
آخرین امپراتور ترابیزوند ، دیوید ، شهر را تسلیم کرد سلطان محمد دوم از امپراتوری عثمانی در سال 1461. پس از این تسخیر ، محمد دوم بسیاری از مهاجران ترک را به منطقه فرستاد ، اما جوامع قدیمی یونانی ، لاز و ارمنی باقی ماندند. طبق کتابهای مالیاتی عثمانی ( tahrir defterleri ) ، کل جمعیت مردان بالغ در این شهر در سال 1523 هزار و 473 نفر بوده است. تقریباً 85٪ آنها مسیحی و 15٪ مسلمان بودند. سیزده درصد از مردان بالغ متعلق به جامعه ارمنی بودند ، در حالی که بیشتر مسیحیان دیگر یونانی بودند. با این حال ، طبق تحقیق پروفسور هلیل İnalcık در مورد کتابهای مالیاتی عثمانی ( tahrir defterleri ) ، بخش قابل توجهی از مسیحیان محلی در پایان قرن هفدهم اسلامی شدند - به ویژه کسانی که در خارج از شهر بودند. . بین سالهای 1461 و 1598 ترابزون مرکز اداری منطقه وسیع باقی مانده است. ابتدا به عنوان "مرکز sanjac" در Rum Eyalet ، بعداً در Erzincan-Bayburt Eyalet ، Anadolu Eyalet و Erzurum Eyalet.
در سال 1598 به مرکز استان خود - Eyalet of Trebizond - تبدیل شد که در سال 1867 به ولایت ترابیزوند تبدیل شد. در زمان سلطان بایزید دوم ، پسرش شاهزاده سلیم (بعداً سلطان سلیم اول) سانجاک بیگ ترابزون بود و سلیمان سلطان باشکوه پسر سلیم اول در ترابزون در سال 1494 متولد شد. دولت عثمانی غالباً ترکهای چپنی و لاز محلی را منصوب می کرد به عنوان بیلی منطقه ای. همچنین ثبت شده است که برخی از بوسنیایی ها توسط Sublime Porte به عنوان بیلبانان منطقه ای در ترابزون منصوب شده اند. ایالت ترابزون در طی قرن های 16 و 17 همیشه برای کارزارهای عثمانی در اروپا نیرو می فرستاد.
تربیزوند در اواخر دوره عثمانی از طبقه بازرگان ثروتمندی برخوردار بود و اقلیت مسیحی محلی از نظر فرهنگ ، اقتصاد و سیاست تأثیر قابل توجهی داشتند. تعدادی از کنسولگری های اروپا به دلیل اهمیت آن در تجارت منطقه ای و بازرگانی در این شهر افتتاح شد. در نیمه اول قرن 19 ، تربیزوند حتی به بندر اصلی صادرات فارس تبدیل شد. با این وجود ، افتتاح کانال سوئز موقعیت تجاری بین المللی این شهر را بسیار کاهش داد. در دهه های آخر قرن نوزدهم ، این شهر تغییرات جمعیتی را شاهد بود. بسیاری از ساکنان منطقه گسترده تر (بیشتر مسیحیان ، بلکه برخی از یهودیان و مسلمانان یونانی یا ترک زبان) برای جستجوی زمین های کشاورزی یا استخدام در یکی از شهرهای پر رونق در امتداد سواحل شمالی و شرقی ، به کریمه و جنوب اوکراین مهاجرت کردند. دریای سیاه. در میان این مهاجران پدربزرگ و مادربزرگ باب دیلن و سیاستمداران و هنرمندان یونانی بودند. در همان زمان ، هزاران مهاجر مسلمان از قفقاز ، به ویژه پس از سال 1864 ، در آن شهر که به عنوان نسل کشی چرکسی معروف است ، وارد این شهر شدند.
در کنار قسطنطنیه ، اسمیرنا (ازمیر فعلی) و سالونیکا (اکنون تسالونیکی) ، تربیزوند یکی از شهرهایی بود که نوآوری های فرهنگی و فناوری غربی برای اولین بار به امپراتوری عثمانی معرفی شد. در سال 1835 ، هیئت کمیساریای ایالات متحده برای مأموریتهای خارجی ایستگاه مأموریت ترابیزوند را که از 1835 تا 1859 و از 1882 تا حداقل 1892 اشغال کرده بود افتتاح کرد. در نیمه اول قرن 19 صدها مدرسه در این استان ساخته شد ، منطقه یکی از بالاترین نرخ باسوادی امپراتوری. ابتدا جامعه یونانی مدارس خود را تأسیس کرد ، اما به زودی جامعه مسلمان و ارمنی نیز پیرو آن شدند. مدارس بین المللی نیز در این شهر تأسیس شد. یک مدرسه آمریکایی ، پنج مدرسه فرانسوی ، یک مدرسه فارسی و تعدادی از مدارس ایتالیایی در نیمه دوم قرن نوزدهم افتتاح شد. این شهر در سال 1845 دارای یک دفتر پست شد. در نیمه دوم قرن نوزدهم کلیساها و مساجد جدید و همچنین اولین تئاتر ، چاپخانه های عمومی و خصوصی ، استودیوهای عکس متعدد و بانک ها ساخته شدند. قدیمی ترین عکسهای شناخته شده از مرکز شهر مربوط به دهه 1860 است و یکی از آخرین قطارهای شتر از ایران را به تصویر می کشد.
اعتقاد بر این است که بین یک تا دو هزار ارمنی در ولایت ترابیزوند در طی کشتارهای حمیدیان کشته شده اند. در حالی که این تعداد در مقایسه با سایر استانهای عثمانی کم بود ، تأثیر آن بر جامعه ارمنی در این شهر زیاد بود. بسیاری از ساکنان برجسته ارمنستان ، از جمله دانشمندان ، موسیقیدانان ، عکاسان و نقاشان ، تصمیم به مهاجرت به سمت امپراتوری روسیه یا فرانسه گرفتند. جمعیت زیاد یونانیان این شهر تحت تأثیر این قتل عام قرار نگرفتند. ایوان آیازوفسکی نقاشی قتل عام ارامنه در ترابیزوند 1895 را بر اساس وقایع ساخت. به دلیل تعداد زیاد اروپای غربی در این شهر ، اخبار مربوط به این منطقه در بسیاری از روزنامه های اروپا منتشر می شد. این روزنامه های غربی نیز به نوبه خود در میان ساکنان شهر بسیار محبوب بودند.
نقاشی ها و نقاشی های دوران عثمانی ترابیزوند
تربیزوند از دریا توسط ایوان آیوازوفسکی
حکاکی بندر در Çömlekçi توسط C. Lapante
Trebizond توسط Jean-Baptiste Henri Durand-Brager
ترابیزوند از دریا توسط YM Tadevossian
Trebizond from the south by Godfrey Vigne
ایستگاه قرنطینه توسط ژول لورن
نمای خیابان توسط نیکولای لنسرای
ترابیزوند از دریا توسط ایوان آیوازوفسکی
حکاکی بندر در Çömlekçi توسط C. Lapante
Trebizond توسط Jean-Baptiste Henry Durand-Brager
Trebizond from the sea by YM Tadevossian
ترابیزوند از جنوب توسط گادفری وین
ایستگاه قرنطینه توسط ژول لورنز
نمای خیابان توسط نیکولای لنسرای
دوران مدرن
در سال 1901 بندرگاه توسط Stothert & amp؛ به جرثقیل مجهز شد. پیت باث در انگلستان. در سال 1912 خانه اپرای Sümer در میدان میادین مرکزی افتتاح شد که یکی از اولین ها در امپراطوری است. این شهر بسیاری از شهروندان جوان جوان را در نبرد ساریکامیش در زمستان 1914-15 از دست داد. منطقه ساحلی بین شهر و مرزهای روسیه محل نبردهای اساسی بین ارتش عثمانی و روسیه در طول مبارزات ترابیزوند ، بخشی از کارزار قفقاز جنگ جهانی اول بود. بمباران این شهر در سال 1915 توسط نیروی دریایی روسیه هزینه آن را به همراه داشت. زندگی 1300 شهروند.
در ژوئیه 1915 ، بیشتر مردان بزرگسال ارمنی این شهر با پنج کاروان به سمت معادن گوموشانه به سمت جنوب حرکت کردند و دیگر هرگز دیده نمی شوند. گزارش شده است که دیگر قربانیان نسل کشی ارامنه را با قایقهایی که واژگون شده بودند به دریا منتقل کردند.
ارتش روسیه در 4 مارس 1916 در آتینا ، شرق ریزه فرود آمد. لازستان سنجک ظرف دو روز سقوط کرد. با این حال ، به دلیل مقاومت شدید چریک ها در اطراف و چایکارا در حدود 50 کیلومتری شرق ترابزون ، 40 روز بیشتر طول کشید تا ارتش روسیه به سمت غرب پیشروی کند. دولت عثمانی در ترابزون سقوط شهر را پیش بینی کرد و خواستار دیدار با رهبران جامعه شد ، جایی که آنها کنترل شهر را به اسقف کلان شهر یونان کریسانتوس فیلیپیدیس سپردند. کریسانتوس قول داد که از جمعیت مسلمان این شهر محافظت کند. نیروهای عثمانی از ترابزون عقب نشینی کردند و در 15 آوریل این شهر بدون جنگ توسط ارتش قفقاز روسیه به فرماندهی دوک بزرگ نیکلاس و نیکولای یودنیچ به تصرف درآمد. درست قبل از تسخیر روس ها بر شهر ، ارامنه و یونانی ها در ترابزون قتل عام کردند. بسیاری از مردان بزرگسال ترک از ترس انتقام جویی شهر را ترک کردند ، حتی اگر فرماندار Chrysantos آنها را در دولت خود گنجانده بود. طبق برخی منابع روس ها مساجد مسلمانان را ممنوع کرده و ترکان را که بزرگترین گروه قومی ساکن این شهر بودند ، مجبور به ترک ترابزون کردند. با این حال ، در زمان اشغال روسیه بسیاری از ترکانی که به روستاهای اطراف فرار کرده بودند شروع به بازگشت به شهر کردند و فرماندار Chrysantos به آنها کمک کرد تا امکانات خود را از قبیل مدارس دوباره تأسیس کنند و این باعث ناراحتی روس ها شود. در طول انقلاب روسیه در سال 1917 ، سربازان روسی در این شهر به شورش تبدیل شدند و افسران فرماندهی کشتی های تربیزونی را برای فرار از صحنه انجام دادند. ارتش روسیه سرانجام از شهر و بقیه مناطق شرقی و شمال شرقی آناتولی عقب نشست. در دسامبر 1918 ، حافظ محمت معاون فرماندار ترابزون در پارلمان عثمانی سخنرانی کرد و در آن وی کمال آزمی ، فرماندار سابق استان ترابیزون - منصوب غیر بومی که پس از حمله روسیه به آلمان گریخته بود - را مقصر اصلی سازماندهی نسل کشی ارامنه در این کشور دانست. شهر در سال 1915 ، با استفاده از غرق شدن. متعاقباً ، یک سری دادگاههای جنایات جنگی در اوایل سال 1919 در تربیزوند برگزار شد (به ترابیزوند در طول نسل کشی ارامنه مراجعه کنید). در میان دیگر ، کمال آزمی به صورت غیرحضوری به اعدام محکوم شد.
در طول جنگ استقلال ترکیه چندین جوامع یونانی مسیحی پونتی در استان تربیزوند علیه ارتش جدید مصطفی کمال (به ویژه در بافرا و سانتا) قیام کردند ، اما هنگامی که یونانیان ناسیونالیست برای اعلام انقلاب به ترابزون آمدند ، توسط مردم محلی یونانی پونتیک این شهر با آغوش باز پذیرفته نشدند. در همان زمان ، جمعیت مسلمان این شهر با یادآوری حمایت از خود در زمان فرمانروای یونان کریسانتوس ، به دستگیری مسیحیان برجسته اعتراض کردند. نمایندگان لیبرال ترابیزوند با انتخاب مصطفی کمال به عنوان رهبر انقلاب ترکیه در کنگره ارزروم مخالفت کردند. فرماندار و شهردار ترابیزوند از خشونت علیه رعایای یونانی عثمانی مبهوت شدند و دولت ترابزون از این رو اسلحه را به توپال عثمان ، دژخیم مصطفی کمال ، مسئول قتل عام در غرب پونتوس ، رد کرد. عثمان توسط کارگران مسلح بندر ترک مجبور به خارج شدن از شهر شد. به دنبال جنگ و لغو معاهده شورور (1920) ، که با معاهده لوزان (1923) جایگزین شد ، تربیزوند بخشی از جمهوری جدید ترکیه شد. تلاش های مردم طرفدار عثمانی ، ضد ملی گرای ترابیزوند تنها امر اجتناب ناپذیر را به تعویق انداخت ، زیرا دولت های ملی ترکیه و یونان با یک تبادل اجباری جمعیتی متقابل موافقت کردند. این مبادله بیش از صد هزار یونانی را از ترابیزوند و مناطق اطراف ، تا کشور نسبتاً جدید یونان ، شامل می شد. در طول جنگ ، علی شوکرو بیگ ، نماینده پارلمان ترابیزوند ، یکی از چهره های اصلی اولین حزب مخالف ترکیه بود. در روزنامه خود تان ، شكرو و همكارانش انتقاداتي راجع به دولت كماليست ، مانند خشونت هايي كه عليه يوناني ها هنگام تبادل جمعيت انجام شد ، تبليغ كردند.
افراد توپال عثمان سرانجام پارلمان پارلمان شوكرو را كشت بخاطر انتقاد وی از دولت ناسیونالیست مصطفی کمال. توپال عثمان بعداً در مقابل مقاومت در برابر دستگیری به اعدام محکوم شد و کشته شد. پس از فشار مخالفان ، بدن بی سر او در مقابل پارلمان ترکیه با پای خود به دار آویخته شد. علی Şukrü Bey ، که در دنیز هارپ اوکولو (آکادمی نیروی دریایی ترکیه) تحصیل کرده بود و به عنوان روزنامه نگار در انگلستان کار می کرد ، توسط مردم ترابزون به عنوان یک قهرمان دیده می شود ، در حالی که در همسایه Giresun مجسمه قاتل او توپال عثمان وجود دارد
در طول جنگ جهانی دوم فعالیت حمل و نقل محدود بود زیرا دریای سیاه دوباره به منطقه جنگی تبدیل شده بود. از این رو ، مهمترین محصولات صادراتی ، توتون و فندق ، قابل فروش نیست و سطح زندگی پایین می آید.
در نتیجه توسعه عمومی کشور ، ترابزون زندگی اقتصادی و تجاری خود را توسعه داده است. بزرگراه ساحلی و بندر جدید باعث افزایش روابط تجاری با آناتولی مرکزی شده است که همین امر موجب رشد چشمگیری شده است. با این حال ، پیشرفت در مقایسه با قسمت های غربی و جنوب غربی ترکیه به کندی انجام شده است.
ترابزون به خاطر لنگرهای خود به نام هامسی که غذای اصلی بسیاری از مردم است ، در سراسر ترکیه مشهور است. رستوران های سطح شهر. عمده صادرات از ترابزون شامل فندق و چای است.
این شهر هنوز دارای جامعه قابل توجهی از مسلمانان یونان زبان است که اکثر آنها در اصل از اهالی تونیا ، سورمنه و چایکارا هستند. با این حال ، تنوع زبان یونانی پونتیک - در زبان محلی به عنوان " Romeika " شناخته می شود ، در یونانی Pontiaka و در ترکی Rumca بیشتر توسط نسل های قدیمی صحبت می شود.
جغرافیا و آب و هوا
استان ترابزون دارای مساحت کل 4،685 کیلومتر مربع (1،809 متر مربع) است و با استانهای ریزه ، گیرسون همسایه است و گوموشانه. مساحت کل 22.4٪ فلات و 77.6٪ تپه است. کوه های پونتیک از استان ترابزون عبور می کنند.
ترابزون در گذشته در شرایط سخت آب و هوایی یک نقطه مرجع مهم برای ناوبران دریای سیاه بود. اصطلاح مشهور "perdere la Trebisonda" (از دست دادن تربیزوند) هنوز هم معمولاً در زبان ایتالیایی برای توصیف موقعیت هایی که حس جهت از بین می رود استفاده می شود. جمهوری های دریایی ایتالیا مانند ونیز و به ویژه جنوا قرن ها در تجارت دریای سیاه فعال بودند.
ترابزون دارای چهار دریاچه است: دریاچه های اوزونگول ، Çakırgöl ، Sera و Haldizen. چندین جریان وجود دارد ، اما رودخانه ای در ترابزون وجود ندارد.
آب و هوا
ترابزون دارای آب و هوایی معمولی در منطقه دریای سیاه با بارندگی فراوان است. در طبقه بندی آب و هوای Köppen ، آب و هوای نیمه گرمسیری مرطوب دارد (Köppen: Cfa ) تابستانها گرم و مرطوب هستند و متوسط حداکثر دما در آگوست در حدود 26.7 درجه سانتیگراد (80 درجه فارنهایت) است. زمستان ها خنک و مرطوب است و کمترین میانگین حداقل دما در حدود 5 درجه سانتی گراد (41 درجه فارنهایت) در ژانویه است. تابستان های ترابزون گرمتر از طبقه بندی های اقیانوسی است ، اما نوسانات کم دما تأثیر قابل توجهی از دریا می گذارد. مانند سایر شهرهای بزرگ در ساحل دریای سیاه ترکیه ، ترابزون درست در ساحل آب واقع شده است ، بنابراین اجازه می دهد 1-2 درجه سانتیگراد اضافی (1.8-3.6 درجه فارنهایت) برای عبور از آستانه طبقه بندی شود و به عنوان نیمه گرمسیری طبقه بندی شود. در مقایسه ، فقط 1 یا 2 درصد استان به عنوان نیمه گرمسیری طبقه بندی می شود ، مناطق کوهستانی نزدیک سواحل اقیانوسی هستند (Köppen: Cfb ) ، سواحل کوهستانی مرطوب قاره هستند (Köppen: Dfb ) ، زیر قطب شمال (Köppen: Dfc ) و تندرا (Köppen: ET ) در قله های آلپ پونت. این ارتفاع بلافاصله از ساحل افزایش می یابد و در جنوب این استان به اوج خود می رسد ، که از ویژگی های معمول سواحل دریای سیاه ترکیه است. در طول زمستان ها کوه های آلپ پونتیک مقدار قابل توجهی برف می گیرند. دما ممکن است به زیر -30 درجه سانتی گراد (-22 درجه فارنهایت) برسد. در بعضی از نقاط ، برف می تواند در ماه های تابستان روی زمین بماند. ایستگاه هواشناسی ترابزون نیز گرایش به آب و هوای مدیترانه ای را می بیند (Köppen: Csa ) ، اما با بارش فقط یک ماه زیر 40 میلی متر (1.6 در) باران در تابستان ، فقط واجد شرایط نیست.
بارندگی در پاییز و زمستان با کاهش قابل توجه در ماه های تابستان و در مقایسه با بقیه مناطق ، بارندگی در سنگین ترین است. بارش برف بین ماه های دسامبر و مارس کاملاً معمول است ، به مدت یک یا دو هفته برف می بارد و با بارش برف ممکن است شدید باشد.
دمای آب مانند بقیه سواحل دریای سیاه ترکیه ، همیشه خنک است و بین 8 درجه سانتیگراد (46 درجه فارنهایت) و 20 درجه سانتیگراد (68 درجه فارنهایت) در طول سال در نوسان است.
اقتصاد
از سال 1920 ، بندر در انگلیسی ها ترابزون را "مهمترین بندرهای دریای سیاه ترکیه" می دانستند. تا تبریز و موصل تجارت داشت. از سال 1911 ، بانک مرکزی جمهوری ترکیه توافق نامه ای برای توسعه یک بندر در بندر امضا کرد. وقتی روس ها ترابزون را اشغال کردند ، یک خال ساخته شد. آنها موج شکن ساختند و وظیفه ایجاد اسکله توسعه یافته ، بارگیری و تخلیه را آسان تر کردند. در سال 1920 ، ترابزون پارچه کتانی ، الیاف نقره ای ، دباغی و مقادیر کمی پنبه ، ابریشم و پشم تولید کرد. توتون و فندق صادر شد. تنباکو تولید شده در ترابزون Trebizond-Platana نامیده می شد. به عنوان "برگهای بزرگ و رنگ روشن" توصیف شد. ترابزون به دلیل تولید غلات بی کیفیت معروف بود ، که بیشتر آنها برای مصارف محلی پرورش می یافتند.
ترابزون یک لوبیای سبز سفید تولید کرد که در اروپا فروخته شد. از سال 1920 این تنها سبزیجات صادر شده به خارج از استان بود. مرغداری در ترابزون نیز رواج داشت. صنعت پیش از سال 1914 در منطقه دیده می شد. در این منطقه مس ، نقره ، روی ، آهن و منگنز تولید می شد. مس برای استفاده محلی توسط مسگران نگهداری می شد. در طی جنگهای بالکان ، تولید به دلیل صادرات ضعیف و تأمین سوخت متوقف شد.
فرودگاه ترابزون در سال 1957 افتتاح شد.
مردم
پیشینه قومی فعلی مردم ترابزون بیشتر ترکی است. همچنین فرزندان مهاجران چرکسی در این شهر و همچنین تعداد کمتری از لازها ، یونانیان مسلمان (رومیکا زبانان) و ارمنیان (همشین) وجود دارند. ترکهای محلی اکثراً از نژاد ترکی چپنی هستند. زبان اصلی این اقوام ترکی است. مهاجرت مدرن از زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی تعداد قابل توجهی روس ، اوکراینی و مردم از قفقاز (عمدتا جورجیا) را وارد این شهر کرده است. مغازه ها و امکانات روسی زبان را می توان در این شهر یافت.
یونانی پونتیک از اوایل دوران باستان در این منطقه صحبت می شده است. گویش محلی در امتداد خطوط خاص خود توسعه یافته و امروزه تا حدی برای گویندگان یونان استاندارد قابل درک است. این زبان را عمدتا یک جمعیت چند قومی ارتدکس یونان تا تبادل جمعیت صحبت می کرد. تقریباً همه سخنرانان این نوع محلی یونانی پونتیک اکنون مسلمان هستند. جامعه ای متشکل از 400 سخنران ، از نوادگان مسیحیان دره Of که اکنون در یونان در دهکده Nea Trapezounta (ترابیزوند جدید) ، امروزه بخشی از Katerini ، مقدونیه مرکزی زندگی می کنند ، گویشی کاملاً مشابه را بیان می کنند. > مردم لاز که بومی این منطقه هستند نیز در ترابزون زندگی می کنند. قدمت بسیاری از روستاها در داخل و خارج از ترابزون لاز از اوایل دوره حکومت ملکه تامار (به گرجی: თამარი ، همچنین به نام Tamar یا Thamar ، ج. 1160 - 18 ژانویه 1213 ترجمه شده است) در پادشاهی تازه متحد جورجیا قدمت دارد. . در زمان حکومت ملکه ، گروههای زیادی از گرجی های مهاجر به ترابزون نقل مکان کردند و در آنجا زبان مادری خود را حفظ می کنند. از اوایل قرن هفتم یک جامعه ارمنی در ترابیزوند وجود داشت.
در طول قرن های 13 و 14 ، خانواده های زیادی از ارامنه از آنی به آنجا مهاجرت کردند. رابرت دبلیو ادواردز بخشی از دفتر خاطرات ابتدای قرن پانزدهم را از سفیر کاستیلین که به ترابزون سفر کرده و کلیساهای جوامع یونان و ارمنستان را مقایسه کرده بود ، منتشر کرد. سفیر اظهار داشت كه ارامنه كه مورد علاقه یونانیان نیستند ، جمعیت كافی برای حمایت از یك اسقف مقیم دارند. به گفته رونالد سی.جنینگز ، در اوایل قرن شانزدهم ، ارمنی ها تقریباً 13 درصد از جمعیت این شهر را تشکیل می دادند. در حال حاضر ، ترابزون جامعه ارمنی زبان ندارد.
مردم چپنی ، قبیله ای از ترکان اوغوز که نقش مهمی در تاریخ منطقه شرق دریای سیاه در قرن های 13 و 14 داشتند ، در منطقه Şalpazarı (دره Ağasar) استان ترابزون زندگی کنید. در مورد ترکی کردن منطقه بسیار کم نوشته شده است. هیچ سابقه تاریخی در مورد گروههای ترک زبان قابل توجهی در منطقه ترابزون تا اواخر قرن 15 وجود ندارد ، به استثنای چپنی ها. گوینده اصلی یونانی (و در بعضی مناطق ارمنی) ویژگی هایی را از زبان مادری خود به ترکی صحبت می کردند در منطقه. کار هیت دبلیو لوری با هلیل اونالچیک در زمینه کتب مالیاتی عثمانی (تحریر دفتری ) آمار جمعیتی مفصلی را برای شهر ترابزون و مناطق اطراف آن در دوره عثمانی ارائه می دهد.
ممکن است اکثر جمعیت ترابزون و ریزه (و دیگر مستعمرات یونان باستان در منطقه پونتوس) - به جز تا زمان موج مهاجرت ترکهای چپنی - از قبایل بومی قفقاز (کلشی ها و لازها) باشند که تا حدی از نظر مذهبی و زبانی هلنی شده است. مایکل میکر بر شباهت های فرهنگی (به عنوان مثال در ساختار روستا ، انواع خانه ها و تکنیک های دامداری) بین ساحل شرقی دریای سیاه و مناطق واقع در قفقاز تأکید می کند.
شهرنشینی
مناظر اصلی
ترابزون دارای جاذبه های گردشگری زیادی است که برخی از آنها مربوط به دوران امپراتوری های باستانی است که زمانی در منطقه وجود داشته است. در خود شهر ، می توان مراکز مغازه ها ، دکه ها و رستوران های اطراف میدان ، یک میدان در مرکز شهر را که شامل باغ چای است ، پیدا کرد.
- ایاصوفیه (ترکی: Ayasofya Müzesi ) ، یک کلیسای خیره کننده بیزانس ، احتمالاً مهمترین جاذبه گردشگری این شهر است.
- ویرانه های قلعه ترابزون در شهر قابل مشاهده است اما نمی توانند هنگام سقوط در یک منطقه نظامی ، از آنها بازدید شود. دیوار خارجی قلعه اکنون به عنوان دیوار پشتی یک ساختمان نظامی عمل می کند.
- "Atatürk Köşkü" ویلائی است که در سال 1890 توسط یک تاجر محلی یونانی ساخته شده است. در سال 1924 مصطفی کمال آتاتورک هنگام بازدید از ترابزون در ویلا اقامت داشت. وی در سال 1937 دوباره در آنجا اقامت گزید. در آن اتاق های دوره ای قرار دارد و به عنوان یادبودی از یاد بنیانگذار و اولین رئیس جمهور جمهوری ترکیه عمل می کند.
- پارک Boztepe یک پارک کوچک و باغ چای در تپه ها است بالاتر از ترابزون که تقریباً از کل شهر منظره ای پانوراما دارد. زمین در ترابزون به گونه ای در حال صعود است که اگرچه نمای بسیار بالاتر از ساختمانهای زیر است ، اما هنوز به اندازه کافی نزدیک است تا بتواند جریان ترافیک و افرادی را که در شهر در حال حرکت هستند مشاهده کند.
- اوزون سوکاک یکی از شلوغ ترین خیابان های ترابزون است.
- موزه ترابزون در مرکز شهر واقع شده و نمایشگاه های جالبی از تاریخ منطقه ارائه می دهد ، از جمله یک مجموعه چشمگیر از آثار بیزانس.
- منطقه بازار ترابزون در خیابان های باریک و باستانی که از خیابان Kunduracılar از میدان (میدان) ادامه دارد ، فرصت های جالب توجهی برای خرید فراهم می کند.
- عمارت Kostaki در شمال زیتینلیک در نزدیکی Uzun Sokak واقع شده است.
از دیگر مکانهای شهر می توان به: مسجد فاتح (در اصل کلیسای Panagia Khrysokephalos) ، مسجد Yeni Cuma (در اصل کلیسای Agios Eugenios) ، مسجد Nakip (در اصل کلیسای Agios Andreas) ، Hüsnü مسجد Köktuğ (در اصل کلیسای Agios Elevtherios) ، İskender Pa مسجد sha ، مسجد Semerciler ، مسجد Çarşı ، مسجد Gülbahar Hatun و Türbe (به سفارش سلطان سلیم اول) ، Kalepark (در اصل Leonkastron).
در استان ترابزون ، جاذبه های اصلی صومعه Summela (من) است. ه صومعه Panagia Soumelá) و دریاچه Uzungöl. صومعه در کنار کوهی بسیار شیب دار مشرف به جنگل های سرسبز زیر بنا شده و حدود 50 کیلومتر (31 مایل) جنوب شهر است. اوزونگول به دلیل محیط طبیعی و مناظر طبیعی شهرت دارد. سایر مکانهای مورد علاقه در منطقه وسیعتر عبارتند از:
- صومعه Kaymaklı ، صومعه ارمنی سابق نجات دهنده (بازوی. همهափրկիչ Վանք، Amenaprgič Vank) ،
- Kızlar صومعه Panagia Theoskepastos (مریم مقدس خدا) ،
- صومعه Kuştul Gregorios Peristereotas (gr. Ιερά Μονή του Αγίου Γεωργίου Περιστερεώτα، Ierá Moní tou Agíou Georgíou Peristereóta)،
- Vazelon صومعه Agios Savvas (Maşatlık) ،
- کلیساهای غاری Agia Anna (Ayvasıl کوچک) ، Sotha (سنت جان) ، Agios Theodoros ، Agios Konstantinos ، Agios Christophoros ، Agia Kyriakí ، Agios Michail و Panagia Tzita کلیساها
فرهنگ
رقص های محلی هنوز هم در منطقه دریای سیاه بسیار مشهود است. "Horon" یک رقص معروف است که بومی شهر و مناطق اطراف آن است. این عمل توسط مردان ، زنان ، پیر و جوان انجام می شود. در جشن ها ، عروسی های محلی و اوقات برداشت. رقص محلی ترابزون در حالی که از نظر شادابی به رقص های قزاق روسی شبیه است ، احتمالاً بومی منطقه شرقی دریای سیاه است که دارای موسیقی چشمگیر بسیار متنوعی است.
مردم ترابزون شهرت زیادی دارند مذهبی محافظه کار و ملی گرا. بسیاری از ترابزونی ها به طور کلی نسبت به خانواده ، دوستان ، دین و کشور خود احساس وفاداری زیادی نشان می دهند. آتاتورک به دلیل توانایی جنگی شدید و وفاداری ، محافظان ریاست جمهوری خود را از ترابزون و شهر همسایه گیرسون انتخاب كرد.
خارج از فضای نسبتاً شهری ترابزون ، و همچنین در بخشهایی از آن ، سنت های روستایی از زندگی در روستای دریای سیاه هنوز رونق دارد. اینها شامل نقش های سنتی جنسیتی ، محافظه کاری اجتماعی ، مهمان نوازی و تمایل به کمک به غریبه ها است. و همه جنبه ها ، مثبت و منفی ، از سبک زندگی کشاورزی ، مانند سخت کوشی ، فقر ، روابط خانوادگی قوی و نزدیکی با طبیعت.
مردم منطقه شرق دریای سیاه نیز به خاطر شوخ طبعی و شوخ طبعی آنها ؛ جوک های زیادی در ترکیه در مورد بومیان منطقه دریای سیاه گفته می شود Karadeniz fıkraları (جوک های دریای سیاه). شخصیت تمل ، چهره ای جهانی که در بسیاری از فرهنگ ها یافت می شود ، قسمت مهمی از سنت شفاهی ترکی را تشکیل می دهد.
مشخصات این شهر در دنیای انگلیسی زبان با آخرین رمان دام رز ماکولای ، "برجهای تربیزوند" (1956) ، که هنوز در دست چاپ است ، تا حدودی افزایش یافت.
آموزش
دانشگاه فنی دریای سیاه در ترابزون میزبان دانشجویان از سراسر ترکیه ، به ویژه از مناطق دریای سیاه و آناتولی شرقی و همچنین دانشجویان از کشورهای ترک در آسیای میانه است.
از نظر تاریخی این شهر مرکز فرهنگ و آموزش یونان بود و از سال 1683 تا 1921 ، دانشکده ای معلمان با نام Phrontisterion of Trapezous فعالیت می کرد ، که انگیزه بزرگی برای گسترش سریع آموزش یونان در سراسر منطقه بود. ساختمان این موسسه (ساخته شده در سال 1902) همچنان برجسته ترین بنای یادبود یونانی پونتیک در این شهر باقی مانده و امروز میزبان مدرسه ترکی Anadolu Lisesi است.
آشپزی
غذاهای منطقه ای ترابزون به طور سنتی به ماهی ها وابسته است ، به خصوص hamsi (آنچوی تازه اروپا شبیه Sprat انگلیس یا Smelt آمریکایی). ترابزون 20٪ از کل تولید ماهی در ترکیه را تأمین می کند. غذاهای محلی شامل Akçaabat köfte (کوفته گوشت بره تند از منطقه Akçaabat) ، Karadeniz pidesi (نان پیتا به شکل کانو ، که اغلب با گوشت گاو ، پنیر و تخم مرغ پر می شود) ، kuymak (یک فوندوی ترکی تهیه شده با آرد ذرت ، کره تازه و پنیر) ، Vakfıkebir ekmeği (نان بزرگ به سبک کشور) ، Tonya tereyağı (کره تونیا ) ، tava mısır ekmeği (نان ذرت غذای عمیق) و kara lahana çorbası (سوپ لوبیا و کلم). تافلان کاورماسا یک غذای لورل گیلاس است که با پیاز و روغن زیتون سرو می شود. ترابزون به فندق معروف است. منطقه دریای سیاه ترکیه بزرگترین تولید کننده گیلاس و فندق در جهان است. و یک منطقه بزرگ تولید چای. همه آنها نقش مهمی در غذاهای محلی دارند.
ورزش
فوتبال محبوب ترین ورزش در ترابزون است. بهترین باشگاه ورزشی شهر ، ترابزون اسپور ، تا سال 2010 تنها باشگاه فوتبال ترکیه در خارج از استانبول بود که شش بار قهرمان لیگ سوپر لیگ (که شش بار) بود ، که قبلا (تا اولین عنوان قهرمانی ترابزون اسپور در فصل 1975-76) فقط توسط "بزرگ سه باشگاه "استانبول" ، یعنی گالاتاسرای ، فنرباغچه و بشیکتاش. با توجه به موفقیت ترابزون اسپور ، اصطلاح "سه بزرگ" با چندین دهه قدمت که موفق ترین باشگاه های فوتبال ترکیه را تعریف می کرد ، باید به "چهار بزرگ" تبدیل شود. ترابزون اسپور همچنین یکی از موفق ترین باشگاه های ترکیه در جام های اروپا است که توانسته تیم های برجسته ای مانند بارسلونا ، اینتر ، لیورپول ، استون ویلا و المپیک لیون را شکست دهد. بازیکنان مشهور سابق ترابزون اسپور شامل سنول گونش ، لارس اولسن و شوتا آرولادزه هستند.
ترابزون میزبان اولین دوره بازی های دریای سیاه در ژوئیه 2007 و جشنواره المپیک تابستانی جوانان اروپا در سال 2011 بود.
ساکنان قابل توجه
روابط بین الملل
شهرهای دوقلو - خواهران خواهران
ترابزون با این دوقلو عمل می کند:
- باتومی ، جورجیا ، از سال 2000
- دورتموند ، آلمان ، از سال 2013
- بیشکک ، قرقیزستان ، از سال 2014
- گابس ، تونس ، از سال 2013
- رشت ، ایران ، از سال 2000
- ریزائو ، چین ، از سال 1997
- سوچی ، روسیه ، از سال 1993
- Szigetvár ، مجارستان ، از سال 1998
- زنجان ، ایران ، از سال 2001